۹ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۲:۱۸

/ گروه دین و اندیشه مهر بررسی می کند /

پرسشهایی در باب ماهیت نظریه علمی

پرسشهایی در باب ماهیت نظریه علمی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: هر حوزه معرفتی را با پرسشهای مطرح در آن بهتر می‌توان شناخت. دراین مقال پاره‌ای از پرسشهای موجود در فلسفه علم بسط می‌یابند.

به گزارش خبرنگار مهر، دانشمندان نظریه هایی ارائه می کنند و آن نظریات را در نور شواهد مشاهدتی و آزمایشی ارزیابی می‌کنند. آنچه علم را متمایز می کند روش دقیق و مدون آن است چنانکه مدعیات آن بر مشاهده استوارند. این مدعیات ساده که تواققی جهانشمول هم در باب آنها موجودند تعدادی مضامین پیچیده را در دل خود نهان دارند.

در ابتدا به نظریه ها عطف توجه نشان دهیم: این نظریه ها چگونه می توانند به بهترین نحو عرضه شوند؟ آیا نظریه نیوتن در باره نیروی جاذبه یا نظریه نوداروینی در باب تکامل یا نظریه نسبیت عام اینشتین به بهترین نحو ارائه شده اند – آنگونه که تجربه گرایان منطقی مانند کارنپ پیشنهاد می کنند – آیا آنها به صورت مجموعه هایی از جملات مفروض صوری که با نوعی قواعد مطابقت به مبنای تجربی متصلند موجودند؟ یا اینکه آیا آنها به بهترین نحو ارائه می شوند آنگونه که نظریه‌های  گوناگون معناشناسی معاصر از آن بحث می کنند یعنی به صورت مجموعه ای از مدلها؟ آیا نظریه صرفاً موضوعی بارنمایی است یا تفاوت میان دو رویکرد هم از جهت فلسفی و هم از جهت علمی مهم است؟

این موضوعات بجد با نقش ایده آل سازی در علم و همچنین نقش مدلها به عنوان واسطهای میان نظریه‌های بنیادین و قوانین تجربی مربوط می شوند. این موضوع همچنین مضمونی مهم در باب این پرسش که چگونه به بهترین نحو به موقعیت یک حوزه علمی در زمانی مفروض اندیشه کنیم پیوند برقرار می کند. آیا بهترین تفکر علمی به معنای نظریه ای ساده یا مجموعه ای از نظریه های ساده است یا به معنای نوعی از مجموعه ای سلسله مراتبی و کلی از فرضها و ابزارهایی آنگونه که پارادایم کوهنی یا طرح پژوهشی لاکاتوش پیشنهاد می کند به حساب می آید؟ به نظر می رسد که احتمالاً رسیدن به تبیینی درست از پیشرفت علمی و به صورت خاص تغییر نظریه در علم به تبیین درستی از نظریه ها منوط و مربوط باشد.

تأمل بعدی در باب "مشاهده" است: برای مدت مدیدی اینگونه پذیرفته شده بود که بسیاری از عبارات علمی به عنوان " جملات مشاهدتی" قلمداد می شوند و در واقع مجموعه ای مشخص از نظریه ها را به عنوان پیش فرض در خود نهفته دارند  و همه جملات مشاهدتی که شاید گزارشهایی صرفاً انفسی از درون بینی هستند بر نوعی نظریه حداقلی استوارند

آیا این بدان معنا است که هیچ تمایز معرفت شناسانه واقعی میان مدعیات مشاهدتی و نظری موجود نیست؟ آیا این بدان معنا است که هیچ مبنای مطمئنی برای علم به شکل قواعد مشاهدتی و تجربی موجود نیست؟ اگر اینگونه است ایده تجربه گرایانه نظریه های علمی بنیادین بر طبق مشاهده چه می شود؟ می توان بحث کرد آنها که نتایج وحشتناکی از این تأملات می گیرند میان خطاپذیری و اصلاح پذیری خلط و خبط کرده اند: اینکه عبارتی مشاهدتی وجود دارد نظیر گزارشهایی از خواندن متر و نظایر آنها که این عبارتها از سطح پایین کفایت برخوردارند و به صورت مستقل و بیناذهنیت تأیید می شوند اصلاح پذیر نیستند هرچند که بجد خطاپذیر باشند.

جدا از این موضوع تجربه برای مدت زیادی به عنوان دغدغه ای مستقل ، فلسفی و روش شناسانه قلمداد می شد و به عنوان ابزاری برای آزمون نظریه ها به حساب می آمد. هم اکنون اما فهم بهتری از گستره ای که نسبت بدان علم تجربی زندگی خود را پی جویی می کند موجود است که این گستره البته مستقل از نظریه ای اساسی است و همچنین فهمی  گستره ای که نسبت بدان مضامین فلسفی به آزمون توجه می کنند و رئالیسم و موجبیت گرایی ریز می توانند با پژوهش در باب تجربیات حذف شوند صورت می گیرند.

فرض کنید که ما نظریه های علمی را تعریف کرده ایم و خط تمییزی هم میان عبارات نظری و تجربی به وجود آورده ایم اما هنوز این پرسش باقی است که در مورد مدعیات نظری بنیادین بر طبق مشاهده چه چیزی به صورت مدون و دقیق تغییر می کند؟ این پرسش شاید پرسش محوری فلسفه عمومی علم در دوران معاصر قلمداد می شود. ما حداقل پس از هیوم می دانیم که این جواب نمی تواند این باشد که نظریه های درست از نتایج مشاهدتی ناشی و استنتاج می شوند. در واقع آنگونه که هیوم می گوید نه تنها نظریه های ما داده ها و اطلاعات ما را عمومیت می بخشند که آنها همچنین اطلاعات را با تبیین آن دادها بر حسب هویات نظری غیرقابل مشاهده و بنیادین استعلا می بخشند.

این بدان معنا است که همیشه اساساً نظریه های زیادی وجود دارند که میانشان نزاع است اما همه از نتایج مشاهدتی مشابهی ناشی شده اند . از این رو، پرسش این است که فراتر از نتایج مشاهدتی درست چه مؤلفه هایی وجود دارند؟ چه نقشهایی این مؤلفه های ساده و واجد قدرت تبیینی در رشد نظریه ها بر طبق مشاهده ایفا می کنند؟ علاوه بر این این مؤلفه ها واجد چه موقعیتی هستند . آیا آنها صرفاً کارکردی هستند یا آنها صدق را نشان می دهند و در هر صورت چرا واجد کیفیتی از این یا آن نوع هستند؟ پاره ای افراد از این نکته بحث کرده اند که این فرایند کلی می تواند بر حسب اصطلاحات آماری کد بندی شود. نظریه هایی که با مشاهده بسط می یابند آنهایی هستند که از نظریه های رقیب از جهت مشاهده احتمالی ترند.

عاقبت آنکه فرض کنید ما روش علمی درست تأمل در باب نظریه های ناشی از تجربیات را تعریف کرده ایم این امر چه چیز به ما در باب نظریه هایی که با تجربه بسط یافته اند می گوید؟ این مشی چه چیز در باب ماهیاتی چون: الکترون، کوارک و نظایر آن که آشکارا با چنین نظریه هایی مفروض گرفته شده اند می گوید؟ آیا معقول است باور کنیم که این نظریه های رشد یافته توصیفاتی صادق از واقعیتی بنیادنی هستند که اصطلاحات آنها به ماهیات واقعی اما غیرقابل مشاهده اشاره می کنند؟
این پرسش هنوز پرسشی فربه است که آیا هیچ یک از این باورها به صورت منحصربفردی معقول به نظر می رسند یا نه؟ یا اینکه آنها به صورت تقریباً مساوی تبیینی از عملکرد علم ارائه می کنند. بدین معنا که این نظریه های معتبر از دیگر نظریه های تجربی تر نیستند حتی اگر آنها ابزارهایی برای پیش بینی باشند و ماهیاتی نظری باشند که با بیش از اسطوره های مناسب گره نمی خورند؟ یک مسئله اساسی مواجهه با رئالیستها بسط پاسخهای محتمل به نظریه های پذیرفته شده است که هم اکنون یا با بحث از اینکه به یک معنا خام هستند – یعنی علمی نیستند – یا اینکه علیرغم رد شدن در موارد محدود کننده نظریه های موجود حیات دارند رد می شوند.

اگر به صورت قانع کننده ای ثابت شود که اعتبار نظریه ها در علم صرفاً کارکرد مؤلفه های تجربی و صادق نیست یا حتی کارکرد مؤلفه های پراگماتیک معرفتی نیست بلکه مضامین فرهنگی و اجتماعی گسترده تری را در بر می گیرد یک نظریه بدیل ارائه می شود. هرچند  چنین استدلالهایی بسیار شنیده می شوند بسیاری متفاعد نشده اند و آنها را یا باعث خلط و خبط میان کشف   مضامین معتبر یا مبنای دیدگاههای ساده لوحانه ای برای تأیید تجربی می دانند.  

کد خبر 477787

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha