به گزارش خبرنگار مهر، خبر از دل شبکههای اجتماعی به رسانههای رسمی آمد: «حامد زمانی به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شد»، خیلی زود وقتی در موتور جست و جوی گوگل عبارت «حامد زمانی» را وارد میکردی فقط خبر دستگیری وی به نمایش در میآمد. اما پیش از ظهر بالاخره خبرگزاری قوه قضائیه (میزان) مصاحبهای را با حسین پیرعلی، مدیر برنامههای این خواننده انجام داد و صحیح نبودن خبر را رسانهای کرد.
در عالم رسانه میگویند هر خبری (یا شایعهای که به شکل خبر درآید) اول منتشر شود بیشترین تأثیر را دارد، بعد از آن اگر تکذیب هم بشود بازهم بخش زیادی از افکار عمومی تحت تأثیر خبر اولیه قرار دارند. این یعنی مسئولیت سنگین رسانهها؛ شاید کلید اینکه امروز اعتبار میان رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی تفاوت محسوسی ندارد در همین موضوع است که شبکههای اجتماعی (به ویژه کانالهای اطلاع رسان) خیلی سریعتر از رسانههای رسمی عمل میکنند و رسانههای رسمی میخواهند از اخبار جا نمانند و به محتوای جاری در این فضا اعتماد میکنند و به بازنشر آن میپردازند.
در صورتی که رسانههای رسمی همان طورکه از اسم شأن بر میآید باید فعالیت شأن رسمی باشد و مرجعیت برای افکار عمومی پیدا کند. این یعنی اگررسانه های اجتماعی به واسطه ماهیت شأن و استقبالی که مردم به آنها نشان میدهند در انتشار یک خبر سریع عمل میکند، دلیلی ندارد رسانههای رسمی هم با همان سرعت و بدون صحت سنجی به انتشار همان خبر بپردازند. چرا اگر فعالیت رسانههای رسمی در خبررسانی را متکی به سه محور «سرعت»، «دقت» و «صحت» بکنیم. امروز که شبکههای اجتماعی گوی سبقت را در انتشار سریع اخبار از رسانههای رسمی ربودند، هنوز میتوانند بر محورهای دقت و صحت تکیه کنند و جایگاه شأن را نزد افکار عمومی ارتقا بخشند ولو اگر یک خبر زودتر به گوش مردم رسیده باشد.
در همین ماجرای خبر دستگیری حامد زمانی، هیچ مرجع اولیه ای به غیر از انتشار یک فیلم چند ثانیهای نیست که از صداهای برآمده از آن مشخص شد فردی با مأموران نیروی انتظامی درگیر شده است. دلیل درگیری هم در فیلم مشخص نیست با این حال یک دفعه این فیلم به عنوان یک سند قرار میگیرد که حامد زمانی به دلیل حمل مواد مخدر دستگیر شده است (خبری به دروغ ساخته میشود.)
بعد از آن با انعکاس فراوان به شبکههای اجتماعی راه پیدا میکند، به طوری که رسانههای رسمی، به ویژه انواعی از آنکه تب جذب کلیک بالایی دارند، هم نمیتوانند از انتشار آن چشم بپوشند و صفحه اول موتور جست و جوی گوگل از خبر این دستگیری مملو میشود.
حاصل انتشار این خبر به طور گسترده در شبکههای اجتماعی و تکرار آن در رسانههای رسمی هم چیزی نیست جز اینکه افکار عمومی راحت تر متقاعد میشود که حتماً خبری هست که همه جا این مطلب را نوشته است. در سطح شهر هم مردم به احتمال زیاد با استناد به انتشار این خبر در گفت و گوهایشان به همین نکته تأکید میکنند که به طور حتم چیزی بوده است که رسانهها این گونه نوشتند.
اما خطای رسانههای رسمی در برخورد با خبر تکذیب شده دستگیری حامد زمانی فقط به بازنشر گسترده از شبکه اجتماعی ختم نمیشود. خطای دوم در جایی شروع میشود که مصاحبهای از مدیر برنامههای این خواننده بر خروجی یک خبرگزاری رسمی قرار گرفته است اما رسانههایی که خبر اولیه را از شبکههای اجتماعی اقتباس کردند هنوز تمایل ندارند صحبت یک منبع معتبر و نزدیک به حامد زمانی را بازنشر کنند و یا بخشی که تکذیب کرده و مهمترین بخش گفت و گوی مدیر برنامههای این خواننده است را منتشر کنند. در تیترهایی که بعد از انجام این مصاحبه منتشر میشود هنوز اثراتی از القا اینکه خواننده مذکور مواد مخدر به همراه داشته است دیده میشود، برخی از این تیترها شامل این موارد هستند:
دستگیری حامد زمانی در فرودگاه مهرآباد!؟
دستگیری حامد زمانی با مواد مخدر صحت دارد؟
ماجرای فیلم درگیری حامد زمانی با نیروی انتظامی و دستگیری وی!
برخی رسانهها بازنشر خنثی از صحبتهای مدیر برنامههای این خواننده داشتند و در تیتر که جایگاه عرضه مهمترین نکته خبر است اثری از تکذیب دیده نمیشود. یک نمونه از این تیترها «واکنش مدیر برنامه حامد زمانی به یک خبر» است.
سه سایت زیر بهترین تیتر را در مورد تکذیب خبر دستگیری این خواننده زدند:
سایت خبری الف: دستگیری حامد زمانی به دلیل حمل مواد مخدر تکذیب شد
سایت خبری عصر ایران: تکذیب بازداشت حامدزمانی به دلیل حمل موادمخدر
خبرگزاری خبرآنلاین: دستگیری حامد زمانی با مواد مخدر؛ از شایعه تا تکذیب
اما شاید علاوه بر پوشش خبری نامناسب این خبر توسط برخی رسانههای رسمی، بیشترین کوتاهی متوجه رسانههای رسمی و مطرحی است که ترجیح دادند به کل از کنار این خبر رد شوند یا به اصطلاح آن را مسکوت بگذارند. رسانههایی که به مناسبتهای مختلف کارهای هنری این خواننده را بازنشر میکنند و او را به عنوان یک چهره «انقلابی جوان با سبک متفاوت» در کانون توجه خودشان قرار میدهند.
علت این کوتاهی را میتوان در یک نکته خلاصه کرد، اینکه اگر انقلاب اسلامی ایران امروز مورد هجمه دشمنان مختلف است و همین هجمهها هم در مواردی باعث کندی حرکت آن میشود، وقتی اقدامی به عمد یا غیر عمد در تخریب شخصیتهای مطرح آن انجام میشود «سکوت کردن» جایز نیست!
البته معنی این صحبت به معنای آن نیست که نگارنده این مطلب معتقد است از هر شخصی به هر قیمتی باید دفاع کرد. اتفاقاً برعکس، اگر حامد زمانی یا هرشخص دیگری در جایی تقصیری دارد باید با آن برخورد کرد و بالعکس آن اگر جرمی مرتکب نشده است و به صورت سازمان یافته مورد هجمه قرار میگیرد، چه مرجعی بهتر از رسانههای رسمی که حامی او هستند میتواند در بهبود وجهه او نقش آفرینی کند. فراموش نباید کرد تخریب وجهه برخی چهرهها علاوه بر از بین بردن سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی به نظام سیاسی را هم از بین میبرد.
نظر شما