به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت ۲۷ آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه و در سالروز شهادت آیت الله مفتح، دومین نشست هم اندیشی همکاری حوزه و دانشگاه با حضور اساتید مطرح حوزه و دانشگاه برگزار شد.
مجید کافی دانش آموخته حوزه علمیه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره ظرفیت شناسی حوزه و دانشگاه در حل مسائل اجتماعی کشور به ارائه سخن پرداخت.
در ادامه گزارشی کوتاه از سخنان وی ارائه میشود:
میتوان برای همکاری حوزه و دانشگاه این فرضیه را صورت بندی کرد که همکاری حوزه و دانشگاه میتواند ظرفیتی برای حل مسائل و آسیبهای اجتماعی ایجاد کند، اما آیا این فرضیه از نظر علمی قابل اثبات با تأیید است؟ اگر قابل تأیید است، ظرفیتهای آنها برای حل آسیبها و مسائل اجتماعی کدامند؟
۱ - ظرفیت مردمی بودن و علمی و تخصصی بودن دانشگاهها:
از آنجا که حوزههای علمیه با سطح اجتماعی و مردم ارتباط بسایر نزدیک دارند و از سوی دیگر دانشگاهها برای ارائه راهکارهای کنترل آسیبهای اجتماعی بیش از حوزهها آمادگی دارند، میتوان همکار آنها به این منجر شود که آن راهکارهایی را که دانشگاهیان برای کنترل ارائه میکنند حوزویان با آموزش و یادگیری به سطح اجتماعی و قاعده هرم اجتماعی سرایت دهند.
به عبارت دیگر لازم است حوزهها به نقش سنتی و گذشته خود در هدایت و پرهیز دادن مردم از انجام گناهان و آسیباهای اجتماعی بازگشته و چندان دغدغه مسائل سیاسی و جناحی را نداشته باشند. از طرف دیگر دانشگاه نیز پیشتر متوجه علوم کارآمد و مفید و لازم برای جامعه باشد و به نقش روشنفکر خود برای جامعه خودی بازگردد و چندان دغدغه مسائل نظری دیگران را در سر نپروراند.
۲ - ظرفیت فرهنگ عمومی حوزهها و فرهنگ شناسی دانشگاهها:
اگر بپذیریم که مسائل و آسیبهای اجتماعی ریشه در فرهنگ اجتماعی دارد، البته در ناهماهنگی و ناموزون شدن مجموعههای فرهنگی، در این صورت تعامل حوزه و دانشگاه میتواند ظرفیت موزون و هماهنگی و یکپارچگی فرهنگی را ایجاد کند، اما چگونه؟ فرهنگی که میتواند سبب تعالی انسان شود فرهنگی است که به طور ذاتی هماهنگ، متوازن، رضایت بخش و … و مظهر نوعی نگرش پرتنوع و در عین حال یکپارچه و منسجم نسبت به زندگی باشد. یکپارچگی فرهنگی، سرچشمه اصلی اخلاق و شادابی و نشاط فردی، انسجام اجتماعی و دید عمیق نسبت به زندگی است. براساس این نظریه ریشه آسیبهای اجتماعی در جوامع دینی و اسلامی جدید، در اختلال و از هم پاشیدگی ساختارهای یکپارچگی فرهنگی تلقی میشود. به همین دلیل مفهوم تعارض فرهنگی به صورت کلید فهم و درک جرم و جنایت درآمده است.
بنابراین چیزی که جامعه دینی و اسلامی ایران معاصر بیش از همه بدان نیازمند است، روشهای بهتر تولید یا حتی توزیع بهتر فرآوردههای فرهنگی نیست، بلکه مجموعهای از اندیشهها و ارزشهای منسجم و یکپارچه است که همه مردم جامعه از اقلیتهای مختلف و اقوام گوناگون بتوانند در آنها مشارکت داشته باشند، شاید چیزی از این دست به موقع پدید آید و از فروپاشی اجتناب ناپذیری که در انتظار ماست، پیشگیری کند. در غیر این صورت عصر ظلمت دیگری در پیش رو خواهیم داشت. به نظر میرسد همکاری حوزه و دانشگاه میتواند گامی به سوی ایجاد فرهنگ منسجم در جامعه بردارد.
۳- ظرفیت تبلیغ حوزه و تبیین دانشگاه در روشنگری نسبت به مسائل اجتماعی
حوزه ظرفیت سرایت به مردم را دارد (تبلیغ) و دانشگاه ظرفیت ارائه راهکارهای اجرایی، تعامل این دو حوزه ظرفیت سرایت به مردم را دارد (تبلیغ) و دانشگاه ظرفیت ارائه راهکارهای اجرایی، تعامل این دو میتواند در کنترل آسیبهای اجتماعی مفید باشد.
۴- ظرفیت سنت گرایی حوزه و مدرن گرایی دانشگاهها
اگر حوزهها را سازمان سنتی و دانشگاهها را سازمانی مدرن در نظر بگیریم، ظرفیت شناسی حوزه و دانشگاه در واقع ظرفیت شناسی همکاری سازمانهای سنتی و مدرن در حل مسائل و مشکلات کشور خواهد بود.
سازمانهای سنتی بیشتر در صدد ترسیم وضعیت مطلوب و سازمانهای مدرن بیشتر در صدد ترسیم وضعیت موجود و کنترل آن است. براساس مدل توماس اسپریگنز، شناخت وضعیت موجود و علل و عوامل آن در تخصص سازمانهای علمی جدید (دانشگاه) و ترسیم وضعیت مطلوب و راهکارهای رسیدن به آن در تخصص سازمانهای علمی سنتی است، البته دانشگاه نیز در بعد هنجارین توصیههایی برای برون رفت از وضعیت نامطلوب و آسیب دیده موجود ارائه میدهند، اما آنها نگاه مطلوب به وضعیت آینده ندارند. نهادهای سنتی (حوزهها) میتوانند این جاکنی و به حرکت واداشتن جامعه را که توسط دانشگاه انجام میشود، هدایت کرده و آن را در جهت اهداف الهی، آرمانهای اصلاحی مورد نظر دین و تعالی معنوی سوق دهند.
ویژگیهای سازمان سنتی:
- ساختار ساده
- تلفیق مدیریت و خویشاوندی، همفکران، هم وطنان، هم کیشان و...
- محدودیت فعالیت، اهداف و تولید اندک
- مدیریت استاد شاگردی
- تغییرات کند، رشد اندک و بهره وری پایین
- عدم تقسیم کار اجتماعی
- مردمی و توده گرا بودن
ویژگیهای سازمان مدرن:
- ساختار پیچیده
- تلفیق مدیریت و تخصص
- گسترده بودن فعالیت، اهداف و تولید بالا
- مدیریت تولید مصرف (ارائه کننده مشتری)
- تغییرات تند، رشد سریع و بهره وری بالا
- تقسیم کار اجتماعی
- نخبه گرا بودن
نظر شما