به گزارش خبرنگار مهر، ابو یوسف یعقوب ابن عیسی کندی (800-870) اولین فیلسوف مسلمان عرب بود. او به همراه گروهی مترجم به ترجمه آثار ارسطو، نوافلاطونیان، ریاضی دانها و دانشمندان یونانی به زبان عربی پرداخت. رساله های کندی و سایر مکتوباتی که به نام خاندان خلیفه نوشته از این ترجمه ها خصوصا از الهیات ارسطو، کتاب علت ها و نمونه های عربی آثار فلوطین و پروکلوس تأثیر پذیرفته اند. هرچند که استاد مسلم او در فلسفه ارسطو بود اما اندیشه هایش از نوافلاطونیان نیز متاثر بودند. کندی در رساله های فلسفی که نوشته (مثلا در ماهیت فلسفه اولی) این عقیده را مطرح می کند که جهان ابدی نیست و خدا موجودی بسیط است. او در دیگر موضوعات فلسفی خصوصا روان شناسی (کتاب معروفش در ماهیت عقل) و جهان شناسی آثار زیادی دارد. نوشته های او در زمینه ریاضیات و علوم نیز از اقبال خوبی برخوردار شده اند. کندی آشنایی خوبی به زبان عربی زمان خودش و همچنین لاتین داشت و از این قابلیت در آثاری که در مورد ستاره شناسی نوشته به خوبی بهره برده است.
کندی عضو قبیله عربی کندا، که نقش مهمی در سالهای آغازین اسلام داشتند، بود. خاندانش به او لقب "فیلسوف عرب" را دادند. می دانیم او تا سال 866 زنده بوده است و در تاریخ نگاری، زمان فوتش را آغاز دهه 870 گفته اند. از زمان تولدش اطلاعات دقیقی در دست نیست اما حدود سال ۸۰۰ برآورد شده است، محل تولدش بصره بوده و در بغداد به تحصیل پرداخته است.
گفته می شود کندی دانشمند دربار خلیفه مامون بوده است. خلافت خلیفه مامون در سال ۸۳۳ به پایان رسید. او مطمئنا در زمان خلیفه بعدی یعنی خلیفه معتصم نیز با دربار در ارتباط بوده و دانشمند مخصوص خلیفه معتصم، کسی که کندی کتاب معروفش یعنی فلسفه اولی را به او تقدیم کرده، بوده است.
فعالیتهای فلسفی کندی در ارتباط با جنبش ترجمه، که با حمایت خلفای عباسی شکل گرفته بود، صورت پذیرفتند. او یکی از دو گروه اصلی ترجمه را در قرن نهم هدایت می کرد (گروه دیگر تحت هدایت حنین ابن اسحاق بود) و حلقه او شمار زیادی از آثار علمی و فلسفی را از یونانی به عربی ترجمه کرد.
خوشبختانه فهرستی از آثار منسوب به کندی در فهرست ابن ندیم برجا مانده است. به لطف ابن ندیم، ما می دانیم که کندی در گستره وسیعی از رشته های علمی و فلسفی رساله هایی نوشته است و البته آثار ریاضی و علمی به جا مانده از او بیش از آثار فلسفی اش هستند. آخرین نوشته های او که در یک نسخه دست نویس جمع آوری شده اند در ترکیه نگهداری می شود. این مجموعه شامل بهترین آثار او از جمله فلسفه اولی نیز می شود. این نسخه باقی مانده از این رساله ناکامل است و تنها شامل بخش اول آن، که دارای چهار قسمت است، می باشد. قسمت اول پندی است به خواننده حکمت فلسفی یونان. در بخش دوم بحث معروف کندی در مورد جاودانگی جهان آمده است و در بخش سوم و چهارم به ماهیت وجودی "حقیقت اول" پرداخته است.
در نسخه استانبول یکی از کپی های در ماهیت عقل کندی به زبان عربی باقی مانده است (نسخه لاتین آن نیز موجود است). این نخستین اثری است که در آن انواع عقل ها رده بندی می شوند. این رده بندی بعدها مورد استفاده فیلسوفانی همچون ابوعلی سینا و فارابی نیز قرار گرفت. آثاری که در آنها کندی به تئوری های روانشناسانه اش می پردازد به این شرحند: در گفتگو در ماهیت روح سوالاتی را از فیلسوفان یونانی می پرسد، در ماهیت خواب و رویا برای تئوری تصور ارسطو رویاهای پیشگویانه ای می آورد. تنها کتاب باقیمانده اوکه درحیطه اخلاق نوشته شده درماهیت برطرف کردن اندوه نام دارد.
هرچند که کندی در نگارش این آثارش متاثر از ارسطو بود اما تاثیرات سایر فیلسوفان یونانی مانند بطلمیوس را بر او را نمی توان نادیده گرفت. دانشی که او به طور کلی از علوم یونانی داشت حقیقتا دارای ارزش فراوان بود و تواناییهای علمی اش در رشته های داروسازی، موسیقی، نجوم و ریاضیات گستره وسیعی را شامل می شدند، اما تاکید ما اینجا بیشتر بر نگاههای فلسفی اوست.
درکنار حضور مؤثر کندی در جنبش ترجمه ، آثار شخصی اش نیز مملو از اندیشه های یونانی بودند. او بیشترین تاثیرات را از ارسطو گرفت و رساله بحث در آثار ارسطو را در اثر همین تاثیر نوشت. هرچند که کندی بعضی از آثاری را که در این رساله مورد بررسی قرار داده دقیق مطالعه نکرده است اما توانسته دید کلی از مجموعه این آثار را ارائه دهد. به عنوان مثال در جایی از کتاب متافیزیک ارسطو این گونه صحبت می کند: هدف او در کتاب متافیزیک توصیف چیزهایی است که بدون ماده زندگی میکنند، هر چند که ممکن است با ماده نیز همراه شوند، اما در هر صورت تعلقی به ماده ندارند و یگانگی خدا، بزرگی و والاییاش، نامهای زیبایش، اینکه او باعث همه علتها در جهان است، کامل است، جهان را با آینده نگری و حکمت بی نقص اش گرد هم آورده است، را تایید می کند.
هر چند که این توضیح دقیقی بر کتاب متافیزیک ارسطو نیست اما توضیح دقیقی بر درک شخصی کندی از علم متافیزیک است. اینکه او متافیزیک را با الهیات تلفیق کرده از ابتدای رساله فلسفه اولی کاملا به چشم می خورد. کندی می گوید علم فلسفه به طور کلی به مطالعه حقیقت می پردازد. فلسفه اولی دانش مربوط به حقیقت اول را که باعث ایجاد تمام حقایق است، شکل می دهد. با این توضیحات مشخص می شود که در نگارش رساله فلسفه اولی تاثیر اصلی را کتاب متافیزیک ارسطو بر کندی داشته است البته در این بین تاثیرات نوافلاطونیان را نیز کاملا بر این کتاب می توانیم ببینیم. خلاصه اینکه در این کتاب الهام پذیری کندی از فلسفه یونان خاصه تفکرات ارسطو و نوافلاطون گراها کاملا مشخص است.
کندی به عنوان مبلغ حکمت یونانی سعی در کمرنگ کردن درگیری های موجود بین فلاسفه یونانی داشت و همه جا به دفاع از آنها بر می آمد. او در بخش اول رساله فلسفه اولی همعصرانی را که به نقد استفاده از نظرات یونانی مشغول بودند محکوم کرد: نباید به دلیل ستایش و یا استفاده از حقیقت شرمنده باشیم هر چند که این حقیقت از ملتهای دور و غریبه برخاسته باشد. برای دانشآموزان چیزی مهم تر از کشف حقیقت نیست. هر چند کندی از آثاری که ترجمه می کرد بسیار تأثیر می پذیرفت اما حضور متفکران معاصرش در شکل گیری فلسفه اش نیز غیر قابل انکار است.
نظر کندی در مورد خصایص الهی و همچنین دیدگاههای او در مورد خلقت دو مبحث مهمی هستند. او نظر سرسختی درمورد یگانگی خدا دارد که قابل مقایسه با نظر معتزله است. معتزله الهی دانهای مطرح قرن نهم به شمار می روند که بی شک بر تفکرات کندی در مورد خلقت نیز تاثیر گذاشته اند. او معتقد است که "جهان از هیچ متولد شده است" و به این ترتیب جاودانه بودن جهان را رد می کند.
کندی از فلسفه در جهت توضیح دادن و دفاع کردن از اسلام در کتابهای مختلفش بهره می برد و در رساله کوتاهی به اصل تثلیث در مسیحیت حمله می کند. در رساله دیگری که به کیهان شناسی پرداخته نیز از آیات قرآنی مثلا آیه ششم سوره رحمان" ستارگان و درختان هم عبادت می کنند "در راستای اثبات نظریاتش بهره می جوید و به تاثیرات کیهان بر جهان خاکی می پردازد.
کندی تلاشش را در وارد کردن نظرات یونانی به فرهنگ بومی خودش به شکل متفاوتی در اثر در ماهیت تعاریف نشان داده است. در این اثر او به تعریف واژگان فلسفی دست می زند. هرچند که این کتاب منسوب به کندی است و اصالت آن تایید نشده است اما در تعلق آن به حلقه کندی جای شکی نیست. از آنجا که اکثر واژه های تعریف شده معادل واژه های تکنیکی یونانی هستند لذا مشخص است که او به ساختن اصطلاحات فلسفی به زبان عربی معادل با اصل یونانی همت گمارده است و به این ترتیب نیاز زبان عربی به واژگان تکنیکی در بحث های فلسفی را از میان برده است.
نظر شما