به گزارش خبرنگار مهر، برنامه تلویزیونی «درسگفتار» شبکه چهار در هفته جاری به بررسی اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) با حضور حجتالاسلاموالمسلمین نجف لک زایی رِئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) پرداخت.
از او تاکنون کتبی همچون اندیشه سیاسی امام خمینی؛ تاریخ فرهنگی، سیاسی ایران معاصر، و درآمدی بر مستندات قرآنی فلسفه سیاسی امام خمینی به چاپ رسیده است.
اکنون گزارشی اجمالی از این درس گفتار از نظر شما می گذرد:
مقدمه امام خمینی (ره) در تفسیر سوره مبارکه حمد از سه جریان صحبت می کنند: 1. جریان حق: کسانی که حق را میشناسند و به آن معترف و عاملاند. اینان در صراط مستقیم حرکت می کنند و خداوند آنان را مشمول نعمات خود میسازد؛ 2. جریان باطل مغضوبین: کسانی هستند که حقیقت را میشناسند؛ اما آن را انکار کرده و لذا مورد غضب خداوند واقع میشوند؛ 3. جریان باطل ضالین: کسانی که حقیقت را نمیشناسند و به همین دلیل در مسیر گمراهی حرکت میکنند. ملاک این جریانشناسی، شناخت حقیقت و عمل به حقیقت است.
بر همین اساس، جریانهای سیاسی نیز سه دسته میشوند. کسانی که به لحاظ سیاسی در مسیر صراط مستقیم هستند. این سیاست همان سیاست الهی است؛ سیاستی که انبیاء و ائمه علیهمالسلام آن را اتخاذ کرده بودند. سیاست دوم، سیاست مغضوبین است. سیاست مغضوبین، همان سیاست ابلیسی و طاغوتی است. ویژگی ابلیس این است که حق را میشناسد اما به آن عمل نمیکند. سیاست ضالین نیز سیاستی است که میتوان از آن تحت عنوان سیاست حیوانی و یا همان سیاست مادی و دنیوی یاد کرد.
در این نوع از سیاست فقط به نیازهای مادی انسان توجه شده و از نیازهای معنوی غفلت میشود. چیستی اندیشه سیاسی اولین پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که اندیشه سیاسی به چه معناست؟ اندیشه سیاسی را میتوان پاسخی دانست به مسائل زندگی سیاسی. بنابراین، زندگی سیاسی با اندیشه سیاسی در پیوند قرار میگیرد. با توجه به ارزشها، اهداف و آرمانها، نوع اندیشه سیاسی نیز متفاوت و متنوع خواهد بود.
در اندیشه حضرت امام (ره) عقل، نفس و جسم، لایههای وجودی انسان را تشکیل میدهند. متناسب با این سه لایه وجودی، اسلام نیز سه بخش دارد. یک بخش اصول دین است که بینش و باورها را تشکیل میدهد و به شأن عقلی انسان مرتبط است. بخش دیگر اخلاق است که گرایشهای انسان را تشکیل میدهد و به حوزه نفس مربوط است. و آخرین بخش، فقه است که ناظر بر کنشها و رفتارهای انسان بوده و به لایه جسمانی و ظاهری انسان مربوط میشود. بر همین اساس حضرت امام (ره) معتقدند که هر جلوه رفتاری انسان، دارای سه لایه است. مثلاً در حوزه زندگی سیاسی با سه لایه باورهای سیاسی، گرایشهای سیاسی و کنشهای سیاسی مواجه هستیم.
با توجه به این بحث، اندیشه سیاسی در نگاه حضرت امام سه بخش مهم پیدا میکند. بخش اول اندیشههای سیاسی عقلی، فلسفی و کلامی که از آن به عنوان فلسفه سیاسی و کلام سیاسی یاد میشود. بخش دوم اخلاق سیاسی و بخش سوم فقه سیاسی خواهد بود. فلسفه سیاسی فلسفه سیاسی از چه چیزی صحبت میکند؟ محور اصلی فلسفه سیاسی تبیین ویژگیهای نظام سیاسی مطلوب است. در این راستا بحث از جامعه، انسان، و ارزشهای اساسی مدنظر او اجتنابناپذیر است. مفاهیمی همچون آزادی، عدالت و حق ازجمله این مفاهیم هستند که پیش از هر بحثی در باب حکومت، میبایست راجع به آنها صحبت کرد.
انسانشناسی امام خمینی (ره) در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، انسانها را از حیث شخصیت در قالب هشت گروه طبقهبندی می کنند. اول انسان عاقل: انسانی است که ریاست عقل بر وجود خویش را پذیرفته است. اگر امیال و محرکهای انسان، سمتوسویی عاقلانه پیدا کنند؛ آنگاه عدالت نیز محقق خواهد شد. در سطح نظام سیاسی نیز همینگونه است. یعنی نظام سیاسی عاقل (نظامی که در آن امیال حکومت و نهادهای سیاسی اجتماعی تحت سیطره عقل هستند)، عادل نیز هست. علاوه بر این، از هفت نوع انسان دیگر نیز میتوان سخن گفت که گرفتار این عالم مادی و دنیایی هستند: انسان شهوتران یا مادیگرا، انسان درندهخو یا سلطهطلب، انسان حیلهگر یا به تعبیر ایشان، انسان شیطانصفت.
علاوه بر موارد مذکور میتوان از انسانهای دیگری سخن گفت که همزمان دو مشخصه از موارد فوق را دارا هستند: یعنی انسان شهوتران درندهخو یا انسان مادیگرای سلطهطلب، انسان مادیگرای حیلهگر، و انسان سلطهگر حیلهگر. اما در این بین خطرناکترین انسان، انسانی است که هر سه مشخصه در او وجود داشته باشد: یعنی انسان منفعتگرای سلطهطلب حیلهگر. گونههای شخصیتی فوق در عالم سیاست نیز عیناً وجود دارد. با توجه به اینکه سیاست را چه انسانهایی اداره میکنند، میتوان از دولتهای منفعتگرا، سلطهطلب، حیلهگر یا ترکیبی از این موارد، صحبت کرد.
در این بین خطرناکترین دولتها، دولتی است که هر سه محرک بدون حضور عقل در آن به ریاست رسیده باشند: یعنی دولت منفعتگرای حیلهگر سلطهطلب. امام خمینی (ره) مصداق بارز اینگونه از دولتها را دولت امریکا میداند و لذا به همین دلیل آمریکا را شیطان بزرگ مینامند. نظام سیاسی مطلوب از منظر امام خمینی (ره) نظام سیاسی مطلوب، نظام سیاسی عاقل و عادل است که در آن ریاست امیال و محرکها بر عهده عقل و دین است.
به اعتقاد امام خمینی (ره) در اندیشه اسلامی، دین ابزاری برای محدود کردن عقل نیست، بلکه درواقع کارکرد دین معاضدت عقل در کنترل امیال است. از منظر ایشان، دولت و نظام سیاسی اسلامی دو ویژگی اساسی دارد: ویژگی اول تقید به رضایت الهی است. در وهله اول دولت اسلامی دولتی است که عقلگرا و عدالتمحور است. هرگاه این دو شرط برقرار باشد حتماً چنین نظامی مقید به رضایت الهی نیز هست. ویژگی دوم حکومت اسلامی این است که علاوه بر رضایت الهی، مقید به رضایت مردم نیز هست. البته این رأی و خواسته در حدودی اعتبار دارد که مغایر با احکام و دستورات خداوند متعال نباشد. لذا میتوان گفت که در فلسفه سیاسی امام خمینی (ره) مردم در کنار رهبری، دولت و مکتب از ارکان حکومت به حساب میآیند. مناسبات اخلاق و سیاست نگاه منظومهای و جامع امام خمینی (ره) به دین سبب میشود که نظام اخلاقی ایشان از وجوه سیاسی نیز برخوردار باشد.
توضیح اینکه امام خمینی (ره) معتقدند موضوع علم اخلاق، تربیت انسان کامل است. برای تربیت انسان میبایست ابتدا با موانع کمال مبارزه کرد. بخشی از موانع کمال در درون ما وجود دارد و بخشی نیز در بیرون از وجود ما. هواهای نفسانی، انگیزههای غیر الهی و نفسانی از موانع درونی رسیدن به کمال هستند. نظامات اجتماعی غلط همچون استبداد و استعمار نیز ازجمله مواردی هستند که موانع بیرونی رسیدن به کمال را تشکیل میدهند. برای تربیت انسان کامل به حداقل رساندن موانع کمال در جامعه ضرورت دارد. نظام استبدادی، در وهله اول اخلاق مردم را فاسد میکند؛ چراکه از آنها انتظار تملق دارد.
ایشان را تحقیر و تخفیف میکند. آزادی مردم را سلب کرده و عدالت و دیگر ارزشهای انسانی را زیر پا میگذارد. انسان و جامعهای که تحت استعمار قرار دارد نمیتواند برای فردای خویش برنامهریزی کند، چه رسد به آنکه بخواهد برای تحقق اخلاق در جامعه برنامهریزی کند. لذا هدف علم اخلاق تربیت انسانهای کاملی است که با در دست گرفتن سیاست و قدرت در جامعه، زمینه حذف استبداد و استعمار را برای رسیدن به جامعهای شکوفا، آزاد، عادلانه و متخلق به فضائل فراهم آورند.
اولین پرسشی که در بحث فقه سیاسی مطرح میشود این است که آیا از فقه موجود میتوان انتظار داشت که احکام سیاسی را نیز پاسخگو باشد؟ از نظر امام خمینی (ره) دین به عنوان یک فرانهاد و فقه به عنوان یک دانش متخذ از دین، همه نهادهای اساسی را پوشش داده و میدهد. بنابراین حتی همین فقه موجود و نه فقه آرمانی، توانایی اداره نظامات اجتماعی را داراست. درواقع بر اساس همین فقه موجود است که امام خمینی (ره) بحث حکومت اسلامی، انقلاب و جمهوری اسلامی را مطرح میکند.
در مقابل برخی معتقدند فقه موجود فقه فردمحور است. در نظام فکری ایشان چنین تلقی از فقه پذیرفته نمیشود. چراکه اساساً فقه دانشی نهادمحور بوده و از بدو تأسیس تلاش کرده است تا نهادهای اساسی در جامعه اسلامی را سمتوسو داده و قواعد حاکم بر آنها را توضیح دهد. اشکالی که در اینجا ممکن است مطرح شود این است که پس چرا در فقه موجود بیشتر با افعال مکلف سروکار داریم؟ در پاسخ باید گفت که درواقع این مکلفان هستند که نهادها را تشکیل داده و یا باعث فروپاشی آنها میشوند. لذا طبیعی است که فقه در بیان احکام، بیشتر به افعال مکلفان (افراد) پرداخته باشد.
برنامه تلویزیونی «درس گفتار» به تهیه کنندگی سیدشهاب لاجوردی در گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهارسیما تولید شده و از شنبه تا پنج شنبه ساعت 17:20 از شبکه چهار سیما پخش و روز بعد ساعت 10 صبح، بازپخش میشود.
نظر شما