حجت الاسلام جواد مجتهد شبستری در سالروز تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی به فرمان امام خمینی (ره) در مورد بایستههای تبلیغ دین به خبرنگار مهر گفت: اولین اصل در تبلیغ چه در عصر حاضر و چه در هر زمانی این است که مبلغ خودش شایستگی تبلیغ را داشته باشد و مجهز بودن به آن معارف و مطالبی که میخواهد آنها را تبلیغ کند را داشته باشد و اینکه بتواند از عهده بر بیاید. یعنی به گونهای نباشد که نه تنها نتواند تبلیغ کند بلکه چه بسا ضد تبلیغ شود و سوالات را در ذهن مخاطب بیشتر کند. بلکه باید بتواند مشکلی از مشکلات مخاطب را حل کند و آن اهلیت و صلاحیت لازم را برای تبلیغ در آن عرصه ای که وارد شده داشته باشد.
مبلغ باید با زبان روز که همان زبان مخاطب است آشنا باشد. یعنی چه بسا ممکن است یک مبلغ کاملاً نیرومند، عالم و مجهز است اما به واسطه اینکه ادبیات زمان و ادبیات روز را نمیشناسد در رساندن آن پیام دچار مشکل است
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: شرط دوم این است که مخاطب را هم بشناسد. یعنی چه بسا ممکن است مبلغ یک مبلغ توانمندی باشد اما چون از مخاطب آگاهی و آشنایی ندارد به فهم او و به سوالات او و شبهاتی که در ذهن او وجود دارد لذا نمیتواند از عهده بر بیاید و پاسخ گوی مشکلات و سوالات و شبهات او باشد. بنابراین هم مبلغ باید آمادگی داشته باشد و هم مخاطب برای مبلغ شناخته شده باشد. نکته سوم این است که مبلغ باید با زبان روز که همان زبان مخاطب است آشنا باشد. یعنی چه بسا ممکن است یک مبلغ کاملاً نیرومند، عالم و مجهز است اما به واسطه اینکه ادبیات زمان و ادبیات روز را نمیشناسد در رساندن آن پیام دچار مشکل است. ولو اینکه بالقوه توانمند است اما آن قوه و توانمندی خودش را نمیتواند به فعلیت برساند. به این خاطر که آن ابزار لازم را که ادبیات مناسب است در اختیار ندارد. یا بیان او یک بیان مناسب به روز نیست و یا قلم او یک قلم متناسب با ادبیات روز نیست. بنابراین شناخت زمان و شناخت ادبیات زمان که با آن ادبیات بتواند در این عرصه ورود بکند این هم یک مسئله دیگری است.
جواد مجتهد شبستری اضافه کرد: در بحث مخاطب شناسی و شناخت مخاطب اگر ما بتوانیم به سوالهایی که در اذهان مخاطب و مخاطبین وجود دارد، واقف باشیم یعنی اینها در اختیار مبلغ ما قرار داده شود. تیمها و گروههایی باشند که سوالات و شبهات روز را رصد کنند؛ البته تا حدی این کار در بعضی بخشها مثل نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گاهی انجام شده و انتشاراتهایی این کتابها را چاپ کردهاند. سوالاتی که در اذهان جوانان و دانشجویان به طور خاص وجود دارد و یا در ذهن عامه مردم است این سوالات در اختیار مبلغ قرار داده شود و مبلغ با آشنایی به این سوالات و شبهات در عرصه ورود کند و مباحثش را به گونهای تنظیم کند که بتواند پاسخگوی آن سوالات باشد. میتواند مستقیم ورود کند که این یک راه است یعنی مستقیماً سوال را مطرح میکند و یا به طور غیر مستقیم یعنی یک بحثی را مطرح کند و در ضمن آن بحث و متناسب با آن بحث این سوال یا شبهه را مطرح میکند و جواب میدهد؛ بدون اینکه اعلام کند این سوال و یا این شبهه وجود دارد به طور طبیعی مخاطبی که این شبهه در ذهن او وجود دارد با توجه به این بحث شبهه او حل میشود.
وی همچنین عنوان کرد: به هر حال اینها راههایی است که میتواند مبلغ ما را یک مبلغ موفقی در عرصه تبلیغ قرار دهد که هم خودش توانمند باشد و هم مخاطب را به این نحوی که عرض کردم بشناسد. چه بسا ممکن است سوالی که در ذهن مخاطبی که در مثلاً نقطه الف وجود دارد این سوال در مخاطبی که در نقطه ب است وجود نداشته باشد. بنابراین اگر آن مبلغی که به نقطه الف میرود سوالات مخاطبی که در نقطه الف هست را بداند و مبلغی که به نقطه ب میرود سوالاتی که در ذهن مخاطب آن نقطه است را بداند طبیعی است که میتواند مباحث خودش را به گونهای تنظیم کند که بتواند مشکلی را حل کند، گرهای را باز کند و شبههای را از ذهن مخاطب خودش پاک کند. این نتیجه اش میشود یک تبلیغ هدفمند و موفق و میتواند یک الگوی خوبی برای تبلیغ باشد.
جواد مجتهد شبستری ادامه داد: در امر تبلیغ منبرهای سنتی یکی از روشهای موفق عرصه تبلیغ است. تا امروز هم با اینکه سالیان متمادی از این کار تبلیغی میگذرد اما هنوز جایگاه خودش را دارد و مخاطب خودش را دارد و یکی از بهترین شیوههای تبلیغ همین است. یعنی مبلغ رو در روی مخاطب بنشیند و چشم در چشم او بدوزد و مطالب را ارائه کند. حالا ممکن است مثلاً در فضاهای مختلف لازم باشد ادبیات او قدری تغییر کند یا موضوع به تناسب مخاطب تفاوتی داشته باشد اما اصل کار یک کار درستی است و تجربه موفقی است و جواب داده و امروز نیز جواب میدهد. مخاطبان خاص خود را دارد و تقریباً یک شیوه جا افتادهای است که فکر نمیکنم کسی با این شیوه مخالفتی داشته باشد. یعنی شیوه مقبولی است هم در بین عوام و هم در بین خواص.
وی افزود: میشود مقداری در محتوای آن تجدید نظر شود و در عرصه مخاطب شناسی کار شود تا بتواند مشکلات را حل کند، شبهات را پاسخ دهد و بتواند ایمان و باورهای اعتقادی مخاطب خودش را تقویت کند و پایههای ایمانی او را محکم کند. به ذکر بعضی مطالب سست اکتفا نشود، به روایات ضعیف، بعضی خوابها یا حکایاتی که چندان سندیتی ندارند یا موضوعات و مباحثی که چندان ضرورتی ندارد و مشکلی را حل نمیکند، اینها نباید مطرح شود و بستگی دارد به ذوق و سلیقه مبلغ که بتواند در این عرصه ورود کند.
امر تبلیغ دین منحصر به روحانیت نیست. بلکه یکی از وظایف روحانیت است. روحانیت نهادی است که به طور رسمی امر تبلیغ را وظیفه ذاتی خودش میداند. همه مردم از باب امر به معروف و نهی از منکر موظفند. تبلیغ دین هم از باب امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است
جواد مجتهد شبستری سپس گفت: نکته دیگر این است که امر تبلیغ دین منحصر به روحانیت نیست. بلکه یکی از وظایف روحانیت است. روحانیت نهادی است که به طور رسمی امر تبلیغ را وظیفه ذاتی خودش میداند. همه مردم از باب امر به معروف و نهی از منکر موظفند. این طور نیست که یک قشر خاصی این وظیفه را داشته باشد. تبلیغ دین هم از باب امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب است. از آن جایی که کسی که میخواهد امر به معروف و نهی از منکر بکند و تبلیغ دین را بکند باید یک سری شرایط را داشته باشد یعنی یک سری ضوابطی را بداند از اطلاعاتی برخوردار باشد از یک معلوماتی برخوردار باشد طبیعی است که روحانیت به طور عام این اطلاعات را دارد و از این شایستگی برخوردار است، چون معارف دین را یاد گرفته و در این زمینه تحصیل کرده و در آن خبره است این شایستگی را دارد برای تبلیغ معارف دینی.
وی در ادامه اظهار داشت: قرآن هم میفرماید: فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ. یعنی باید اول تفقه در دین کرد و دین شناس شد بعد مبلغ و انذار کننده شد. کسی که میخواهد معارف دینی را بیان کند باید در ابتدا خود دین را بشناسد و طبیعی است که آن صنف و طبقهای به طور معمول در این زمینه ورود میکند و کارشان شناخت دین و تفقه در دین است روحانیت است. پس بنابراین این وظیفه متوجه روحانیت خواهد شد از آن جایی که دین شناسی وظیفه آنهاست و تخصص در دین و معارف دینی دارند طبیعتاً هم تبلیغ دین و معارف دینی هم به عهده آنها خواهد بود.
جواد مجتهد شبستری خاطرنشان کرد: در عین حال اگر مسئله امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک وظیفه عمومی و فراگیری که متوجه همه مردم است بدانیم، طبیعتاً مسئله تبلیغ دین از باب امر به معروف و نهی از منکر متوجه مردم هم خواهد بود. اما باید توجه کرد که تبلیغ دین مراتبی دارد. یک وقت است که ما میخواهیم تبلیغ دین کنیم به این عنوان که یکی از واجبات دین را گوشزد کنیم. این را ممکن است هر کسی که اصل وجوب این واجب را میداند مسئله تبلیغ دین متوجه او باشد. مثلاً نماز را در نظر بگیرید؛ هر کسی که میداند نماز واجب است موظف است که مسئله وجوب نماز را تبلیغ کند و به اطلاع مردم برساند. این مسئله روشنی است. اما تبلیغ دین یک بحثی است که فقط در بیان اصل وجوب نماز که خلاصه نمیشود. یک امری که دارای مراتب است. ذات تشکیک است یعنی دارای مراتب مختلف است.
وی سپس عنوان کرد: بیان یک واجب مسلم تبلیغ دین است، بیان یک واجبی که این اندازه وضوح ندارد هم تبلیغ دین است، بیان احکام پیچیده فقهی هم تبلیغ دین است، بیان مباحث پیچیده اعتقادی نیز تبلیغ دین است. بنابراین همه اینها دارای مراتبی است و هر کسی در حوزه و حد خودش موظف است که دین اسلام را تبلیغ کند. چه نسبت به آن مباحث مربوط به اولیات و ضروریات دین و مسلمات دینی که خوب وظیفه همگانی است یعنی همه آنهایی که مسلمان اند موظفند نسبت به اصل دین و ضرورت دین و ضروریات دین و واجبات و مسلمات دین تبلیغ کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. اما وقتی در مباحث خاص وارد میشویم یعنی مباحثی که نیازمند استدلال است مباحثی که نیازمند تخصص است و کار عامه مردم نیست، طبیعتاً آنجا مسئله تبلیغ بیان دین و رساندن دین و فهماندن و ابلاغ دین یک امر تخصصی میشود که در اینجا باید کسانی که در این زمینه تخصص لازم را دارند ورود کنند و از عهده عامه مردم خارج است.
جواد مجتهد شبستری اضافه کرد: یکی دیگر از نکات این است که ما در حوزه نهادهای تبلیغی دچار آفت موازیکاری هستیم. یعنی این سازمانها، نهادها و کسانی که متولی تبلیغ دین هستند، چه سازمانهای رسمی کشوری و چه سازمانهای خصوصی که وابسته به دولت و نظام هم نیستند، گاهی انسان احساس میکند موازی کاری میشود. یعنی کارهایی که انجام میشود مثلاً یک ارگانی دارد این کار را انجام میدهد ارگان دیگر هم میبینیم که درست همین کار را انجام میدهد. حالا ممکن است خصوصی یا دولتی باشند. یا مثلاً کارهای تحقیقاتی که مثلاً یک ارگان تحقیقاتی دارد انجام میدهد میبینیم در یک ارگان دیگر هم همان کار دارد انجام میشود. مثلاً کار طبع یا کار نشر است چون عرصه تبلیغی عرصه گستردهای است. یا گاهی کار ترجمه یا تألیف است یا کارهای مربوط به فضای مجازی است.
وی در پایان گفت: اگر بشود در امر تبلیغ یک تمرکزی ایجاد کرد خیلی مناسب است. حداقل در نهادهایی که از بودجه دولتی استفاده میکنند و وابسته به نظام هستند میتوانیم یک نهاد داشته باشیم. حتی در نهادهای وابسته به دولت و نظام هم نیستند و بودجه شخصی دارند هم میشود انجام داد و نیازمند نظارت و مدیریت است تا از موازیکاری جلوگیری شود. مسئله موازی کاری آفتی است که به نظر من امکان اینکه اینها مدیریت شود و یک نهاد موظف بشود این کار را انجام دهد و بقیه نهادها هم با نظارت و تدبیر و مدیریت او این کار را انجام دهند وجود دارد. البته آفت ها و مشکلات دیگری هم وجود دارد که میتوان در فرصت خود به آنها به صورت تفصیلی پرداخت و رسیدگی نمود.
نظر شما