مهدي آذربرزين ازاعضاء سابق هيات مديره باشگاه استقلال تهران درگفت وگو با خبرنگار" مهر" دراين زمينه گفت: مديريت قريب دربعد مديريتي وتقسيم كاروهمچنين دادن اختيارتام به زيرمجموعه كار درستي بود كه انجام شد، اما اينكه آيا اين افراد در بينش وتفكرشان هماهنگي وهمخواني وجود دارد يا نه مساله اي است كه موجب اشكال براي باشگاه مي شود.
درخصوص قضيه انصاريان نيزبا وجود آرامشي كه بر باشگاه حاكم بود، اين مشكل به چشم آمد و اين عدم هماهنگي آرامش باشگاه را دچارمشكل كرد. مضاف براينكه پس ازتقسيم كاربين معاونين اصولا مي بايست وقت وانرژي بيشتري صرف امورباشگاه ازجانب آنها مي شد تا مديرعامل به امورراهبردي باشگاه بپردازد.
وي درادامه افزود: يكي ازبزرگترين مشكلات دوتيم استقلال و پرسپوليس وجود حواشي دراطراف آن است و وقتي اين حاشيه ها بوجود مي آيد، تاثيرات خود را در تمام امور باشگاه مي گذارد. استقلال تا امروز بيشترين ضربه را از بين ناحيه متحمل شده است، اما با وجود داشتن تجربه دراين خصوص اشتباهات گذشته را تكرار كرد و با دست خودش باشگاهي كه حاشيه هايش به حداقل رسيده ونتايج بدي نيز نگرفته دچارچالش كرد.
عضو پيشين هيات ديره باشگاه استقلال درادامه اظهار داشت: براي رفع اين گونه مشكلات در سالهاي قبل نيزپيشنهاد داده بودم تا كارتحقيقاتي ومطالعاتي صورت گيرد تا مسايل حاشيه اي اثري برروند تيم نداشته باشد. حتي زمان آقاي پورحيدري پيشنهاد تشكيل كميته جذب و انتقال بازيكن را ارايه دادم تا بازيكناني كه به اين باشگاه مي آيند ازنظر فرهنگي، اجتماعي، پزشكي و.. تاييد شوند و فقدان اين كميته موجب شده تا باشگاه از بازيكناني چون شهبازيان ولطفي كه من براي ويژگيهاي فني آنها احترام قائلم دراين فصل بهره بگيرد. به عقيده من اگر اهداف وتفكرات افراد با سازمان مربوطه همخواني نداشته باشد، هيچ گاه برنامه ها به نتيجه نخواهد رسيد. شما ببينيد به طورمثال چرا تا سه هفته قبل پرويزبرومند برروي نيكمت آرام وقرار نداشت، اما حالا اينگونه نيست. بايد ديد چرا سامره بحث را به روزنامه ها كشانده وگله مي كند. اينكه او مي خواهند دستهاي پشت پرده را رو كند؟ جزبه مديريت باشگاه و اعضاي آن به چه كسي برمي گردد وبايد ديد آيا رفاقتها واقعي است يا نه؟
آذربرزين همچنين تصريح كرد: متاسفانه درخيلي زمانها ما خوش استقبال و بد بدرقه هستيم وقدرشناسي را به جا نمي آوريم. چرا طباطبايي بايد با آن وضعيت ازباشگاه جدا شود ويا جواد زرينچه پس از15 سال تلاش وزحمت براي استقلال اينگونه ازباشگاه كناره گيري نمايد. اين وظيفه مديران است كه قدرشناسي را به بازيكنان خود آموزش دهند، هرچند اين بازيكنان نامهرباني و ناسپاسي كرده باشند. مديري كه پول ندارد نمي تواند به بازيكن خود امر ونهي كند وجذ به داشته باشد ودرنهايت كار به نافرماني مي كشد. قلعه نويي تاچه زمان مي تواند دراين امور دخالت كند. بازيكني كه چكهايش نقد نشده ديگرروحش دراختيار مربي نيست و تنها با جسمش به ميدان مي رود.
اين دستهايي كه سامره و ستارهمداني ازآنها ياد مي كنند، چه كساني هستند واگر اينها نيزازباشگاه بروند و بازهم اين دستها وجود داشته باشند، چه بايد كرد؟ شما درمصاحبه هاي اخير پاشازاده با رسانه ها ميبينيد كه بروز اختلاف بين برخي بازيكنان و نقش آن در شكست ارديبهشت سال 81 مقابل ملوان مطرح مي شود. شناسايي اين مشكلات ريشه اي نياز به كار كارشناسي داشته و دارد كه تا به حال باشگاه از آن غافل مانده است. به هرحال من 8 سال درهيات مديره باشگاه استقلال حضور داشتم وازمشكلات آن آگاهي دارم وبه هيچ عنوان قصد مطرح شدن و ورود به عرصه اين باشگاه را ندارم، چون پيش از ورود من به باشگاه استقلال چهره اي ورزشي بوده و بدنبال جوسازي نيستم، اما بخاطر برخي ملاحظات نمي خواهم به آنها بپردازم. علي ايحال خيلي ازاين مشكلات از جانب بازيكن نيست و نمي توان او را سرزنش كرد. استقلال باشگاه بزرگي است كه پتانسيل بالايي دراشتغال زايي، تامين منابع مالي و... دارد. اين يك بحث ملي است وحرف درخصوص آن زياد است.
نظر شما