وی تاکید کرد: "ویل دورانت در کتاب "تاریخ تمدن" داستانی را روایت می کند که یونانیان قصد دارند کشورشان را از قید ایرانیان آزاد کنند و به همین خاطر برای رسیدن به استقلال دست به شورش می زنند. این نبرد در یک دره بسیار کوچک رخ می دهد که گنجایش سپاهی متشکل از 20 هزار نفر را دارد، نبردی که به نظر دورانت پیروز نداشت، زیرا خشایارشا در ادامه یونان را تصرف کرد و این نبرد فقط جلو پیشرفت ایران را برای مدتی محدود گرفت. دورانت در کتابش دست به یک بازنویسی تاریخی از نوع لیبرال دموکراسی آمریکایی در مرد تاریخ بشری می زند."
مشاور رئیس جمهور افزود: "در این کتاب یک نگاه تقابل بین شرق و غرب داریم که بخشی از آن کینه توزانه است که البته ربطی به انقلاب اسلامی ایران ندارد، چرا که "تاریخ تمدن" دورانت سال ها پیشتر نوشته شده بود. انقلاب اسلامی باعت شد این تقابل یا تفاهم به جایی برسد. در دهه 80 میلادی هم سینمای اروپا و کمپانی های صهیونیستی فیلم های اسلام ستیزانه زیادی تولید کردند و "300" هم قطعاً آخرین نمونه اش نخواهد بود."
در ادامه جلسه، شاه حسینی در خصوص رویکرد هالیوود به تولید این نوع آثار گفت: "الیور استون در "اسکندر" سقوط ایران و از بین رفتن استقلال ایران را توسط سپاه اسکندر نشان می دهد. آن فیلم موضوعی بسیار مخرب تر از "300" داشت، به طوری که حتی شاهد از بین رفتن رعب شکست ناپذیر بودن ایرانی ها بودیم. اما "اسکندر" جز چند اعتراض محدود، اصلا با واکنش مدیران و سینماگران ایرانی رو به رو نشد."
وی تاکید کرد: "غرب در مقطع فعلی فرارسیدن آخرالزمان را احساس کرده و به همین دلیل نگره آخرالزمانی را در تولیدات غربی نظیر"ارباب حلقه ها" و همین فیلم "300" شاهد هستیم. آثاری تولید می شود که شخصیت هایش در مرز بین واقعیت و خیال قرار دارند. جالب است در غرب درست برخلاف واقع به اساطیر شرق و غرب پرداخته می شود. اساطیر ایران زمینی هستند، اما آسمانی عمل می کنند. اساطیر یونانی آسمانی هستند که در عین حال زمینی عمل می کنند و این مسئله در فیلم "300 " هم به عمد وارونه روایت شده است."
این کارشناس فرهنگی افزود: "در فیلم "300" به نوعی یک کربلای پونانی را می بینیم. غرب نیاز به استفاده از این پدیده را به خوبی احساس کرده است. حالا دیگر آمریکایی ها در مسلخ قرار می گیرند و شاهد کشته شدن آنها برای تحقق اهدافشان هستیم. دیگر در فیلم ها خبری از یک تنه به جنگ دشمن رفتن آمریکایی ها نیست. آنها مفهوم شهادت را به صورت جعلی در فرهنگ خود دراماتیزه کرده اند. آمریکایی ها همیشه در جستجوی هویت و تمدنی جعلی هستند که متعلق به خودشان نیست."
کلهر نیز در خصوص نمادهای موجود در فیلم گفت: "اسپارت ها نماینده آمریکایی ها و یونانی ها نماد اروپایی های پیر، فرتوت و خریدنی ترسیم شده اند. ساده انگارانه خواهد بود اگر فکر کنیم "300" بدون حساب و کتاب تولید شده است. فیلم حاوی این نگره است که اگر آمریکا نباشد اروپایی نخواهد بود و آمریکایی ها منجی سایر کشورها هستند. "300" اوج نفرت تفکر مشرکانه غرب نسبت به شرق الهی و مشخصاً انقلاب اسلامی ایران است."
کلهر در پاسخ این سئوال که برای پاسخگویی به چنین فیلمی چه باید کرد، گفت: "مطلقاً ساخت فیلم های "200" یا "400" علاج کار نیست. گروهی از مدیران فرهنگی و هنرمندان جای خود را در عرصه هنر جهانی نمی دانند. ما در وهله اول نیازمند بازبینی جایگاه خودمان هستیم. "300" به ما نشان می دهد غربی ها ما را چگونه می خواهند و نگرانی آنها از ما بیشتر بستر فرهنگی دارد تا فیزیکی. ما در حال حاضر دچار یک نوع "مونولوگیسم" فرهنگی در عرصه مدیریت مان هستیم. اولین شرط مدیریت فرهنگی انقلاب آگاهی و بضاعت است. در حالی که مدیران فرهنگی خودشان را با روزمرگی سرگرم کرده اند."
مجید شاه حسینی نیز در بخش پایانی گفته های خود تاکید کرد: "بودجه تولید فیلم "300" حدود 60 میلیون دلار بود. احتمالا بودجه سالانه معاونت سینمایی یک چهارم این مبلغ هم نیست، به همین دلیل اصلاً نمی توانیم فیلمی در این مقیاس و حد و اندازه تولید کنیم. هنرمندان و روشنفکران ما باید رویکردشان به هنر اصیل ایرانی باشد. نداشتن یک تاریخ مدون نوشته شده از دوران گذشته ما باعث شده ادبیات رمانتیک نداشته باشیم. بنابراین ادبیات کهن ما می تواند منبع رجوع سینماگران باشد."
نظر شما