خبرگزاری مهر – گروه استانها: ازکودکی و حتی قبل از رفتن به مدرسه به واسطه علاقه پدرش به عکاسی با دوربین و عکس عجین میگردد و روز به روز علاقه اش به عکاسی بیشتر میشود و امروز به عنوان یکی از عکاسان برتر کشور با عناوین ارزشمندی که بدست آورده است متواضعانه و بدور از هیاهو به عکاسی و تدریس عکاسی مشغول است.
در اواخر سال ۲۰۱۹ با حضور در جشنواره آساهی شین پن در کشور ژاپن که هشتادمین سال خود را سپری مینماید و یکی از معتبرترین فستیوالهای جهانی نیز میباشد جایزه ویژه هیئت داوران و مدال طلا ی این جشنواره را به عنوان نماینده ایران کسب نمود که این خبر سبب شد تا در گفتگویی به پای صحبتهای این هنرمند جوان و با اخلاق بنشینم.
به عنوان سوال اول و برای شروع مصاحبه خودتان را معرفی فرمائید؟
بنده شاخه وان عثمانی متولد آبان ۱۳۶۴ روستای نگل، در خانوادهای مذهبی پرورش یافتم. بواسطه شغل معلمی پدرم که در روستاهای منطقه نگل سالها فعالیت مینمود تا کلاس سوم ابتدایی در نگل زندگی کردیم و بعد از آن با انتقال پدرم به سنندج ساکن سنندج شدیم.
چگونه به عکاسی علاقه مند شدید؟
کلاس سوم ابتدایی بودم، پدر بزرگ مادریم شیخ کمال حسامی نقشبندی در سفری که به ترکیه داشتند در بازگشت برای همه کادو آورده بود و برای من یک دوربین عکاسی ساده کانون که هنوز دارمش را هدیه آورد. از بچه گی دوربین را دوست داشتم.
پدرم از سال ۵۹ با یک دوربین یاشیکا که داشت و همزمان با تدریس، در اوقات فراغت در روستاهای کردستان عکس میگرفت که حاصل آن آرشیوی بسیار زیبا از مردمان آن مناطق است. از سال ۶۷ به بعد با این دوربین دوست شده بودم و پدرم هم من رو با خودش میبرد. شکل گیری ذهنی من از عکاسی از همین دوران آغاز شد و همچنان ادامه دارد.
امروز در خانه ما همه با عکاسی آشنایی دارند. برادرکوچکترم هم به این حرفه مشغول است و عکاس بسیار خوبی هم است. مادرم اکثر اصطلاحات عکاسی را میداند و بعد از هر پروژهای عکسهایم را میبینند و نظر میدهند. بهترین منتقدین آثار من خانواده ام هستند. خیلی خوب به جزئیات توجه میکنند و نظراتشان برام بسیار اهمیت دارد.
اولین عکسی که گرفتید را به یاد دارید؟
اولین عکس که گرفتم با دوربینی بود که پدربزرگم برایم آورده بود، عکسی از یک منظره در مراسم ۱۳ بدر بود سال ۱۳۷۴ که در منطقه اورامان گرفتم. یک فیلم ۳۶ فریمی خریده بودم و قرار بود عکسهای خانوادگی را بگیریم. همان روز تمام ۳۶ فریم را عکاسی کردم و صبح به چاپخانه بردم که نتیجه کارم را ببینم. از ۳۶ عکس حدود ۲۰ عکس کلاً منظره بود، تعدادی عکس خانوادگی و در تعدادی از عکسهای خانوادگی وجه طبیعت بیشتر بود.
از موفقیتهایتان در این مدت که عکاسی کردهاید بگویید؟
سال ۸۲ یا ۸۳ که دوربین دیجیتال آمد در کردستان هنوز عکاسی با استفاده از نگاتیو صورت میگرفت. در سفری به سلیمانیه برای دیدن خانواده مادریم، دایی ام یک دوربین نیکون دو مگا پیکسلی دیجیتالی که در یکی از سفرهای خارجی اش خریده بود به من داد و شاید بتوانم بگویم جز اولین کسانی بودم که در سنندج دوریین دیجیتال استفاده کردم و کار را شروع کردم با عکس گرفتن از حشرات مختلف، کلکسیونی را جمع آوری کردم.
سال ۸۵ به فکر گرفتن مدرک عکاسی افتادم و با حضور در یک دوره سه ماهه انجمن سینمای جوانان سنندج و با توجه به اطلاعات قبلی و چندین سال فعالیت عکاسی به صورت شخصی با بالاترین نمره مدرک عکاسی را کسب نمودم.
در همان دوران و در حالی که هنوز دوره عکاسیم به پایان نرسیده بود جشنواره منطقهای سینمای جوانان در جریان بود و به پیشنهاد تعدادی از دوستان سه کار را به این جشنواره ارسال کردم که هرسه اثربه بخش رقابتی راه پیدا کرد و این اولین نمایشگاه گروهی بود که شرکت نمودم.
در این دوره با تعدادی از هنرمندان فیلمساز نیز آشنا شدم و به ساخت فیلم هم علاقه مند شدم و در سال ۸۶ زیر نظر
دکتر جلال نصیری هانیس و بختیار لحیمی دوره یک ساله فیلمسازی را هم گذراندم و همراه با تعدادی از دوستانم از جمله زانیار لطفی در عرصه فیلم هم فعالیت نمودم و اولین فیلمی که ساختم فیلمی با عنوان «کودکی من» برگرفته از داستانهای و شیطنتهای خودم با درونمایه ای طنز است. این فیلم در بخش فیلم اولیهای جشنواره استانی جایزه اول را کسب کرد و به جشنواره منطقهای ساوالان نیز راه پیدا نمود.
سال ۸۶ عکاسی در سینما را شروع کردم و در بیش از سی فیلم فیلمسازان کردستانی عکاسی کردهام و همزمان صدا برداری و تصویربرداری هم انجام دادهام.
سال ۸۷ اولین نمایشگاه انفرادی را در نگارخانه ارشاد برگزار کردم عکسهایی با موضوع آزاد و برای اولین بار در استان عکسهای ماکروگرافی از کله حشرات را به نمایش گذاشتم که با استقبال بسیار خوبی هم مواجه گردید.
در سال ۸۷ در جشنواره استانی ژیار دیپلم افتخار بخش عکس جشنواره را کسب نمودم و در بخش محیط زیست نیز جایزه ویژه را دریافت کردم. در همین سال در جشنواره منطقهای جایزه بخش پوستر را برای فیلم «سفر سرد» تولید حوزه هنری کردستان به کارگردانی جلال نصیری هانیس را هم بدست آوردم.
دیپلم افتخار و جایزه ویژه سال الگوی مصرف با عکسی از یک شیر آب که چکه میکرد و نایلونی که بر سر آن بسته شده بود جهت جلوگیری از هدر رفت آب را در سال ۸۸ کسب کردم.
سال ۸۹ آغاز دو سال سربازی رفتن بود و در ستاد هوانیروز تهران با توجه به فعالیتهای عکاسی و تصویری به عنوان عکاس و تصویربردار در هوانیروز مشغول به فعالیت شدم که دوران بسیار خوبی بود.
سال ۹۱ با تمام شدن دوران سربازی و برگشتن به سنندج چندین سال فقط عکاسی کردم تا سال ۹۵ با حضور در جشنواره میراث فرهنگی که جایزه اول بخش عکس این جشنواره را به دست آوردم.
در همین سال در جشنواره ملی عکس «رنگ و ترنگ» شرکت و با عکسی با عنوان چوپان جایزه اول این جشنواره را به دست آوردم. این جایزه شروعی شد برای حضور در جشنوارههای ملی و بین المللی.
در سال ۹۶ با ارسال ۲ اثر به جشنواره صربستان که هر دو اثر جایزه گرفتند حضور بین المللی را آغاز کردم. یک اثر دیپلم افتخار و اثر بعدی با عنوان نوروز در کردستان مدال طلای این جشنواره را کسب کرد.
در سال ۹۶ عکسی از عروسی کردها در منطقه اورامان را به جشنواره دانشگاه یورک انگلستان ارسال کردم که این اثر به عنوان اثر برگزیده هم در کتاب سالانه این جشنواره و هم در ابعاد بزرگ در خود دانشگاه به چاپ رسید.
دیپلم افتخار جشنواره عکس فرانسه و روبان سفید عکس جی پی یو که به عکاسان و هنرمندان برتر به نوعی درجه یک هنری محسوب میشود را در سال ۲۰۱۸ با عکسی درختی که نصفش سبز و نصف دیگرش خشک شده است، کسب کردم.
در اواخر سال ۲۰۱۹ جشنواره آساهی شیمبون ژاپن که هشتادمین سال خود را سپری میکند و یکی از معتبرترین فستیوالهای جهانی نیز است را کسب کردم.
با این موفقیتهای ارزنده حضور نمایشگاهی شما کم رنگ است؟ چرا؟
من در طول این سالها که به عکاسی مشغول هستم حدود ۷۰۰ هزار عکس را در آرشیو دارم. شاید تا حالا تنها ۲ هزار عکس را در نمایشگاهها و جشنوارهها شرکت داده باشم. حقیقتاً هزینه چاپ اثر و برگزاری نمایشگاه بالاست و یک عکاس اگر بتواند سالی یک نمایشگاه انفرادی را برگزار کند، هنر کرده است. در این مدت البته نمایشگاههای گروهی و انفرادی را هم داشتهام. انفرادی کمتر بوده به دلیل همان موضوعی که گفتم اما اگر به نمایشگاههایی که برگزار کردهام که بالغ بر ۱۰ نمایشگاه حضور پیدا کردهام ولی در در کنار این مهم در بیش از ۱۰ نمایشگاه خارجی نیز آثارم به نمایش گذاشته شدهاند.
یکی از مسائل مهم لزوم حمایت از رشته عکاسی و دیگر رشتههای هنری در کردستان است که انتظار میرود همه مسئولان به ویژه متولیان فرهنگ و هنر از این مقوله به شکل ویژه ای حمایت کنند تا زمینه برای اعتلای هر چه بهتر این عرصه فراهم شود.
وضعیت عکاسی در کردستان را چگونه میبینید؟
کردستان در بخشهای مختلف هنری سرشار از استعداد است. در زمینه عکاسی هم الان بسیاری از عکاسان مطرح کشور کردستانی هستند و به عنوان یکی از کانونهای اصلی عکاسی کشور شناخته میشود. در کسب عناوین هم بسیار خوب عمل شده است و عکاسان کردستانی در داخل و خارج از کشور شناخته شده هستند.
به غیر از عکاسی به حرفه دیگری مشغول هستید؟
شایداگر بگویم خوابم هم به عکاسی اختصاص پیدا کرده است، اغراق نباشد. آموزش عکاسی به صورت تئوری و عملی و تاکنون در چند سال اخیر بیشتر از ۱۵ عکاس خوب را آموزش دادهام. سالی سه تا چهار نفر هنرجو را پذیرش میکنم و بیشتر سعی میکنم به صورت کار عملی که گاهی چندین ساعت به طول میکشد آموزش را انجام دهم.
ویژگی یک عکاس خوب چیست؟
عکاس باید خلاقیت داشته باشد. زیبایی شناسی، فرم بندی، قالب و مهمتر از همه به کارکردهای نور آشنا باشد. از کارهای کلیشهای و تکراری دوری کند. اگر هم میخواهد کاری که انجام شده است را انجام دهد باید نو آوری در اثرش مشهود باشد، چیزی را به اثر اضافه کند که زیباتر دیده شود. به روز بودن و آشنایی با آخرین اطلاعات روز عکاسی و دیدن آثار عکاسان میتواند بسیار مهم باشد.
به چه سبکی در عکاسی علاقه مندید؟
در طی این مدت که عکاسی کردهام ۸۰ درصد سبکها را کار کردهام، طبیعت، پرتره، آبستره، سیاه و سفید، انتزاعی و … کارکردهام و جایزه گرفتهام. از اول که کار عکاسی را شروع کردم خودم را مقید به یک سبک نکردهام و این به من لذت میدهد و دایره فعالیتم را گسترش میدهد. تا سال ۸۵ حدود ۱۵ گرایش و سبک عکاسی وجود داشت اما الان سبکهای بسیار دیگری به وجود آمده که میتواند لذت عکاسی را بیشتر کند.
یکی از سبکها مونتاژ در عکاسی است که رواج پیدا کرده و متأسفانه افرادی از این سبک استفاده میکنند و کار مونتاژ شده را انکار میکنند این بد است. به نظرم فوتو مونتاژ هم میتواند با ذکر عنوان به مخاطب مورد استفاده قرار گیرد هرچند بسیاری از منتقدین موافق آن نیستند.
نظر شما