خبرگزاری مهر - گروه استانها: این شبها بر سر چهارراههای کلانشهر اصفهان، در میان خودروها همیشه عدهای گل فروش هستند که گلهای رز را با قیمتی نسبتاً ارزانتر از بازار به افرادی که پشت چراغ قرمز منتظر ماندهاند میفروشند، برخلاف گذشته که اکثر گل فروشها کودکان بودند، اکنون دخترانی جوان بین ۱۸ تا ۳۰ سال مشغول گل فروشی بر سر چهارراهها هستند؛ زمان کار آنها عمدتاً از غروب آفتاب و با کمتر شدن گشتهای شهرداری است.
اما اینکه کودکان گل فروش کمتر شده و جوانان جای آنها را گرفتهاند موضوعی است که موجب شد تا به دنبال ریشه و علت رشد این پدیده در شهر اصفهان باشیم.
گلفروشهای خیابانی سازماندهی شده و با برنامه ریزی عمل میکنند
یک روز سرد زمستانی به سراغ چند نفر از این بانوان گل فروش رفتم در حالی که برخی از آنها کودکانی نیز به همراه داشتند، در ابتدا خیال میکردند مأمور شهرداری یا پلیس هستم و فرار میکردند؛ نیم ساعتی در سرمای زمستان و بر سر یکی از چهارراههای شلوغ شهر یکی از دختران گل فروش را زیر نظر گرفتم؛ دختری جوان بود کمتر از ۲۵ سال داشت؛ بعضی رانندگان گل میخریدند، زمانی که متوجه من شد ترسید و قصد ترک محل داشت، به سراغش رفتم در حالی که کارت خبرنگاری در دستم بود، سلام کردم و گفتم خبرنگار هستم، نه پلیسم و نه از شهرداری آمدهام، با اکراه و ترس بسیار پذیرفت کمی با من صحبت کند.
خودش را الناز معرفی میکرد، مادر سه کودک بود و همسرش به جرم حمل و فروش مواد مخدر و ضرب و شتم و درگیری با پلیس به ۲۵ سال حبس محکوم شده بود و او غیابی طلاق گرفته بود، میگفت زمانی که به دنبال کار بوده به پیشنهاد یکی از دوستانش وارد این کار شده، هر روز مقداری گل برایش میآورند و میفروشد، نیمی از فروش متعلق به اوست، هر شاخه گل رز را ۶ هزار تومان میفروشد و تقریباً هر شب ۷۰ هزار تومان فروش دارد که سرجمع میشود ۳۵ هزار تومان درآمد به طور میانگین که برای گذران امورات زندگیاش بد نیست، سنش را هم درست حدس زده بودم، ۲۴ سال سن داشت و تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده بود.
خانههایمان را بلد است و به ما سیم کارتی داده مخصوص خودش که همیشه باید روشن باشد و جواب تلفنش را بدهیم، رنامه این است که چند شب متوالی نباید یک جا باشیم تا مبادا شهرداری یا پلیس به سراغ ما بیایند
ترس داشت از اینکه بگوید چه کسی برای او گل میآورد، بدون نام بردن فقط گفت آقایی است که مغازه گل فروشی بزرگی دارد و البته کسی حق ندارد به مغازه او مراجعه کند بلکه هرشب خودش و شاگردش برای من و دوستانم که ۵ نفر هستیم گل میآورد تا ما بفروشیم، خانههایمان را بلد است و به ما سیم کارتی داده مخصوص خودش که همیشه باید روشن باشد و جواب تلفنش را بدهیم، عمدتاً خودمان تصمیم میگیریم به کدام چهارراه برویم و برنامه این است که چند شب متوالی نباید یک جا باشیم تا مبادا شهرداری یا پلیس به سراغ ما بیایند، اصالتاً اهل کرمانشاه بود و چون در اصفهان خویشاوندی نداشت بدون ماسک گل فروشی میکرد.
با اصرار فراوان من قرار ملاقاتی در محل کار یکی از دوستانش برای من ترتیب داد، سه شب بعد به سراغ گل فروش خانمی رفتم که از قبل منتظر یک خبرنگار بود، خانمی با لهجه اصفهانی که بر خلاف دوستش صورتش را میپوشاند تا شناخته نشود، با همان تیپ چادر و مقنعه، جلو رفتم و خودم را معرفی کردم، خواهش کرد صبر کنم گلهایش تمام شود، میگفت گل روی دستم بماند متضرر میشوم چون باید پولش را بدهم.
یک ساعتی شد تا کارش تمام شد، خانمی بود ۳۲ ساله و مجرد که خرج پدر و مادر بیمارش را از این طریق فراهم میکرد و کارفرمایش همان مردی بود که اسمش را به زبان نمیآورد، او نیز از طریق یکی از دوستانش وارد این کار شده بود، میگفت مردم از بچهها کمتر گل میخرند، بچهها پول را گم میکنند و در سرما و باران که بهتر میتوان گل فروخت دوام نمیآورند برای همین این کار به ما سپرده شده است، از مزاحمتها میگفت و اینکه صورتش را پوشانده چون اصفهانی است و اقوام زیادی در اصفهان دارد، تا کنون ازدواج نکرده بود؛ دیپلم ریاضی داشت و میگفت بخاطر والدینش و شرایطی که دارند با اینکه معدلش بالا بوده کنکور نداده و ازدواج هم برایش مقدور نبوده است، معتقد بود این کار یک کار باندی و افراد زیادی هستند که آن مرد برایشان گل میبرد، اگر کسی فرزندی داشته باشد که همراه خود ببرد اگرچه دست و پاگیر است اما فروش بهتری خواهد داشت، شبهای بارانی و سردتر و آخر شبها مردم بیشتر دلسوزی میکنند و بهتر گل میخرند.
از درآمدش راضی بود، تقریباً روزانه ۶۰ هزار تومان درآمد داشت، باید بعد از غروب بر سر کار بیایند که مأموران شهرداری کمتر باشند، هر روز پول میدهند و گلهای جدید میگیرند، به خاطر اینکه ۲ سالی بود این کار را میکرد و به قول خودش کار بلد شده بود حاضر نبود دنبال شغل دیگری باشد، یکی دو باری هم شهرداری دنبالش کرده بود اما پای فرار خوبی داشته و فرار کرده بود.
ناجی: بهزیستی امکان ورود به موضوع باندهای گلفروشان خیابانی را ندارد
مجتبی ناجی معاون اجتماعی سازمان بهزیستی استان اصفهان در این خصوص در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه کودکان کار و کودکان خیابانی در صورتی که شناسایی شوند مورد بررسی و حمایتهای بعدی قرار خواهند گرفت، اظهار داشت: پس از مصاحبه با این کودکان و بررسی شرایط خانوادگی آنها توسط کارشناسان بهزیستی اگر مشخص شود که والدین صلاحیت نگهداری این کودکان را ندارند از طریق مراجع قضائی اقدام و کودکان به مراکز مراقبتی بهزیستی تحویل خواهند شد.
وی در ادامه افزود: گزارشهای مردم و معرفی از سوی مأموران شهردای یا نیروی انتظامی نیز برای ما به عنوان مرجع پیگیری شرایط این کودکان محسوب میشود و در صورتی که گزارشی از سوی مردم یا دیگر مراجع از این کودکان به ما برسد بهزیستی سریعاً پیگیری خواهد کرد و اقدامات لازم صورت میپذیرد و با صدور دستورات قضائی این کودکان تحت حمایت بهزیستی قرار خواهند گرفت.
در صورت وجود باندها یا مافیای برای سازماندهی این افراد نیازمند ورود مراجع قضائی و انتظامی هستیم اما در حیطه اختیارات بهزیستی نیست که به بررسی این موضوع بپردازد
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی استان اصفهان پیرامون زنان گل فروش خیابانی، تصریح کرد: معمولاً شهرداری اقدامات لازم در زمینه معرفی این زنان را انجام خواهد داد، در صورت معرفی این بانوان به مرکز نگهداری زنان متکدی شهرداری انتقال داده میشوند و پس از آن میان آنها تفکیک صورت میگیرد، معتادان، اتباع بیگانه و اهالی شهرها و استانهای دیگر به محلهای مخصوص به خود منتقل خواهند شد.
ناجی با بیان اینکه در صورت وجود باندها یا مافیای برای سازماندهی این افراد نیازمند ورود مراجع قضائی و انتظامی هستیم، گفت: در حیطه اختیارات بهزیستی نیست که به بررسی این موضوع بپردازد اما بهزیستی همواره گزارشات مردمی در خصوص متکدیان و کودکان و زنان دست فروش و خیابانی را پیگیری میکند.
مردی که وارد محدوده مافیای گل فروشهای خیابانی شده بود
گشت و گذاری چند شب در خیابانها داشتم تا اینکه یک آقای گل فروش را پیدا کردم، آن شب سر چهارراه سید رضی ملک شهر گل میفروخت با اصرار من حاضر شد کمی با من حرف بزند، ۳۰ ساله و دیپلمه و کارگر اخراجی یکی از صنایع اصفهان بود و پس از آن تصمیم به گل فروشی در خیابان گرفته بود، مدتی هم سر چهارراهها شیشه پاک میکرد، همسرش ترکش کرده بود و اجازه داشت هفتهای یکی دو روز پسر ۶ سالهاش را ببیند، جای خوابش هم با چند کارگر ساختمانی در یک ساختمان نیمه کاره اجارهای مشترک بود، میگفت خودش از بازار گل و گیاهان زینتی اصفهان گلهای درجه ۳ را میخرد و هر شاخه گل را هزار تومان گرانتر سر چهارراه میفروشد، دیگر بستگی دارد آن روز قیمت گل رز درجه ۳ چقدر باشد، چند باری هم با کسانی که به قول او مافیای گل فروشی خیابانی هستند و او وارد محدوده آنها شده بود درگیر و کتک کاری کرده بود، به او گفته بودند باید برای ما کار کنی و حق نداری در خیابانها برای خودت گل بفروشی، اما قبول نکرده بود ولی سعی میکرد جاهایی برود که کمتر پیش میآید دختران گل فروش وابسته به آن باندها حضور داشته باشند.
اگرچه تلاش کردم با دختران گل فروش بیشتری صحبت کنم اما موفق نشدم، به سرعت و هراسان فرار میکردند، تا اینکه در چهارراه ملک چند کودک گل فروش را پیدا کردم، حدود ساعت ۱۱ شب گل میفروختند، با مقداری خوراکی سراغشان رفتم، ۲ پسر بچه و یک دختر بودند، یکی از پسرها برادر دخترک گل فروش بود و دیگری پسر خالهشان، ۱۰ ساله، ۸ ساله و ۱۱ ساله بودند، دختر بچه با اینکه الان باید دوم دبستان میبود اما مدرسه نرفته بود پسرها هم تا دوم دبستان مدرسه رفته بودند، آن خواهر و برادر مادرشان در خانه مردم کار میکرد و پدرشان فوت شده بود و اهل یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری بودند، پسرخالهشان هم از همان روستا آمده بود، پدرش کارگر ساختمانی و مادر مریض و خانه نشین بود، میگفتند گلها را یکی برایشان میآورد و هرشب باید همه گلها بفروشند و اگر گلی بماند باید حتماً فردا شب به فروش برود وگرنه ضرر میکنند، به آنها هم گفته شده بود هرشب نباید یک جا باشند تا مبادا شهرداری آنها را بگیرد.
در پارکهای اصفهان هم گل فروشهایی هستند، پسر و دختر، خردسال و جوان که البته هیچکدام میلی به صحبت کردن نداشتند فقط یکی از بچهها میگفت پدرش از دوستش گل میگیرد و به او میدهد تا در پارکها قدم بزند و بفروشد.
گشت و گذار چند روزه من در خیابانهای این شهر نشان میدهد عدهای پشت ماجرای این گل فروشهای خیابانی هستند که با سو استفاده از فقر افراد آنها را به خیابان میفرستند؛ آن هم برای فروش گلهایی که تقریباً در بازار و در گل فروشیها امکان فروش آنها نیست و صد البته مردمی که این گلها را با دلسوزی از گل فروشهای خیابانی میخرند به فکر کیفیت گل نیستند، اینکه برخی از یک گل فروش مرد که حساب شده کار میکند حرف میزنند و اینکه گل فروشهای خیابانی محدوده مشخصی دارند که خوش ندارند کسی در آن محدوده گل بفروشد نشان میدهد مانند تکدیگری اینجا هم یک یا چند اکیپ مافیایی وجود دارند که دستی در بازار گل داشته و از طریق گل فروشهای خیابانی فروش خوبی هم دارند.
نظر شما