به گزارش خبرنگار مهر، موتمن هر چند دیر به فیلمسازی روی آورد اما همین چهار فیلمی که ساخته ـ و آخرین آنها هنوز به نمایش درنیامده ـ حضوری تأثیرگذار در سینمای ایران داشته است. این تأثیر حضور هر چند سینمای ایران را دچار تغییر و تحول خاص نکرده، ولی قدمهای فیلمسازی را محکم می کند که جستجوگر است و خود را در معرض تجربیات جسورانه قرار میدهد.
اولین فیلم بلند سینمایی موتمن "هفت پرده" بود که به نوعی چهره حرفه ای او را تثبیت کرد. وقتی به مصلحت اندیشی فیلمسازان امروز در اولین فیلم بلندشان توجه می کنیم، این نکته برجسته می شود که حتی روح جوانی هم نمی تواند جسارت اولین حضور حرفه ای را از اندیشه تثبیت در سینمای حرفه ای مجزا کند. اینچنین است که در اولین فیلم سینمایی بسیاری از آنها حتی جزئی از مباحث تئوریک را که به آن اعتقاد داشتند یا در فیلم های کوتاهشان منظور می کردند، نمی بینیم.
باج خور
رویکرد صرف به گیشه در قالب داستان های کلیشه ای، فیلمنامه های ضعیف و سهل الوصول، پرداختن به مضامین در دسترس با نگاهی تکراری که هیچ وجه امتیازی ندارد، تکیه بر بازیگران چهره که گیشه فیلم را تضمین می کنند و ... از مولفه هایی است که در اولین اثر، روح مستقل فیلمساز را تحت تأثیر قرار می دهد و سازنده آثاری است که هر چند سوار بر موج گیشه جواب می گیرند، زود فراموش می شوند و نمی توانند وجهه ای برای صاحب اثر کسب کنند.
"هفت پرده" اولین فیلم موتمن بود و چهره او را از فیلمسازان موج سوار متفاوت کرد. جسارت او در اولین فیلمش چهره ای ویژه از یک فیلمساز صاحب سبک ثبت کرد که حاضر به باج دادن نیست. حتی به بهای دور ماندن از اکران عمومی و دیده نشدن فیلم و خودش. فیلمی که ساختار روایی و تصویری خاصی را دنبال می کرد و با جود بهره بردن از بازیگرانی چون فریبرز عرب نیا، مانی کسرائیان، عسل بدیعی، ماهایا پطروسیان، مهدی احمدی، گلشیفته فراهانی و ... از سینمای متعارف روز به دور بود.
فیلم داستان چند جوان امروزی را به گونه ای مدرن روایت می کرد. جوانانی که برخلاف جوانان پوچگرای امروز وقتی به ته خط می رسند، دست به کنشی آنارشیستی می زنند و دایره بسته زندگی خود را در یک نقطه به پایان می رسانند. فیلم با بهره بردن از حضور سعید عقیقی به عنوان فیلمنامه نویس مستقل به نوعی دغدغه های او را همسو با موتمن قرار داد و ترکیبی خوب از این دو ساخت. همکاری که در آثار بعدی موتمن منجر به اتفاق های خوب و خوبتر شد.
"شب های روشن" ادامه همکاری موتمن و عقیقی این بار در رویکردی به ادبیات داستانی بود. کتاب "شب های سپید" داستایوسکی دستمایه اقتباسی قرار گرفت که با حفظ بن مایه های اثر، رنگ و بوی ایرانی پیدا کرد. یک ایرانیزه کردن تمام و کمال که فقط در قرار دادن اشعار حافظ و سعدی و ... بر زبان دو شخصیت زن و مرد نمود پیدا نکرد. هر چند به تعبیر برخی فیلم همچنان از اینجایی نبودن هسته اصلی داستان رنج می برد، یعنی همخانه شدن یک دختر شهرستانی با یک استاد ادبیات، اما خط داستانی با طراحی یکسری اتفاقات زیرپوستی که یک انفجار درونی را تعبیر می کرد، توانست به این رابطه رنگ و بویی ایرانی ببخشد.
به چالش کشیده شدن عشق در باور یک استاد ادبیات که به نظر می آید در شعر شاعران قدیم و جدید منجمد شده، علاوه بر اینکه ما به ازاء بیرونی داشت، توانست رابطه کلیشه شده یک زن و مرد را حتی در یک جامعه ایرانی احیا کند که از ویژگی های اقتباس موفقی است که عقیقی و موتمن انجام داده اند. "شب های روشن" را می توان شاعرانه ترین عاشقانه سینمای ایران نامید در حالی که این وجه، تصویری کمرنگ در فیلم پیدا کرده و به لایه های درونی فیلم نفوذ می کند.
"باج خور" هر چند با علایق خاص موتمن به سینمای نوآر همخوان شد، ولی چهره متفاوتی از این فیلمساز ثبت کرد. هر چند فیلم با محور قرار دادن یک مثلث عشقی، چند کاراکتر جدید را به سینمای ایران اضافه کرد. ولی شاید رویکرد او به قصه گویی متعارف بود که اثر را در راستای "هفت پرده" قرار نداد. این فیلم ورود کاراکتر زن مرگبار (فم فتال) را با چهره بازیگری ثبت کرد که بیشتر در نقش های حساس و عاطفی حضور داشت. نیکی کریمی تصویر این کاراکتر تازه وارد را توانست تا حد زیادی ملموس کند، بخصوص هنگامی که روانشناسی، تنهایی و بی تکیه گاه بودن این شخصیت را با تکیه بر تصویر شناخته شده او تا انتهای فیلم پیش می برد و در نقطه کلیدی او را افشا می کند.
فیلم همچنین از کاراکترهای آشنای شرخر، قربانی و ... با قرار دادن بازیگران تا حدی دور از ذهن توانست کلیشه زدایی کند. حضور مهدی احمدی در نقش دکتر خلافکار معتادی که معلوم می شود همراه زن بازی کثیفی را ترتیب داده اند و ... از مواردی است که دیدگاه خاص موتمن را به فیلم تزریق می کند، هر چند کمرنگتر از آثار قبلی اش. موتمن در این فیلم رویکرد خاص خود را به خشونت، خونریزی، قتل و ... نمود داده و نشان می دهد که ظرفیت تجربه عرصه های مختلفی را دارد.
شبهای روشن
"جعبه موسیقی" چهارمین فیلم موتمن و باز هم با موضوع و احتمالاً سبکی متفاوت است. خلاصه داستان فیلم می گوید "جعبه موسیقی" یک درام ماورایی است که مضمونی دینی دارد. قصه درباره پسربچه ای است که براثر یک اتفاق با فرشته ای آشنا می شود و این آشنایی خود ماجراهایی را به همراه دارد. فیلمنامه ای که به قلم مسعود احمدیان باز هم رویکردی متفاوت از موتمن را به دنبال خواهد داشت. حضور بازیگران حرفه ای چون رامبد جوان، نیکی کریمی، شاهرخ فروتنیان و ... نوید تماشای فیلمی خاص از این فیلمساز را می دهد که علاقه ای به موج سواری ندارد و ناهمخوانی فیلم هایش با آثار که همزمان با آن ساخته شده نشان می دهد، اصلاً با موج های فراگیر همسو نمی شود.
در فاصله ساخت هر کدام از این فیلم ها موتمن همکاری مداومی با عقیقی داشت تا باز هم به اقتباس بپردازد، اما هر بار مانعی سد راه او شد. این روزها موتمن در همکاری مجدد با سعید عقیقی قصد ساخت فیلمنامه "صداها" را دارد. جالب اینکه به گفته موتمن این قصه مضمونی جنایی دارد و می تواند منجر به اتفاقی خاص در کارنامه عقیقی و موتمن شود. فیلمسازی که هیچ ژانر و مضمونی از نگاه جستجوگر او در امان نیست.
نظر شما