۲۸ دی ۱۳۹۸، ۱۴:۵۸

گفتگوی اختصاصی با فعال مسیحی لبنانی که حاج قاسم به او اشاره کرده بود

قهرمانی برای جامعه بشریت/ ماجرای گرفتن عبای سید حسن نصرالله

قهرمانی برای جامعه بشریت/ ماجرای گرفتن عبای سید حسن نصرالله

ریما حیدر، فعال سیاسی می گوید: من حاج قاسم سلیمانی را یک قهرمان برای جامعه بشریت میدیدم که نه تنها برای مسلمانان بلکه برای تمام جامعه بشری هستند تا فرق بین ظالم و مظلوم مشخص شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، خبرگزاری قدس نوشت: ریما جوده الحاج سلیمان متولد سال ١٩٦٦ در منطقه مزرعه در لبنان است. او یک خبرنگار و فعال سیاسی لبنانی است. پیشتر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در گفتگویی در میان خبرنگاران گفته بود که در جنگ سی و سه روزه یک خانم مسیحی که خیلی خانم منصفی هم بود و از رویدادهای لبنان (جنگ ۳۳ روزه) متأثر شده بود جمله‌ای تکان دهنده‌ای گفت.

حاج قاسم (رضوان الله علیه) ادامه داد: این خانم مسیحی گفت که ما باید عبای سید حسن نصر الله را بگیریم و پاره‌های آن را به بدن فرزندانمان بزنیم تا آنها غیرت دفاع از مملکتشون رو پیدا کنند.

در آن زمان برخی در داخل ایران به اشتباه گمان کردند که منظور حاج قاسم از یک خانم مسیحی همان جولیا پطرس خواننده معروف لبنانی است که ترانه «احبائی» او با کلماتی از سید حسن نصرالله و در وصف مقاومت معروف است. اما واقعیت این است که این خانم مسیحی شخصی به نام ریما جوده معروف به ریما حیدر است. وی در گفتگویی با شبکه المنار و زمانی که خبرنگار از او می پرسد: فکر کنید که سید شما رو داره میبینه! چه چیزی از ایشون می‌خواهید؟

ریما حیدر می‌گوید: در این لحظه من نگاه با محبتی کردم و گفتم عبائی که سید در هنگام جنگ‌ها پوشیده، با آن نشسته و تصمیم گیری کرده رو می‌خواهم.

قصد دارم که عرق عبای سید رو بعنوان تبرک به صورت بچه‌هایم بزنم، عبا را تکه تکه کنم و به بدن همه انسان‌های بی شرف و بی غیرت بزنم تا کمی از غیرت سید در وجود آنها برود.
از این‌رو خبرنگار قدسنا در لبنان با ریم جوده گفتگویی را در این باره انجام داده است که در زیر می‌آید:


خبرنگار قدسنا: لطفاً توضیح می‌دهید در سال ۲۰۰۶ چه اتفاقی افتاد؟

خانم ریما جوده: در اولین هفته از جنگ ۳۳ روزه بود سال ۲۰۰۶، ساعت ۷ صبح در خیابان در حال رفتن به محل کارم بودم.من یک امدادگر بودم.
خبرنگار شبکه المنار در حال تهیه گزارش بود. در حال تهیه گزارش و جمع آوری دیدگاه‌های مردمی بود. خاطرم هست که در آن زمان دودستگی و فضای بدی پیش اومده بود. دو جریان موافق و مخالف مقاومت در آن روز در عرصه سیاسی لبنان وجود داشت.

ناگهان خبرنگاری به سمت من آمد و شروع به مصاحبه کرد.

من نمی‌دانستم این خبرنگار به کدام شبکه و جریان وابسته است؟

شاید او هم اعتقاد داشت من مسیحی هستم چرا؟ نمیدانم؟ شاید چون ظاهر من شبیه شیعیان نیست! یا شاید فرهنگم یا زبان بدنم به هیچ عنوان به مسلمانان شبیه نبود.
و این برای آنها خوب بود تا به جوامع غربی نشان بدهند که همه مردم لبنان در کنار هم و موافق با جریان مقاومت هستند.

بعد متوجه شدم که این خبرنگار متعلق به شبکه المنار لبنان است و برای همین به هر ۳ پرسش او پاسخ دادم.

سوال اول این بود: آیا شما طرفدار کسانی هستید که معتقدند مقاومت، لبنان را به سمت خطرناک و شرایط بد می‌برد؟

گفتم: نه من در فرهنگ خودم زندگی آزادی داشتم و دارم و آزادانه درباره هرچیز تحقیق کردم. مخصوصاً در موضوع فلسطین تحقیقات زیادی انجام داده‌ام.

ما تا ۶۰ سال ماجراجوی نکرده‌ایم. اگر هم ما دراین جنگ شکست می‌خوردیم ولی شرافت و غیرت ما حفظ می‌شد. به هرحال ما چه در صورت شکست یا موفقیت پیروز بودیم و من به رهبری این جنگ اعتقاد و یقین داشتم.

سوال دومی که از من پرسید اینکه آیا حزب الله باعث از بین رفتن زیر ساخت‌ها شد؟

جواب دادم: من اگر یک میلیارد دلار دارم و می‌خواهم خانه بسازم حداقل باید یک زمین داشته باشم.پس اگر زمین نداشته باشم هیچ فایده‌ای ندارم، حزب الله نه تنها زیر ساختها رو خراب نکرد بلکه باعث حفظ سرزمین من می‌شود تا کشور من همانند فلسطین نشود.

من از این قضیه به سادگی عبور نمی‌کنم، عزت و شرف من اجازه نمی‌دهد که از خاک سرزمینم عبور کنم.

سوال سوم کمی غیرمنتظره بود. خبرنگار المنار از من پرسید: الان فکر کنید که سید (سید حسن نصرالله) شما رو داره میبینه! چه چیزی از ایشون می‌خواهید؟
نگاه با محبتی کردم و گفتم عبائی که سید در هنگام جنگ‌ها پوشیده، با آن نشسته و تصمیم گیری کرده رو می‌خواهم.

می‌خواهم این عرق عبای سید رو بعنوان تبرک به صورت بچه‌هایم بزنم، عبا را تکه تکه کنم و به بدن همه انسان‌های بی شرف و بی غیرت بزنم تا کمی از غیرت سید در وجود آنها برود.

خبرنگار قدسنا: وقتی این درخواست را گفتید چه اتفاقی افتاد؟

ریما جوده: این مصاحبه به دست سید رسید. ایشان بواسطه یکی از مجریان شبکه المنار عبایشان را برای من فرستادند.

در آن زمان قسمتی از صحبتم رو بعنوان شعار روی در و دیوارها، بنرها همه جا استفاده می‌کردند تا اینکه من تبدیل به یک چهره معروف و مدافع جریان مقاومت شدم. تمام روزنامه‌ها و شبکه‌ها شروع به دعوت از من کردند.
تمامی اتفاقاتی که در این ۱۳ سال برای من افتاد قابل درک نبود و این موضوع به برکت عبای اهدایی سید رخ می‌داد.بیشتر از ۱۰۰ مصاحبه با من انجام دادند.

واکنش جهان عرب به این صحبت من این بود که از ترس به خودشان لرزیدند و اثری که صحبت من در جهان عرب داشت، اینکه فکر آنها را نسبت به جریان مقاومت عوض کردم و سَمت خوبی بردم.

خبرنگار قدسنا: دیدگاه شما در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چیست؟

ریما جوده: از نظر من ایشان شخصیت چند وجهی دارند و همین من را جذب ایشان کرد.

شخصیتی که آنچنان در مقابل آمریکا و اسرائیل می‌ایستد و یک دنیا از او میترسد اما همان شخصیت در مقابل حرم ائمه می‌ایستد و آنچنان محو در گریه می‌شود که قابل درک نیست.

این اشخاص آسمانی هستند و خداوند آنها را برای انجام چنین ماموریت‌هایی فرستاده است. مثل شهید سلیمانی، امام خمینی رحمة الله، سید حسن، رهبر فعلی ایران حضرت امام خامنه ای. من مدتها فکر می‌کردم ایشان یک شخصیت مجازی هست تا اینکه مسئله عبای سید پیش آمد. در زمان جنگ برای من شخصیت ایشان یک قهرمان در داستان بود که آرزو می‌کردم که کاش عنصر فعالی در داستانشان می‌بودم.

کاش عضوی ازآن جامعه قویشان می‌بودم؛ جامعه‌ای که استقلال دارد، جامعه‌ای که می‌تواند برای دفاع از این امت بجنگد.

منظورم از این جامعه ایران هست نه جامعه عربی که تن به ذلت دادند و ضعیف شدند.

وقتی شنیدم ایشان شهید شدند نمی‌دانستم ناراحت بشم یا خوشحال.

من ایشان را یک قهرمان برای جامعه بشریت می‌دیدم فقط برای مسلمانان نیستند بلکه برای تمام بشریتی که فرق بین ظالم و مظلوم رو می‌دانند.
من الان یک ندامت و پشیمانی دارم و آن اینکه چرا از دوستان یا حزب الله درخواست نکردم تا ایشان را ببینم

من هفت سال داوطلبانه در جنگ سوریه در هلال احمر کمک کردم و ناراحتم که ایشان را ندیدم.

خبرنگار قدسنا: در ایران ویدئویی از صحبت حاج قاسم در مورد خانمی وجود داره که به اشتباه در ایران به خانم جولیا پطروس نسبت دادند نظرتون چیست؟

در مورد فیلمی که شهید سلیمانی در آن به خواننده‌ای اشاره می‌کنند، در ایران اشتباه به خانم جولیا پطروس نسبت دادند.

البته ایشون خانم بسیار محترم، خواننده بسیار بزرگ و متعهد هست. من وقتی فیلم شهید سلیمانی را در مورد خودم دیدم بسیار ترسیدم و متعجب شدم و خوشحالم که ایشون در ذهنشان در مورد حرف من فکر کردند و آن‌را بیان کردند. کار ایشان مسئولیت بزرگی را برای من بوجود آورد.حداقل نسبت به خودم.و اینکه باید کاری کنم که سید حسن و این جامعه اسلامی از امثال ما نا امید نشوند اینها این کارها را کردند تا ما به خود بیائیم.

کد خبر 4827468

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha