به گزارش خبرنگار مهر، بهناز ضرابیزاده نویسنده و خاطرهنگار دفاعمقدس در تازهترین کتاب خود با عنوان «ساجی» خاطرات نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری را تدوین کرده است.
ضرابی زاده در مقدمه این کتاب عنوان کرده است که خاطرات خانم باقرزاده در قالب بیست ساعت مصاحبه توسط همکارانش از راوی دریافت و پیاده شده است و متن آن برای تدوین و نگارش نهایی در اختیار وی قرار گرفته است و او در ادامه پنجاه ساعت مصاحبه دیگر را طی دو سال با راوی انجام داده است و به همراه پژوهش و جستجوهای خود در نهایت به این کتاب منجر شده است.
ضرابی زاده در مقدمه خود بر این کتاب عنوان کرده است که راوی این اثر پس از اتمام نخستین دوره از بازگویی خاطراتش دچار افسردگی شده و تا مدتها حاضر به دیدار و پذیرش ضرابیزاده برای گفتگو نمیشده است با این همه او به دلیل علاقهاش به خرمشهر شروع به پژوهش و تکمیل کتاب کرده و در نهایت به کمک پسر وی توانسته بار دیگر او را برای گفتگو راضی کند و کتاب را سر و شکلی تازه ببخشد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
چقدر لاغر شده بود! سیاه و قدبلندتر، با موهای آشفته و ریش و سبیل بلند؛ در ب و داغان. از شادی گریه میکردم و دورش میچرخیدم. همه وجود بهمن خنده بود. ما دیوانهوار دست میزدیم و یکی میخواندیم:
واویلا لیلی...
سعید و حمید آن وسط بندری میرقصیدند. بهمن در حلقه ما گیر افتاده بود. میخندید و با شادی ما شاد بود وگاه برای دل نزار ما هم شد=ده شانههایش را میلرزاند.
به من نگاه کرد. چشمان بادامیاش از شادی برق میزد. اشاره کرد همراهش برقصم. اشکهایم را پاک کردم. نمیخواستم این حال خوب را خراب کنم. الکی هر دو دستم را در هوا تکان دادم. فروزان از پشت کتفم را گرفت و هلم داد در آغوش بهمن. صدای کف و سوت به هوا رفت. بهمن آغوش باز کرد و من سر روی سینهاش گذاشتم.
سوره مهر این کتاب را در ایام نمایشگاه کتاب تهران رونمایی کرد.
نظر شما