به گزارش خبرگزاری مهر، نیکلا سارکوزی نامزد حزب حاکم ( راست گرایان) روز یکشنبه در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با کسب 53 درصد آرا به عنوان بیست و سومین رئیس جمهور تاریخ این کشور انتخاب شد.
با توجه به رضایت افکارعمومی از عملکرد تیم شیراک در 10 سال گذشته، پیروزی سارکوزی را می توان پاداشی برای حزب UMP دانست .
سارکوزی و بیشتر طرفداران حزبی در سیاست خارجی موضوع هسته ای ایران و در داخل نارضایتی طبقه ضعیف جامعه را به عنوان مهمترین چالش برای خود می دانند.
موفقیت حزب یو ام پی در چارچوب نظام سیاسی کنونی که میراث تحول یافته انقلاب فرانسه به شمار می رود، بهتر قابل ارزیابی است .
اصولا هر سیستم سیاسی که در جهان خلق می شود برای ثبات و بقا نیازمند حل پارامترهایی در بدنه اجتماع خود است. کشور فرانسه از زمان انقلاب 1789 ادوار مختلفی را برای خلق یک سیستم سیاسی پویا به خود دیده است و تجربه پنج جمهوری و توقف در نظام سیاسی کنونی ماحصل حل یک سری پارامترهایی بوده است که نظام اجتماعی فرانسه آن را در کالبد عقیدتی خود نهادینه کرده است .
اگرچه فرانسه منشا سیستم سیاسی خود را در حاکمیت قانون و پیشتاز در این زمینه در کل نظام های بین المللی تعریف کرده است، اما فرهنگ سیاسی این کشور به نوعی بر سایر پارامترهای موثر در شکل گیری نظام سیاسی چیرگی داشته است، بنیان این فرهنگ سیاسی را می توان در ارزش دهی به عقایدی چون "استثنا بودن" مردم فرانسه ارزیابی کرد.
مردم فرانسه در همه پرسی مربوط به قانون اساسی واحد اروپایی به جامعه بین المللی فهماندند که اجتماع بشری امروز، مفهوم تعاریف آزادی و برابری را به سبک سنتی درک نکرده است و سخن گفتن از برابری فرا مدرنیستی که در قانون اساسی اروپا متجلی است، بی معنا است.
همچنین، تظاهرات فراگیر سال 2006 در منطقه فقیر نشین ( clichy de bois )، فریاد فراموش شدن بنیان های انقلاب 1789برادری ، برابری و آزادی و بازگشت به آن را سر دادند، طبیعی است که حزبی در این فضا موفق خواهد بود که با شناخت روحیه فرهنگی این مردم بر نوار خواسته های آنها حرکت کند .
رویال بدون در نظر گرفتن خواستگاه جامعه سرمایه داری فرانسه زمینه را برای سارکوزی فراهم نمود. در سیاست خارجی نیز بر شعارهایی تاکید ورزید که بیشتر با فرهنگ کابویی آمریکا مطابقت داشت .
مردم فرانسه برابری و عدالت را در قالب نظام سرمایه داری تعریف می کنند در حالی که خانم رویال این نکته مهم را نادیده گرفت و صرفا بر پایه شعارهای سوسیالیستی دهه 70 و 80 و مفاهیم سنتی برابری و برادری تاکید ورزید .
آشوب های بعد از انتخابات هم به خوبی موید نکته فوق می باشد. تظاهر کنندگان کسانی هستند که از سفره نظام سرمایه داری به نسبت مساوی بهره مند نگردیده اند برهمین اساس خوشبختی و رسیدن به پیروزی را با شعارهای مساوات طلبانه قرن هجدهم و پیش از نظام سرمایه داری جستجو می کنند .
مردم فرانسه در قضیه همه پرسی قانون اساسی واحد ثابت کردند که برابری و برادری را برای خود می خواهند نه برای دیگری، چرا که در چارچوب نظام سرمایه داری پرورش یافته اند. بر اساس درک همین فرهنگ سیاسی بود که سارکوزی با وجود تمایل به همکاری با آمریکا بر کاهش نیروها در افغانستان اشاره می کند و دستیابی ایران به انرژی هسته ای در چارچوب صلح آمیز تاکید کرد؛ در حالی که نامزد سوسیالیست ها با دستیابی صلح آمیز نیز مخالفت می ورزد .
پیروزی سارکوزی نشان داد که حزب یو ام پی در سوار شدن بر موج غالب پارامترهای نظام سیاسی موفق تر از سایر احزاب بوده و سوسیالیست ها با ماندن در پشت دروازه های کاخ الیزه ثابت کردند که نخبگان و برنامه ریزان خوبی در شناخت این مولفه های پیروز بخش در چارچوب نظام سیاسی نبودند.
سوسیالیست ها برای انتخابات دور آینده باید یاد بگیرند که سیاسی کاری محض و دیدن واقعیت ها با نگاه سنتی همانند عملکرد چشم هایی است که برای دیدن مناظر به جای عینک پزشکی تجویز شده از عینک آفتابی استفاده می کند .
نظر شما