خبرگزاری مهر- گروه بین الملل- جواد حیران نیا- رضا عمویی: اخراج ناگهانی «جان بولتون» از دولت ترامپ اجتناب ناپذیر بود. این مهم هیچ ارتباطی با سبیل های افسانه ای یا حتی برخورد شخصیت واقعی او با رئیس جمهور نداشت. اخراج او مبتنی بر یک اصل مهم در سیاست خارجی بود. ترامپ می خواهد فصل جدیدی بنویسد، فصل میلیتاریسم و حداکثر فشار را ببندد و فصل ساخت توافق و پیگیری جایزه صلح نوبل را بازگشاید.
احتمالا خروج بولتون از دولت ترامپ، بیشترین تاثیر خود را بر سیاست خارجی دولت آمریکا در قبال ایران نشان خواهد داد. بولتون همواره در قبال ایران به دنبال جنگ بوده است. در مقابل، دونالد ترامپ همواره به این نکته اشاره داشته که سعی دارد در موضوع ایران به یک توافق با تهران دست یابد. این نکته بر رئیس جمهور ترامپ آشکار شده بود هر تلاشی از جانب وی برای دستیابی به یک توافق با ایران، با تلاش های خرابکارانه جان بولتون مواجه خواهد شد.
اما برخی معتقدند آمریکاییها نگران ایران هستند؛ چه بولتون باشد چه نباشد. آمریکاییها ایران را تهدید منافع خود در منطقه میبینند. بودن یا نبودن بولتون در سیاست آمریکا تغییری ایجاد نخواهد کرد. اینکه بگوییم آمریکا با برکناری بولتون آمریکا خواسته نرمش نشان دهد درست نیست. آمریکاییها قائل به فشار حداکثری هستند و حتما آن را حفظ میکنند.
خبرنگار مهر در گفتگو با «مارک فیتزپاتریک»، معاون اسبق وزارت خارجه آمریکا و مدیر سابق اجرایی برنامه عدم اشاعه مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میآید.
*ارزیابی شما از برکناری جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت ترامپ چیست؟ آیا گروه جنگ طلب دولت ترامپ با این اخراج به اقلیت تبدیل خواهد شد؟
دولت ترامپ در حال حاضر میان دو گروه مداخله گرایان و انزواطلبان تقسیم شده است. به نظر میرسید که جان بولتون یکی از افراد برجسته و ارشد جناح مداخله جو در میان جمهوری خواهان باشد.
اما افراد دیگری نیز با ذهنیت مشابه بولتون بویژه در کنگره حضور دارند که از جمله آنان سناتور «تام کاتن» است. البته هنوز خیلی زود است که بخواهیم پیش بینی کنیم که آیا با خروج بولتون، جناح مداخله طلب در تیم ترامپ در وضعیت اقلیتی قرار خواهند گرفت یا خیر؟
اما به میزان قابل توجهی میتوان گفت که اخراج جان بولتون به میزان بیشتری به افزایش قابل ملاحظه قدرت شخص رئیس جمهور منجر خواهد شد. در عین حال میتوان انتظار داشت که انگیزه و قدرت انزواگرایان در تیم ترامپ بیشتر شود.
*با اخراج بولتون، این حدس و گمان شکل گرفت که ترامپ با ایران وارد روند دیپلماتیک خواهد شد. از سوی دیگر، حملات یمن به آرامکو باعث شده واشنگتن اعلام کند، آماده جنگ با ایران است. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟
از زمان استعفای جیمز ماتیس از وزارت دفاع، اختلافات کمی در تیم ترامپ بر سر ایران وجود دارد. در میان اعضای تیم ترامپ، مایک پمپئو یکی از حامیان اصلی سیاست فشار حداکثری علیه ایران است.
اما بولتون بیشتر تمایل به استفاده از زور در برابر ایران داشت، در حالی که ترامپ به شدت نسبت به درگیر شدن در یک باتلاق جنگ جدید در خاورمیانه پرهیز میکند. پس با رفتن بولتون، احتمال خیلی کمتری برای حمله آمریکا به ایران وجود دارد.
حملات صورت گرفته به تاسیسات نفتی عربستان باعث شده تا احتمال پیگری راه حل سیاسی و دیپلماتیک در حال حاضر بسیار کمتر باشد. با توجه به این که به نظر میرسد که ترامپ از پیشنهاد فرانسه نیز برای ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری تجاری به ایران نیز حمایت کرده، اما زمان حملات بسیار عجیب به نظر میرسد.
*از آنجا که پمپئو رویکردی شبیه به رویکرد بولتون دارد، آیا ترامپ می تواند پومپئو را نیز برکنار کند؟
اگرچه پمپئو هم نگاهی مشابه به بولتون در خصوص ایران دارد، اما تفاوت آن جاست که پمپئو حاضر است تا نظرات خود را برای هم راستا شدن با نظرات ترامپ تعدیل کند. پمپئو تا کنون در تیم ترامپ خیلی موفق عمل کرده و تردید دارم که او تیم ترامپ را ترک کند.
*با توجه به تغییر شخصی مانند بولتون، آیا سیاست های اسرائیل در وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا کم رنگ شده یا تغییر می کند؟
گرایشات و تعلقات حامیان اسرائیل در دایره سیاست خارجی آمریکا بسیار پرقدرت و عمیق است و رفتن بولتون این شرایط را تغییر نخواهد داد.
نظر شما