به گزارش خبرگزاری مهر، در ابتدا علی اصغر محمدخانی دبیر همایش ضمن اشاره به مراسم بزرگداشت فردوسی در سالهای گذشته گفت: امسال به حکمت فردوسی پرداخته می شود، موضوعی که کمتر به آن توجه شده و تصیح و تحقیق کمتری در آن صورت گرفته است. فردوسی بالاتر از یک شاعر است . او حکیم و معلمی است که در هر داستان خود حکمتی را جای داده است.
محمد خانی اضافه کرد: در یونان خیلی کم با فردوسی و شاهنامه آشنا هستند؛ در حالی که هومر در ایران شناخته شده است. نیاز است که در عرصه های تطبیقی کار شود تا فردوسی و دیگر شاعران بزرگ شناخته شوند.
وی ادامه داد: ما در آستانه یک هزار و صدمین سالگرد تولد فردوسی هستیم ، این در حالی است که همزمان ، هزار و صدمین سالگرد وفات رودکی نیز هست. بسیار مهم است که برای این دو قله شعر فارسی برنامه تهیه کنیم .
دبیر همایش حکمت فردوسی تصریح کرد: در دوره سلجوقیان شاهنامه به آسیای صغیر راه یافت و بسیاری از پادشان آن دوره از جمله کیخسرو نام خود را از اسامی موجود در شاهنامه اتخاذ کردند. شاهنامه به دربار عثمانی نیز نفوذ کرد و در دربار سلاطین عثمانی " شه نامه گو " وجود داشت که وظیفه آنها شرح جنگ های عثمانی بود. واژه نامه شاهنامه به ترکی موجود است. شاهنامه در قفقاز و آسیای مرکزی به دلیل شرایط خاص این مناطق نفوذ داشته است. آذربایجان ، ارمنستان و داغستان نیز از این حیث مستثنی نبوده اند. حتی در آذربایجان بر نمایشگر ، آهنگسازان و صورت نویسان نیز تاثیر گذاشته است.
وی با اشاره به اینکه شاهنامه در جهان غرب نفوذ چندانی نداشته است گفت: تا قبل از ترجمه بنداری که اهل اصفهان بوده است ، ترجمه دیگری به زبان عربی موجود نبوده است . زمانی که 4 نفر از پژوهشگران عرب برای هزاره فردوسی در سال 1318 به تهران آمدند، تلاش کردند تا کمی به معرفی فردوسی کمک کنند.
محمدخانی با بیان اینکه در اروپا بیش از 200 سال است که ترجمه هایی به زبان های آلمانی ، فرانسه و انگلیسی صورت گرفته است افزود: ما از قبل از انقلاب بنیاد شاهنامه داشته ایم . دکتر مینوی ، دکتر اسلامی ندوشن و دکتر یاحقی در این زمینه تلاش بسیاری کرده اند . کارنامه فردوسی پژوهی در ایران و جهان پررنگ و پربار است؛ هر چند که در بعضی زمینه ها مثل حکمت فردوسی کمرنگ تر است.
سخنران دیگر مراسم ، علی عسگری رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود. وی گفت: برای آنکه موضوع هویت را در آثار فردوسی پیدا کنیم باید با یک رویکرد، شخصیت فرهنگی فردوسی را پیدا کنیم؛ آنچه که در آثار فردوسی و شخصیت اوست.
وی به جنبه های مختلف هویت آفرینی شاهنامه اشاره کرد و گفت: شاهنامه از چند منظر هویت آفرین است. نخست راز آلود بودن شاهنامه که اولین دستاورد آن، همان تفکر است. عنصر فکر، عنصر گمشده امروز ما است . دوم اسطوره فردوسی عمیقا با فلسفه و اخلاق در ارتباط است . عنصر سوم هم اعتدال است . فردوسی از ابتدا بحث یونان ، ایران و توران را مطرح می کند و در نهایت به ایرج می رسد. ایرج منطقی است، دلاوری دارد . ایرج عنصری معتدل و توام با عقلانیت ذاتی ایرانی است . مورد دیگر دین است . بحث تاریخ حماسه با ظهور دین زرتشت آغاز می شود. عنصر دین بحثی است که در شاهنامه به خوبی بیان می شود. پنجمین عنصر همان زبان است که فردوسی زبان فارسی را زنده کرده است . در نهایت هم باید به عنصر تاریخ اشاره کرد.
عسگری در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه امروز بیش از هر زمان دیگر به فردوسی نیازمندیم، تاکید کرد: آنچه که مهم است استفاده از این عناصر برای خلق صنایع فرهنگی است.
احمد مسجدجامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز سخنان خود را با بیتی از فردوسی آغاز کرد و گفت: فردوسی خود اشاره کرده است که " دریغ است که ایران ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود ". اگر ایران کمینگاه شود، نظم و انضباط بر هم می ریزد و آن خردی که فردوسی به عنوان جوهره فرهنگ ایرانی مطرح می کند مغفول می ماند. آن وقت ایران دیگر باغ نیست و کنام پلنگان و شیران است؛ جایی است برای رشد علف های هرز.
وی افزود: این سرزمین در نگاه فردوسی با چه تهدیدهایی روبرو است؟ دیو خشکی و نیروی اهریمنی بنیان چنین فضایی را ایجاد می کند. داریوش نیز در کتیبه بیستون در دعای خود از خدا می خواهد که کشورش را از شر خشکسالی ، دروغ و دشمنی محافظت کند. دشمنان هستند که در طمع به این سرزمین اهورایی به حیله ها متوسل می شوند. در برابر این حیله ها ایرانی ها چه کنند؟ چگونه این تاریخ پرتلاطم با سرافرازی استمرار پیدا می کند؟ فردوسی چگونه و با چه ظرفیتی از این هویت دفاع می کند؟ در برابر این جریانات مخرب ما شاهد پهلوانانی هستیم که ظهور می کنند و پشتیبان ایران هستند. سام ، کاوه ، گودرز و ... کسانی هستند که در برابر نیروی اهریمنی قد علم می کنند و به دفاع از سرزمین می پردازند."
احمد مسجدجامعی در ادامه سخنان خود گفت: خرد و خردورزی در پهلوانان شاهنامه با توان جسمی برابر می شود . در مکالمه پهلوانان شاهنامه می توان مشاهده کرد که آنها تا تاریخ ، سنت ، آداب گفتگو سخن گفتن آشنا هستند. خرد در همه عناصر شاهنامه به چشم می خورد . این خرد است که باعث زورمندی می شود. مسئله خرد در شاهنامه بخشی جدا از اتفاقات نیست بلکه همراه با آن است هر کس می تواند در جای قهرمانان بنشیند و از آنها دفاع کند، در صورتی که وجودش از خرد باشد: " فریدون فرخ فرشته نبود از مشک و زعنبر سرشته نبود / به داد و دهش بود این نیکویی / تو داد و دهش کند ، فریدون تویی. "
وی ادامه داد: در اندیشه فردوسی ایران شناسی به شکلی صورت می گیرد که تاریخ و ملیت گذشته، با نگاه دینی و بصیرت علوی همراه می شود. امروزه ما در بزرگداشت فردوسی ، باز هم باید به دشمنانی که به سرزمین اهورایی ما حمله می کنند توجه کنیم . کسانی هستند که فردوسی در مقابله با آنها شاهنامه را سرود . امروز کسانی هستند که این تاریخ ، فرهنگ و دستاوردها را نادیده می گیرند.
فتح الله مجتبایی عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم در این همایش گفت: بحث در زمینه حکمت فردوسی کم داشته ایم؛ هر چند که این تنها مربوط به فردوسی نیست. درباره فرهنگ ایرانی هم با مشکل روبرو بوده ایم. اروپائیان از بیان مسائل فکری و فرهنگی که بیان کننده عظمت ایران است اکراه دارند و تلاش می کنند آن را با نوعی فراموشی همراه سازند. کارهایی در این زمینه در غرب انجام گرفته، اما به صورت کلی ، در سکوت بوده است.
وی با اشاره به اینکه برخی اروپائیان درباره فرهنگ و تاریخ ایران فعالیت هایی داشته اند، افزود: این نگرش ها غالبا یک سویه بوده است. علاوه بر این تجدید چاپ و ترجمه هم نشده اند.
مجتبایی تصریح کرد: در مثنوی داستان وسیله است برای بیان حقیقت ، در شاهنامه هم این اصل رعایت شده است.
وی ادامه داد: کلمه حکمت غیر از فلسفه است گویی که ما فلسفه را به حکمت تبدیل کردیم . در بخشی از کتابهای عهد عتیق این کلمه زیاد به چشم می خورد. ما گاهی حکمت را به عقل ترجمه می کنیم . قبل از این حکمت به خرد ترجمه شده بود، کلمه خرد در مقابل حکمت صحیح تر از کلمه عقل است. عقل و عقیله چیزی است که با آن می بندند در حالی که خرد در زبان فارسی تمیز بین دو چیز است با اراده انسان؛ مثل خیر و شر به همین دلیل خرد برای ترجمه حکمت بهتر از فلسفه است.
مجتبایی با اشاره به مباحث جهانشناسی و زمان خلقت انسان در شاهنامه گفت: به طور کلی 7 دوره را برای خلقت انسان بیان کرده اند ، خدا ، خرد ، نفس ، جسم ، نبات ، حیوان و موجود ناطق. فردوسی این دوره را به 12 دوره افزایش داد. او 4 عنصر طبیعت وعنصر زمان و مکان را نیز به آن اضافه کرد. طرحی است که هند ، یونان و نوافلاطونی ها می بینیم.
سپس جلال خالقی مطلق مصحح شاهنامه ، درباره تفاوت شاهنامه با حماسه های دیگر گفت: فرق شاهنامه با دیگر حماسه ها در پرسش هایی است که به آن پاسخ نمی دهد . فردوسی در این راه پیشگام است . زیبا و صمیمی سخن می گوید. شاهنامه اساطیر را حفظ کرده است . مجموعه ای از آئین ها و رسوم ها است؛ از رسوم خانوادگی ، کشوری و درباری ، شاهنامه سرچشمه و الهام بخش هنرهای ایرانی و آبشخور فرهنگ توده است . با ورزش باستانی ارتباط دارد. نام کودکان از آن گرفته می شود.
خالقی مطلق با بیان اینکه شاهنامه به خیلی از پرسش ها پاسخ می دهد گفت: شاهنامه با وجود اهمیت زیادی که برای خرد قائل است آن را شعار گونه مطرح نمی کند که پیروزی با خرد است . ما خوانندگان گاه برای پرسش ها پاسخی پیدا می کنیم و شتاب زده آن را در دهان فردوسی می گذاریم . در حالی که در شاهنامه در پس پرسش های بی پاسخ بینش عمیقی نهان است و این یکی دیگراز ویژگی های شاهنامه است . شاهنامه یک حماسه معنوی است.
در ادامه، دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور گفت: اساطیر مندرج در شاهنامه بیانگر ساختارهای اجتماعی و رفتاری است. چگونه می توان از اسطوره به حماسه رسید؟ فردوسی در تغییر، تبیین و تبدیل اسطوره به حماسه از خود نبوغ نشان می دهد. نمونه بارز آن هم کیومرث است، کیومرث اساطیری ( گیومرد ) به معنای نخستین انسان است نخستین بن مایه اسطوره ای انسان ، اما در شاهنامه به این شکل نیست. می توان گفت که در گذر اساطیر به حماسه تحول صورت گرفته است . تنها شباهت شاهنامه و اوستا در شاهان پیشدادی است.
وی در پایان تصریح کرد: فردوسی به بهترین وجه از شیوه حماسه سرایی شرق ایران پیروی کرده است. بنیان حماسه ایرانی اساطیر هند و ایرانی است که به شکل شبه تاریخ در آمده است. در این گذر سنت شفاهی و روایات سینه به سینه را نباید نادیده گرفت.
این همایش امروز نیز با سخنرانی مهدی محبتی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، ابوالفضل خطیبی، محمود عبادیان و قدمعلی سرامی در انجمن حکمت و فلسفه ادامه پیدا می کند.
نظر شما