به گزارش خبرنگار مهر، نشست «سیاست بنزینی؛ ابعاد و سویهها» روز گذشته، توسط گروه فرهنگپژوهی و با مشارکت گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، برگزار شد.
فرشاد مهدی پور، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: وقتی دولت وقت میخواست قیمت بنزین را از ۸۰ تومن به ۱۰۰ تومن برسد و موج اول سهمیهبندی بنزین بود با شورش مواجه بودیم. حتی مدل سال ۸۶ نیز که بنزین سهمیهبندی شد، مدل خشونتباری بود و برخی پمپ بنزینها به آتش کشیده شد؛ ما باید از این تجربه بنزینی در سیاستهایمان استفاده میکردیم و آنها را لحاظ میکردیم.
مهدی پور افزود: دولت غربگرای کنونی یک هفته قبل از این تصمیم بر شکاف و تعارضهای اجتماعی کوبید که شامل حمله به قوه قضاییه، دستگاههای امنیتی و ایجاد شکاف اجتماعی بود و بر ضدّ کاری که قوه قضاییه در مبارزه با فساد انجام داده بود و علیه امیدی که در جامعه شکل گرفته بود تعارض ایجاد کرد. پنجشنبه ساعت ۱۲ شب وقتی خبر سهمیهبندی اعلام شد، جمعه شب اولین مورد از اعتراضات در مشهد اتفاق افتاد که مردم در خیابان ظاهر شدند، اما رفتار خشونتآمیز نداشتند تا اینکه اعتراضات به شنبه منتقل شد و از شنبه در برخی مراکز استانها مثل شیراز تنش زیادی داشتیم و در تهران رفتارها خشونتآمیز شد. در این رفتارهای خشونتآمیز دو گروه بزرگ کنشگر اصلی بودند؛ یکی گروه بیکاران که درصد قابل توجهی از افراد حاضر در صحنه بیکار بودند و به همان میزان بیکاران نیز کارمند در بین اینها بود. هر دو از آیندهای که در انتظارشان بود در اضطراب و ترس به سر میبردند. به این دو گروه برخی حاشیه شهرنشینان و گروه اراذل و اوباش نیز پیوند خوردند و خوشههای غیر متمرکز برای عملیات و حمله که در ایران سالها برای آنها سرمایهگذاری خارجی شده، اعتراضات را به یک اغتشاش بزرگ تبدیل کردند و شورش را به یک معنا فراگیر کردند.
مدیر مسئول روزنامه صبح نو با بیان اینکه جامعه در اتفاقات اخیر در جستجوی کرامت خودش بود و احساس می کرد که به حیثیت او تعرض و توهین شده، گفت: شوکدرمانی که از آن صحبت میشد، شوک به حیثیت افراد بود و به جامعه توهین آشکاری شد. رئیس جمهور با مردم حرف نزد و قبل از آن نیز اطمینانی بابت بالانرفتن قیمت کالاها به مردم نداد و این ترس از نگرانی و بیکاری موجب شد رفتارهای خشونت آمیز را شاهد باشیم.
وی در ادامه گفت: بازار هم در جستجوی رشد بود و دچار تنش نشد. بازار دنبال ثبات بود چرا که سرمایه میخواهد بماند و ذاتاً سرمایه ترسوست. بازار که در حال خارج شدن از شرطی شدن بود، حالا به همان حالت سابق خود بازگشت و تنها به بقای خودش فکر میکند. حکومت نیز در حوادث اخیر به دنبال تأمین امنیت رفت. کالای امنیت و سلامت دو کالای مهم است که حکومت باید تأمین کند. کالای امنیت برای جمهوری اسلامی از این حیث مهم بود که در کرانه منطقه غرب آسیا تنها کشور دارای ثبات بود، اما دولت با این کار این حیثیت را هم تا حدودی از بین برد و اگر اروپا میخواست امتیازی به ما بدهد دیگر نخواهد داد.
این پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فرهنگی افزود: اگرچه همه با این سیاست افزایش قیمت بنزین موافق بودند، اما آنقدر رفتار دولت غیر همدلانه بود که کسی با او همراهی نکرد. باید جلوی این تحقیرها را گرفت. دیروز و امروز بر سر دادن یارانه، خانوارها مشکلاتی داشتند و سامانهها دچار اختلال شد و شفافیت آنقدر پایین بود که بیاعتمادی را افزایش میدهد.
فرشاد مهدی پور اظهار داشت: در مورد بحث حق اعتراض هم باید گفت که در سال جاری ۴۰۰ تجمع اعتراضی داشتیم، اما کسی خبری از به آشوب کشیدن آنها منتشر نکرده است و مقابل تمام سازمانها و وزارتخانهها شاهد این اعتراضها بودیم و حق اعتراض را حکومت به صورت رسمی پذیرفته است. برخی در شورای شهر، ورزشگاه تختی را برای تجمع پیشنهاد میدانند که در پیرامون شهر است، اما ما هر روز شاهد به رسمیت شناختن حق اعتراض در مراکز اصلی شهر و مقابل وزارتخانهها و قوه قضاییه هستیم که در بسیاری از موارد هم این اعتراضات به نتیجه میرسد. اعتراضات موسسات مالی به نتیجه رسید. مسئله مهمتر از حق اعتراض، آن اعتماد و همدلی با دولت است که از بین رفته است.
وی با بیان اینکه ما صدای مردم را نمیشنویم، گفت: یکی از وظایف رسانهها این است که حرف مردم را بازتاب دهند و حکومت هم حرف مردم را بازتاب بدهد. سال ۹۶ وقتی اتفاقات روز پنجشنبه در مشهد افتاد، رهبری روز شنبه از مطالبه مردم و زخمی که دشمن روی آن مینشیند صحبت کردند و این زخم و مطالبه را به رسمیت شناختند و جامعه به این شنیده شدن صدایش واکنش مثبت نشان میدهد.
مهدی پور در پایان سخنان خود گفت: ذهنیت مردم در صف آرایی جنگ نرم شکل میگیرد. ما اینترنت را به مثابه پهنای باند بستیم، اما ترافیک داخلی را باز گذاشتیم و در حال خدماترسانی بود، اما سه شبکه ماهوارهای بیبیسی، منوتو و ایران اینترنشنال به پمپاژ اطلاعات میپرداختند که هر سه شبکه در لندن مستقر بود و کانون جنگ نرم در کشوری مثل انگلیس بود و به پدیدهها معنادهی میکرد و دروغ و راست را بههم میآمیختند. اگر دولت نتواند خودش را احیا کند و نداند منبع قدرت، ذهنیت مردم است و این ذهنیت با توجه به این سازوکار رسانهای فعلی دارد تخریب میشود، نمیتوانیم حادثه کنونی را تحلیل کنیم.
نظر شما