مکتب شهید سلیمانی نقطه کانونی ایده جریان رقیب را هدف قرار می‌دهد

به گزارش خبرنگار مهر، به همت دانشگاه باقرالعلوم (ع) و همکاری انجمن مطالعات اجتماعی حوزه همایش «قهرمان بدون مرز» بازخوانی اصحاب علوم انسانی اسلامی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین شمس‌الله مریجی، رئیس دانشگاه باقرالعلوم (ع) درباره چالش ایده نسبیت ارزش‌ها با مکتب سلیمانی به ارائه سخن پرداخت و گفت: در غرب می‌گویند فرهنگ و ارزش‌ها وابسته به افرادی هستند که آن را شکل می‌دهند. در نتیجه جوامعی که فرهنگ‌های متفاوتی با یکدیگر دارند، متباین از یکدیگر نیز به حساب می آیند. فرهنگ مثل لباس است. نمی‌توان لباس یک پیرمرد را به یک جوان پوشانید.

وی افزود: وقتی فرهنگ متفاوت و نسبی بود، نباید انتظار داشت که دو جامعه یکسان باشند و مبتنی بر آن قانون واحد جهانی صورت داد و مبتنی بر آن حکومت امام زمان (عج) هم نباید شکل بگیرد. این نکته را سال‌ها تلاش کردند و در مجامع علمی و دیگر مراکز تئوریزه و نهادینه کردند. دیگران را هم به این سمت پیش بردند و هژمونی عجیبی در کل جهان به وجود آوردند.

این پژوهشگر در ادامه سخنانش گفت: اما در مواجهه با فرهنگ و ایده اصلی جریان رقیب می‌بینیم شهادت و مکتب شهادت، در حقیقت دارد به نوعی دهن‌کجی به این فرهنگ متصلب موجود می‌کند. نه تنها در جوامع اسلامی مثل لبنان، عراق و… بلکه در کشورهای آفریقایی هم این ارزش کم کم دارد به مثابه محوری ثابت در بستر فرهنگ تبدیل می‌شود.

این استاد حوزه تصریح کرد: حال مسأله اینجا است که مکتب سلیمانی چیست؟ مبتنی بر باورها و ارزش‌هایی است که ریشه در واقعیت‌های نفس‌الامری و جهان شمول دارد. یعنی مکتب شهید سلیمانی دقیقاً نقطه کانونی ایده جریان رقیب را که ارزش‌های انسانی را اموری نسبی و قراردادی می‌داند را هدف می‌گیرد و بر باد می‌دهد.

رئیس دانشگاه باقرالعلوم (ع) بیان کرد: این چالش بزرگی است که برای غرب فکری به وجود آمده و توان پاسخ منطقی به آن را ندارد. ظاهراً هنری کسینجر است که می‌گوید تا زمانی که ما برای دموکراسی خودمان که ارزش‌های نسبی دارد، حاضر نیستیم از بینی‌مان خونی جاری شود، ولی اسلام و مسلمین برای ارزش‌هایشان جانشان را می‌دهند، نشان می‌دهد ما شکست خورده‌ایم.

مریجی تأکید کرد: بنابراین به لحاظ منطق، پاسخی برای این مسأله ندارند. به همین جهت تلاش می‌کنند به جهت سخت افزاری یک روز طالبان را بسازند و ایجاد کنند و در روز دیگر نگاه دیگری را پی گیرند. در فردای دیگر چیز دیگری را می‌سازند. چرا؟ چون به لحاظ مبنای فکری دستشان خالی است و توان ارائه مباحث نظری را ندارند.