بریده ای از مقاله رضا داوری اردکانی؛

ما فارغ از زمان و تاریخ نیستیم

ما فارغ از زمان و تاریخ نیستیم

ما فارغ از زمان و تاریخ نیستیم و این که مولای متقیان فرمود: الدهر یومان یوم لک و یوم علیک، نیز بر همین معنا دلالت دارد. دهر نسبت به ما علی‌السواء نیست و ما بیرون از آن قرار نداریم.

به گزارش خبرگزاری مهر، در ادامه گزیده ای از مقاله رضا داوری اردکانی با عنوان تاریخ در نهج البلاغه می آید:

وقتی بنا به گفته مولای متقیان: «روزگاری خواهد آمد که اسلام را از حقیقت آن بردارند، همچون ظرفی که واژگونش کنند و آن را از آنچه در آن دارد تهی سازند» کسانی باید پیدا شوند که عهد گذشته را به یاد آورند و تجدید کنند. حضرت مولی‌الموحدین در تفسیر آیه ان فی ذلک لایات و ان کنا لمبتلین (مؤمنون، آیه ۳۰) دنیا را دار بلا و ابتلا و آزمایش خوانده است. ما همواره در معرض آزمایشیم و در موقعیت خاص قرار داریم و باید پاسخگوی عمل خود باشیم و این یکی از صورت‌های تاریخی بودن وجود آدمی است.

ما فارغ از زمان و تاریخ نیستیم و این که فرمود: الدهر یومان یوم لک و یوم علیک، نیز بر همین معنا دلالت دارد. دهر نسبت به ما علی‌السواء نیست و ما بیرون از آن قرار نداریم. زمانه یا با ما است و یا بر ما است.

به عبارت دیگر، گاهی زمانه به ما رو می‌کند و گاهی پشت، و پیدا است که مردمان در ایامی که زمانه به آنان رو می‌کند، خشنود می‌شوند و در زمانه ادبار ناراضی و خشمگینند. آن‌ها با خشنودی و سخط خود به تاریخ بستگی پیدا می‌کنند؛ چنان که وقتی کسی کاری می‌کند و دیگران به آن رضا می‌دهند، آن‌ها همه مسئول آن کارند.

علاوه بر این مردمان را خشنودی و ناخشنودی به هم می‌پیوندد؛ چنان که ناقه ثمود را یک تن پی کرد، اما چون همه به آن رضا دادند، خداوند همه ایشان را عذاب کرد. در قرآن کریم نیز فاعل فعل جمع است و پشیمانی نیز به جمع نسبت داده شده است. مردمان با موافقت و مخالفت قلبی خود نشانه و مظهر وحدت می‌شوند و اگر اختلاف و تفرقه در میان آنان راه یابد، ضعف و فتور نیز در پی آن خواهد آمد.

یکی دیگر از لوازم تاریخی بودن بشر، هم پیمانی و همبستگی است. در این همبستگی است که آدمی خود را مسئول می‌یابد و با آن، سامان و نظم پدید می‌آید. این بستگی مایه وحدت و الفت مردمان است و اگر سست شود، وحدت به تفرقه و دوری مبدل می‌شود و رشته کارها از هم می‌گسلد. اندرز امام(ع) این است که در تفاوت احوال مردمان بیندیشیم و ببینیم چه چیز آنان را عزیز کرد و شر دشمنان را از سر آنان کوتاه گردانید و زمان بی‌گزندی آنان را طولانی کرد.

به نظر آن بزرگ این‌ها فرع دوری نمودن از پراکندگی و روی آوردن به سازواری (الفت) و یکدیگر را بدان برانگیختن و سفارش کردن و پرهیز از کینه‌توزی و کاشتن تخم نفاق در سینه و دست از یاری یکدیگر کشیدن و کارهایی از این قبیل است که پشت نیرومندان را می‌شکند.

کد خبر 4697897

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha