به گزارش خبرنگار مهر، بدیعه زکزاکی در ویژه برنامه «خمینی آفریقا» با محوریت شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی، رهبر نهضت اسلامی نیجریه، که عصر امروز در سالن شورای دفتر نهاد رهبری دانشگاه فردوسی مشهد، برگزار شد، اظهار کرد: من قصد دارم در این برنامه، از ظلمهایی که از ۴۰ سال پیش، زمانی که پدرم حرکت انقلابی خود را آغاز کرد، تاکنون صحبت کنم. پدرم در یک خانواده اهل سنت که همه عالم دین بودند، بزرگ شد، اما بعد به مذهب شیعه روی آورد.
دختر شیخ زکزاکی افزود: پدرم در دانشگاه با راه امام خمینی (ره) آشنا شد و از آن زمان، مبارزه با ظلم را آغاز کرد. در مسیر مبارزه، شیخ اولین قدم را با مخالفت شرابخواری علنی در دانشگاه برداشت و پس از این اعتراض به زندان رفت. وی حتی نتوانست پایاننامه خود را بنویسد چون در زندان بود و دانشگاه نیز با این کار مخالفت کرد. پس از رایزنیهای فراوان، با پایاننامه نویسی ایشان موافقت شد اما اجازه کسب مدرک را به پدرم ندادند، ولی پایاننامه او بهعنوان بهترین پایاننامه با کسب بیشترین نمره به دانشگاه ارائه شد.
فرزند رهبر نهضت اسلامی نیجریه ادامه داد: پدرم در مقاطع مختلفی چون سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴، از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ و سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ را به دلایل مختلفی دستگیر و به در زندان به سر برده بود. بهطوریکه خود شیخ گفته بود، بیشتر دوران زندگی من در زندان گذشته است. حتی دو فرزند ایشان زمانی که پدرم در زندان بود، به دنیا آمدند.
وی با اشاره به اینکه هر فرد جدیدی که در نیجریه به حکومت میرسید، شیخ را دستگیر میکرد، افزود: زیرا همه از او میهراسیدند؛ درحالیکه علمای اهل سنت دیگری هم در نیجریه حضور داشتند که سخنرانی میکردند. آنها به پدرم وعده پول، خانه و مقام دادند تا سکوت کند اما پدرم قبول نکرد و فقط خواستار حکومت اسلامی بود. اما آنها به وی گفتند اجازه نمیدهیم، حکومتی که امام خمینی (ره) در ایران تأسیس کرد را در نیجریه تأسیس کنی. ولی شیخ هیچگاه از حرف خود عقبنشینی نکرد و همواره استقامت ورزید.
فرزند رهبر نهضت اسلامی نیجریه در ادامه ابراز کرد: فشار به حدی رسیده بود که ما در خانه خود با حجاب به خواب میرفتیم، چراکه مأمورین دولت به بهانه بازرسی خانه ما، هر زمانی حتی نیمهشب، در را میشکستند و وارد میشدند. کاری کردند که تمام مردم از شیخ و خانواده او بترسند. اگر کسی خانه پدرم را اجاره کند، دولت او را تهدید کرده و جانش به خطر میافتد. بسیاری از علما، حتی کسانی که در حکومت مقامی دارند، حتی باوجود موافقت با پدرم سکوت میکنند زیرا میترسند که جان آنها به خطر بیفتد.
وی افزود: اما پدرم صبورانه شهادت شش برادرم و همه این فشارها را تحمل کرده و ما را نیز به صبر و بردباری سفارش میکرد و میگفت: «به امام حسین (ع) فکر میکنم و اینکه چه اتفاقی برای ایشان و خانواده آن حضرت رخ داد». اما ارتش نیجریه به ما بسیار ظلم کرد. مردم را زنده آتش زد و حتی یک بچه دوساله را که در حیاط خانه شیخ بود و پدر و مادرش شهید شده بودند، شهید کرد. این ارتش جنایتهای بزرگی انجام داد اما باوجود همه این مسائل شیخ ۴۰ سال است ایستادگی میکند، درحالیکه همه سکوت کردند.
دختر شیخ زکزاکی ادامه داد: حوادث روز عاشورا و روز قدس نیجریه اولین جنایات این حکومت نیجریه نبود. طی این ۴۰ سال اتفاقات فراوانی افتاد و بسیاری از مردم به شهادت رسیدند. اکنون پدرم در بدترین جای زندان و در بدترین سلولهای انفرادی حبس شده که بسیار سرد، خاکی و آلوده است. حتی اجازه ندادند پدرم همراه خود یک پتو برای گرم شدن ببرد و در سلول خود، فقط یک جانماز دارد. مادرم نیز چنین شرایطی دارد. آنها اجازه ندادند پزشکان پدرم را معاینه و معالجه کنند و شیخ در این شرایط زندگی میکند.
وی در انتها پیرامون خصوصیات اخلاقی شیخ زکزاکی صحبت کرد و گفت: اگر به اخلاق شیخ نگاه کنیم، میبینیم که وی بسیار مهربان و دلسوز است. تا آنجا که وقتی پدرم در زندان ملاقات داشت، به نگهبانی که در آن مکان ایستاده بود، اصرار کرد، بنشیند تا خسته نشود، در حالی که آنها به او ظلم فراوانی کردند. پدرم همیشه میگفت: «هرکس بیشتر به من ظلم میکند به او بیشتر محبت میکنم». شیخ همواره کارهای خودش را انجام میداد و من به یاد ندارم که به مادرم دستور داده باشد. اخلاقیات او به گونهای است که حتی دشمنان خود یک الگو به شمار میرود.
نظر شما