به گزارش خبرنگار مهر، حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم در نشست علمی بررسی تأثیر آیات قرآن بر اندیشه انسان متعالی ملاصدرا که در نمایشگاه دستاوردهای قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، برگزار شد، با طرح این سوال که ملاصدرا نگاهش به قرآن امضایی، استنطاقی و یا استخراجی است؟ گفت: آیا در یک بحث علمی مفاد به دست آمده، اگر هماهنگ با قرآن باشد کفایت دارد یا خیر؟ این مسئله باید از نگاه ملاصدرا تبیین میشد.
یوسفی مقدم با بیان اینکه ما اگر قرآن را مرجع علمی بدانیم حق این است که قرآن را مبدا نظریات علمی بدانیم ولی اگر از قرآن امضا بگیریم و هماهنگ باشیم کار خوبی است ولی مرجعیت قرآن محسوب نخواهد شد افزود: بنده معتقدم که خیلی از فقها، متکلمین و فلاسفه نظریهای را از قبل برگزیده و با این نظریه برگزیده سراغ قرآن رفتهاند و این اشکال روشمندانه را دارند. مثلاً در آیه شریفه هل اتی، شیخ الرئیس از خلقت روح تعبیر به آشیانه کرده است یعنی روح از بیرون در آشیانه بدن نشست ولی حکمت متعالیه معتقد است که روح از جسم به وجود آمد ولی سوار بر روح شد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن ادامه داد: در آیه شریفه «…ثم انشاناه خلقا آخر…» میبینیم که سخن از خلق جدیدی دارد؛ علامه طباطبایی فرموده ایجاد شیء و تربیت او در انشانا وجود دارد که این انشا جدید با دیدگاه ملاصدرا سازگار نیست و با دیدگاه شیخ الرئیس سازگارتر است مگر اینکه میان خلقت اولی و بعدی او تفاوت قائل شویم یعنی بگوییم خداوند جسم آفرید و روح در او قرار داد و وقتی آفریده شد جریان روحانیت البقاء در او تحقق یافت.
وی با تاکید بر اینکه تطبیق نظریات بر قرآن کریم باید همراه با ملاحظاتی باشد تصریح کرد: چطور ما در انتساب نظریات طبی و نجوم و … با احتیاط عمل میکنیم باید در این نوع نظریات هم این احتیاط را داشته باشیم.
یوسفی مقدم با طرح این سوال که تحول ارتقائی انسان از آن وجود یا ماهیت انسان است بیان کرد: ارائه دهنده این بحث روشن نکردند که تحول ارتقائی مبتنی بر اصالت وجود و یا اصالت ماهیت بوده است؛ همچنین ایشان مدعی است که انسان بسیط الحقیقت و محدودنشدنی است که بنده با آن مخالفم؛ وقتی شما از واجب الوجود تنزل کنید تمامی مراتب وجود دارای ماهیت هستند و آنچه بسیط الحقیقت و مجرد من جمیع جهات و بی نهایت است تنها و تنها خداست و هر موجود دیگری محدود است و معتقدم که عبارات ملاصدرا هم چنین تصریحی ندارد.
یوسفی مقدم با بیان اینکه ما هم از ارادتمندان به ملاصدرا هستیم ولی معتقدیم هر فردی اندیشهای دارد، با این فرض که اگر سراغ قرآن برود از اندیشه ملاصدرا فاصله میگیرد، اظهار کرد: ادعای اینکه ما قرآن را فارغ از اندیشه خود تفسیر کنیم کار دشواری است و تصور میکنم علامه طباطبایی موفق ترین فرد در این زمینه است و قرآن را با قرآن تفسیر کرده است؛ تعبیرات ملاصدرا نباید رهزن ذهن ما شود؛ برای مثال تعبیر هیولانی بودن انسان با قرآن سازگار نیست.
وی با بیان اینکه اندیشه هیولانی بودن انسان متأثر از اندیشههای غربی است زیرا قرآن از ابتدا انسان را موجودی هیولانی و صرف استعداد نمیداند ادامه داد: مفهوم حقیقی خداشناسی قرآنی حفظ هویت وجودی انسان و ارتقا آن و فعلیتهای ارتقاءبخش است؛ قرآن معتقد است که خداپرستی در وجود انسان بالفعل است و او موجود هیولانی مطلق نیست. قرآن انسان را موجودی خداشناس میداند و حجابها مانع راه او هستند. قرآن فرموده «هدیناه السبیل» یعنی ما انسان را هدایت کردیم.
نظر شما