به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی در یادواره شهدای معلم استان افزود: حادثه ای که در روزهای اخیر رخ داد برخی اعتراض و برخی اغتشاش بود و در میان اغتشاشگران کسانی بودند شاید اشرار بالفطره و یا کسانی بودند که اشرار به تعلیم، و کسانی هم بودند که از اشرار فریب خوردند و همراهی کردند.
وی بیان داشت: آیا اینها بچه های این جامعه بودند یا نبودند؟ اینها غیر از اینکه سر کلاسهای شما معلمان یا زیر منبر ما طلبه ها یا در پای کرسی تدریس اساتید دانشگاه و یا در پای فیلمهای تلوزیون و ارشاد تربیت شده بودند؟
نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد گفت: آنانکه در رسانه حرف می زنند و یا حرکتی نشان می دهند یا معلم یا استاد و یا طلبه هستند و یا کارگردان و بازیگرند و وزارتخانه های مختلفی مثل آموزش و پرورش و آموزش عالی و ارشاد و ضمیمه کنید به این حوزه های علمیه در تربیت جامعه نقش دارند.
وی افزود: وقتی شرارت دارد اتفاق می افتد باید برخورد شود. این رسالت کسانی است که حامی امنیت هستند اما در دادگاه هم باید اگر کسی شرارت کرد حکم برای او جاری شود چرا که شمشیر بر امنیت جامعه کشیده، آتش زده، ویران کرده و اگر اموال شخصی شما را کسی به آتش کشید، دوست داشتید به اشد مجازات برسد و احساس تعلق می کنید و اگر نسبت به اموال عمومی هم احساس تعلق کنید و اگر درک شود که این ملک شماست، نیز می گفتید که حتما باید مجازات شود.
آیت الله ملک حسینی تصریح کرد: این وظیفه قاضی است که یا زندان کند یا آزاد کند و یا مجازاتهای دیگر دهد، اینها وظیفه آنهاست و وظیفه من طلبه، شمای معلم و دیگر عناصر فرهنگی این است که یک بازنگری در رفتار خود داشته باشیم و اگر من به مثابه یک طلبه و معلم و استاد و یا به مثابه یک کارگردان و فیلمساز کلمه ای را به مخاطبم تزریق کنم که یاس و ناامیدی نسبت به آینده در او ایجاد کند و یا نفرت ایجاد کند و وطن و مرزهای جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی برای او بی معنا شود و نا امیدی نسبت به آینده ایجاد شود، این تربیت شده من و تو به هیچ کس رحم نمی کند.
وی افزود: باید ادب و اخلاق و شرافت اجتماعی را آموزش داد و امید بخشید به جامعه و گفت اگر تو فرزندم می بینی دزدی و غارت است، جامعه را محکوم به این نبینی و متنفر از جامعه نباشی و این خانه خانه توست و باید رشد کنی و تحصیل کنی و چنین انسانهایی را دور بیاندازی و باید به او بگویید فردا از آن توست و اگر احساس میکنی امروز کسانیکه تصدی گری اقتصادی دارند، تدبیر ندارند چون دانش مناسب را نیاموخته اند و یا تعقل ندارند، بدان باید برای آینده تفکر مناسب داشته باشی تا برای جامعه ات تعقل و انتخاب برتر پیدا کنی و فردا برای توست اما اگر به جای این امید بخشی به دانش آموز و غلبه بر مشکلات برای بهتر کردن جامعه و خارج کردن آن از نامطلوبیها، حرکت دیگری انجام دهیم، تردید نکنیم که در تک تک اتفاقاتی که در جامعه می افتد سهیم هستیم. محکوم کردن شرارتها وظیفه است اما نگاه به اینکه چرا این شرارتها اتفاق می افتد، وظیفه مهمی است.
آیت الله ملک حسینی بیان داشت: اگر من در خوب دانستن خود و بد دانستن دیگران موجب نفرت او شدم و به جای اینکه برای انقلاب و کشورم دوست درست کنم با خود دین پنداری و خود وطن پنداری و خود انقلاب پنداری دیگران را بی وطن و بی دین تلقی کردم، او را متنفر از هر چیز کردم. و باید بدانم اگر یک فساد را هزار بار فریاد زدم و خواستم ژست شجاعت بگیرم و خواستم وانمود کنم که من هستم که می توانم علیه مسئولی حرف بزنم، باید حواسم باشد که نفرت را به جامعه تزریق میکنم و شجاعت امروز ، صیانت از انقلاب و آرمانهای انقلاب است و تطهیر انقلاب از فاسدها و فسادها است به نحو معقول و صحیح است.
وی افزود: هر کلمه ای که باعث شود نفرت در جامعه نهاده و نهادینه شود، چیزی جز شرارت و ایجاد حس بی اعتمادی به جامعه نیست. و اگر اینگونه پیش رود فردا هر تصمیم دیگری با مخالفت روبرو خواهد شد.
آیت الله ملک حسینی تصریح کرد: امید بی اساس ابدا درست نبوده و شکی نیست که اعتماد بی جا غلط است و باید قدرت تفکیک بین انسانهای خوب و بد به جامعه داده شود و قدرت تفکیک بین آرمانهای دینی و آرمانهای انسان ساخته به بچه ها داده شود و باید فهم بچه های من و شما از مفهوم حقوق بشری که ما او را بشر می دانیم با مفهوم حقوق بشری که غربی ها او را بشر می دانند درست باشد و می دانیم که آنها من و شما را بشر نمی دانند و در تلموت آیه ای است که مستند اینها و نظام صهیونیستی و کسانی است که امروز بر شورای امنیت و بر جامعه ملل نظارت می کنند که این آیه اینگونه است که خدا دو دسته موجود دارد انسان و غیر انسان و ما انسانیم و غیر انسانها دو پا دارند و یا چهار پا و چهارپایان مرکب و وسیله ای برای حمل اثاث و دو پاها که باید خادم انسانها باشند.
وی افزود: آیا شما این را به بچه ها آموزش می دهید که کسانیکه داعیه دار حمایت از شما هستند شما را انسان نمی دانند، شما را خادم خود می دانند و اگر خدمت نکنید نابود و ذلیلتان می کنند و زمانی انسانیت برای شما قائل می شوند که بهترین خدمت را در وطن آنها برای آنها انجام دهید و اگر راضی شوند به شما راضی به بردگی شما برای خودشان می شوند نه راضی به بندگی شما برای خدای متعال.
آیت الله ملک حسینی اظهار داشت: اگر آموزشهای دیگری که موجب ذلت کشور و دین می شود به بچه ها بدهیم، خیال نکنید این سنگ و چماق به شیشه و درها می خورد بلکه آنچه که نامش آتش بود و به اماکن عمومی زده شد، تمامش بر بدن معلمها و طلبه ها و اساتیدی زده خواهد شد که در جامعه دست از تربیت برداشتند و باید بدانیم رها شدگی این نسلها قابل قبول نیست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره موضع مقام معظم رهبری در خصوص تصمیم سران قوا، گفت: باید به چنین رهبری افتخار کنیم که آبرو گذاشت و عهد خود را نشکست و چقدر ساده بود که او بیاید و برای لطیف کردن فضا بگوید نه این گرانی حق مردم نبود و من با این امر موافق نبودم. اما رهبر معظم انقلاب با شرافت حاضر شد و با مردم بازی نکرد. اگر غیر از این بود وحدت از هم گسیخته می شد و نقار و شکاف در بدنه حاکمیت ایجاد و فتنه ادامه دار می شد.
آیت الله ملک حسینی افزود: انسانی لایق زعامت و رهبری است که بر مدار عهدها و تعدات خود به جامعه و انسانها بماند و مقام معظم رهبری چنین بودند و هستند.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه شهدا برای ما افتخار و آبرو هستند، اظهار داشت: برخی از رفتارها عاقلانه نیست عاشقانه است اما عاشق ترین انسانها در نگاه مکتب ما عاقلترین انسانها بودند و در میان انسانها کسانی هستند که جان خویش را می دهند تا رضوان و رضایت خداوند را دریافت کنند و رافت خداوند به بندگان این است که آنها را توفیق چنینی می دهد.
نماینده ولی فقیه در استان با بیان اینکه یک هجدهم شهدای استان ما از جامعه فرهنگی بودند، اظهار داشت: این در حالی است که یک هجدهم جامعه ما فرهنگی نیستند و این نشان از یک بلوغ در جامعه فرهنگی ما در آن روز داشته است که ضرورت را احساس کردند و فهم عمیق از دین و صیانت از انقلاب را داشتند و فهمیدند که اگر ولی و رهبرشان فرمانی بدهد در یک معاملتی فراتر از معامله خدمت به جامعه قرار بگیرند و این شهادت، خدمتی است به ابدیت جامعه.
آیت الله ملک حسینی با بیان اینکه شهادت، تزریق روح مقاومت و بخشیدن شرافت و کرامت به جامعه است، گفت: اساسا آموزش درک حقیقت انسانی است به جامعه و انسان آنگاه انسانیتش تعالی می یابد که نسبتش را با خدای متعال درک کند و بداند جانبازی در راه خدای متعال یعنی درک عمیق یعنی عقل یعنی اندیشه و عشق اگر به این معناست که هویتش با عقل یگانه است و اما اگر عشق غیر از این است قلبهای خالی از حب خداوند است و عقل ایجاب می کند انسان محبت بورزد و حقیقتی که لایق محبت است، خدای متعال است.
نظر شما