خبرگزاری مهر - گروه هنر: «مهر سیمرغ» عنوان بسته خبری-تحلیلی روزانهای است که به مرور متن و حاشیه سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر میپردازد.
هر روز میتوانید با «مهر سیمرغ ۳۸» در جریان آخرین تحولات بزرگترین رویداد سینمایی کشور قرار بگیرید.
امروز یکشنبه ۱۲ بهمنماه و همزمان با دومین روز اکران فیلمهای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، با شماره دوم «مهر سیمرغ ۳۸» همراه شوید.
چهره روز؛ امیر آقایی
سال ۸۰ و با نقشآفرینی در یکی از متفاوتترین فیلمهای کارنامه ابراهیم حاتمیکیا، وارد دنیای بازیگری روی پرده نقرهای شد. «ارتفاع پست» نقطه آغاز بازیگری امیر آقایی در سینما بود. بازیگری که در ادامه مسیرش در دهه ۸۰ تلاش کرد بر روی حضور در فیلمهای خاص تمرکز کند و هم زمان بازی در فیلمهای موردپسند مخاطبان عام را هم فراموش نکرد؛ اینگونه در دهه نخست بازیگری از «خصوصی» و «سعادتآباد» تا «مرگ کسب و کار من است» را در کارنامه خود ثبت کرد.
امیر آقایی در همین مسیر بهواسطه اصرار بر استفاده از یک گریم مشترک، با شمایلی ثابت در فیلمهای مختلف دیده شد و اینگونه تصویری از او با سر تراشیده و تهریش در ذهن مخاطبان سینمای ایران ثبت شد، بدون آنکه شخصیتهای مختلفی که با این شمایل ایفا کرده بوده، در خاطرهها مانده باشد.
«چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» به کارگردانی وحید جلیلوند یک نقطه عطف در مسیر بازیگری امیر آقایی بود. اتفاقی که بعدتر در همکاری با همین کارگردان در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» هم تکرار شد تا آقایی بهعنوان بازیگری توانمند برای ایفای نقشهایی که پیشتر کمتر از شمایل تثبیتشده او انتظار میرفت، شناخته شود.
در فیلم «دیدن این فیلم جرم است» در جشنواره گذشته فیلم فجر هم هرچند حضور امیر آقایی بسیار کوتاه و محدود به چند سکانس پایانی فیلم بود، اما حضور تحسینبرانگیز او در نقش «سردار» تبدیل به برگ برنده فیلم و البته کارنامه بازیگری او شد.
در روزهای منتهی به جشنواره سیوهشتم فیلم فجر، انتشار بریده فیلمی از «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، باردیگر تصویری غافلگیرکننده از امیر آقایی را به نمایش گذاشت. فیلمی که براساس همان بریده فیلم، آقایی در آن ایفاگر نقش یک گندهلات جنوب شهری است و بیتردید این حضور اتفاقی کاملاً متفاوت در کارنامه بازیگری او محسوب میشود.
«شنای پروانه» امروز در پردیس سینمایی ملت رونمایی میشود و باید دید آیا امیر آقایی در ریسک پذیرش ایفای این نقش تا چه اندازه میتواند موفق ظاهر شود و آیا این چالش میتواند منتهی به شکار سیمرغ برای او شود؟
حاشیه روز؛ حرفهای درگوشی درباره فیلمهایی که نرسیدند!
از همان زمانی که فهرست فیلمهای راه یافته به بخش «سودای سیمرغ» از سوی هیأت انتخاب منتشر شد، برخی از فیلمسازان بازمانده از این فهرست، این گلایه را مطرح میکردند که چگونه برخی فیلمهایی که هنوز مراحل تولیدشان به پایان نرسیده، توانستهاند به جشنواره راه پیدا کنند. این فیلمسازان معترض البته اسم از فیلم و فیلمساز خاصی نبردند اما گمانهزنیها در فضای رسانه بیشتر متوجه برخی پروژههای سنگین یا آثار کارگردانان معتبرتر بود.
روز گذشته و همزمان با اولین روز جشنواره فجر، نرسیدن یکی از فیلمها به جدول اکران مردمی، شائبه آماده نبودن آن برای اکران را تقویت کرد. «روز صفر» سعید ملکان که بیتردید از کنجکاو برانگیزترین و مهمترین آثار جشنواره امسال میتواند باشد، روزگذشته به اکران مردمی نرسید و طبق برخی شنیدهها در سینماهایی که این فیلم را در جدول اکران داشتند، فیلم «دوزیست» به جای آن روی پرده رفته است.
البته شنیدههای دیگر درباره فرآیند پس از تولید «روز صفر» ناظر به این نکته است که این فیلم حتماً در روزهای آتی به اکران جشنواره خواهد رسید؛ اتفاقی که اگر فردا دوشنبه و در اولین سئانس سینمای رسانه رخ دهد میتواند نقطه پایانی بر گمانهزنیها درباره این فیلم باشد و در نقطه مقابل اگر اکران آن در جدول رسانهها هم با تأخیر مواجه شود، به حواشی درباره آن ضریب خواهد داد.
در میان صحبتهای درگوشی و غیر رسمی در پردیس سینمایی «ملت» فیلم «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی هم جزو فیلمهایی قرار گرفته است که درباره رسیدن آن به اکران جشنواره امسال ابهاماتی جدی وجود دارد. این ابهامات تا جایی است که برخی کانالهای خبری در فضای مجازی خبر از انتخاب قطعی فیلم جایگزین آن از میان فیلمهای رزرو دادهاند!
هنوز ستاد جشنواره درباره وضعیت این دو فیلم اطلاعرسانی نکرده است اما ابراهیم داروغهزاده در نشست خبری جشنواره همزمان با اعلام قطعی رسیدن همه فیلمها به جدول اکران، از آمادهباش به ۵ فیلم رزرو هم خبر داده بود و این یعنی هنوز هیچ چیز درباره ثابت ماندن ترکیب فیلمهای جشنواره امسال را نمیتوان قطعی دانست!
نکته روز؛ افتتاحیه سرد و تلخ!
واقعیت این است که انتظارها از اولین روز جشنواره سیوهشتم، با این تعداد فیلم کنجکاوبرانگیز، خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در سه سئانس اکران دیروز در پردیس ملت تجربه کردیم!
دیروز در ساعت ۱۳:۳۰ اولین فیلم این دوره از جشنواره با نام «سه کام حبس» اثر جدید برادران سالور به نمایش درآمد، فیلمی که محوریتش بر اعتیاد بود ولی با تماشایش شاهد ترکیبی از فلاکتها بودیم، از فقر، بدبختی، مواد فروشی و دزدی گرفته تا تجاوز و هفتتیرکشی و پزشک متخلف!
این در حالی است که اغلب جشنوارههای معتبر جهان معمولاً با یک فیلم شاخص کارشان را آغاز میکنند و اساساً عنوان «فیلم افتتاحیه» تبدیل به شناسنامه برخی رویدادهای مهم سینمایی شده است. اینکه جدول نمایش آثار در سالن رسانههای فیلم فجر از طریق قرعهکشی معین میشود، البته اتفاق مبارکی است اما ای کاش برای تک سئانس اول و انتخاب «فیلم افتتاحیه» دبیرخانه جشنواره و شخص دبیر، برای دورههای بعد تمهیدی اتخاذ کنند.
تلختر اینکه بعد از فیلم اول، سهم اصحاب رسانه در ادامه روز نخست هم دو فیلم سرد و بیروح «قصیده گاو سفید» و «عامهپسند» بود! هر سه فیلم روز اولی جشنواره سیوهشتم هرچند هر یک دارای امتیازات و نقاط ضعفی بودند اما قطعاً ترکیبشان برای روز افتتاحیه یک جشنواره، اصلاً ترکیب مطلوبی نبود!
اعتراض روز؛ این نشستهای همیشه حاشیهساز!
این سومین سالی است که پردیس سینمایی ملت به عنوان محل نمایش آثار جشنواره فیلم فجر انتخاب شده است. پردیسی که از همان ابتدا مخالفتهایی از سوی برخی اهالی رسانه و منتقدان برای برگزاری جشنواره در آن وجود داشت؛ پردیس ملت هم در پی این موضوع برای میزبانی این دوره در شکل ظاهری دچار تغییراتی شد؛ اضافه کردن سالنهای نمایش، تعبیه کردن فودکورت و… از جمله همین تغییرات بود.
یکی از همین تغییرات به سالن نشستها مربوط میشود؛ سالنی که تا سال گذشته صندلیهای پراکنده و فضای نسبتاً باز داشت، اما امسال با صندلیهای ثابت و البته کشیدن دیوارههای فلزی دور تا دور آن، از درب بیرونی سالن فاصله گرفته، به طوری که به صرف وارد شدن از در اصلی نمیتوان اشرافی به فضا داشت، این موضوع تا حدی به سالن رسانهها نظم بخشیده و از آن همهمههای همیشگی کاسته است.
اما همین فضا مانعی برای رسانههای تصویری و مجازی شده و عملاً کار را برای آنها دشوار کرده است چراکه یک مسیر خروجی مخصوص برای هنرمندان تعبیه شده و امکان مصاحبه حضوری را از رسانههای تصویری گرفته است. تیم تشریفات هم بعد از پایان نشست در یک همراهی که بیشباهت به برخوردهای بادیگاردها نیست، هنرمندان را بلافاصله از سالن نشست خارج میکنند.
اما نکته عجیبتر در این نشستهای رسانهای فرآیند تعریف شده برای طرح سوالات اصحاب رسانه است. وجه اشتراک هر سه نشست روز اول جشنواره یعنی نشست فیلمهای سینمایی «سه کام حبس»، «قصیده گاو سفید» و «عامهپسند» اعتراض اهالی رسانه به خوانده نشدن سوالاتشان، گزینش شدن آنها توسط مسئولان جشنواره و مثله کردن در مرحله نهایی توسط مجری بود!
روال معمول جشنواره به این شکل است که سوالات به صورت مکتوب روی برگهای نوشته و سپس توسط مسئول برگزاری نشستها جمعآوری میشود اما این ماجرا زمانی جالب میشود که مسئول برگزاری نشست، ابتدا خودش سوالها را بررسی میکند و اگر سوالی از این مرحله عبور کند، به دست مجری نشست میرسد، تا او یک بار دیگر سوالها را گزینش و فیلتر کند. نکته جالب توجهتر اینکه مجری در نهایت برخی سوالات را به صورت مثله شده برای صاحبان فیلمها قرائت میکند و هر قسمت از سوال که توسط او یا تیم برگزاری نشستها قرائتش صلاح دیده نشود، حذف میشود. همین موضوع در چندین مرتبه باعث اعتراض رسانهها شد.
این اما تنها موضوع انتقادبرانگیز در نشستهای رسانهای جشنواره در روز اول نبود؛ «به این سوال پاسخ نمیدهم»، «سوالهای خوبی نمیپرسید»، «از بدنه سینما سوال بپرسید»، «این نشست خبری است نه نقد و بررسی»؛ اینها تنها گوشهای از واکنشهای برخی بازیگران و کارگردانان به سوالات اصحاب رسانه در چند سال اخیر برگزاری نشستهای رسانهای فجر بودهاست؛ کارگردانانی که در مقابل نمایندگان رسانههای دست چندم خارجی و بعضاً یک نشریه ناشناس محلی در خارج از مرزها، مینشینند و به سطحیترین سوالات و نقدها پاسخ میدهند اما در مقابل سوالات معتبرترین رسانههای داخلی با این بهانه که «این سوال خوب نیست» گارد میگیرند!
روز گذشته اما هرچند سامان سالور و بهتاش صناعیها با صبوری به سوالات پاسخ دادند اما سهیل بیرقی در پرحاشیه ترین نشست روز نخست ترجیح داد در همان موضع انتقادی نسبت به سوالات طرح شده قرار بگیرد. هرچند او هم به نسبت نشست «عرق سرد» در جشنواره قبل، تغییر محسوسی کرده و صبوری بیشتری به خرج داد (!) اما نوع پاسخ او به برخی سوالات، تعجب خبرنگارانی که تاکنون نشستهای او را تجربه نکرده بودند برانگیخت؛ «این سوال پاسخ نمیخواهد برویم سوال بعدی»، «این برداشت رادیکال شخص شماست»، «آقای خبرنگار من واکنش و قیافه شما را هنگام نگارش فیلمنامه هم تصور میکنم و قیافه شما را از دورههای قبل در ذهن دارم!»؛ اینها تنها بخشی از واکنش سهیل بیرقی به سوالات خبرنگاران بود که با حالت تمسخرآمیز آنها را طرح میکرد؛ کارگردانی که هرچند به نسبت سالهای گذشته صبوریاش بیشتر شده اما به نظر میرسد هنوز راه زیادی دارد تا معنای واقعی «نشست پرسش و پاسخ با اصحاب رسانه» را دریابد و بداند نشست خبری تنها برای تعریف و تمجید نیست و گاهی نقدهایی هم به فیلمها باید وارد شود...
نظر شما