۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۰:۴۰

/ به انگیزه تقدیر خانه سینما از اصغر فرهادی /

سینماگری تلخ‌اندیش و دردآشنا

سینماگری تلخ‌اندیش و دردآشنا

اصغر فرهادی از سینماگران نسل سوم انقلاب است که طی مدت زمان کوتاهی که در زمینه تولید فیلم‌های بلند سینمایی فعالیت دارد، به انعکاس دردهای جامعه اطراف خود در قالب داستانی جذاب توجه خاص نشان داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فرهادی سال 1351 در بوشهر متولد شده است. وی پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه راهی تهران می شود تا در زمینه هنر به تحصیل بپردازد. وی در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته می شود و پس از دریافت مدرک کارشناسی، برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشگاه تربیت مدرس می شود.

فرهادی با آنکه تحصیلات دانشگاهی خود را در زمینه تئاتر انجام داده است، اما از ابتدا به فعالیت در عرصه سینما علاقه نشان می دهد. این مسئله هم باعث می شود از سال 1365 همکاری خود با انجمن سینمای جوانان اصفهان را آغاز کند. وی در این مرکز به نگارش فیلمنامه و کارگردانی آثار کوتاه می پردازد و خود را برای حضور در سینمای حرفه ای آماده می کند.



ترانه علیدوستی و بابک انصاری در نمایی از "شهر زیبا"

این کارگردان حضور در سینمای بلند داستانی را از سال 64 آغاز می کند. وی در فیلم سینمایی "تفنگ شکسته" به کارگردانی مهدی معدنیان به عنوان یکی از اعضا گروه فنی مشغول به کار می شود. این شیوه فعالیت که در آثار دیگرش نیز ادامه پیدا می کند، تسلط فیلمساز بر ابزار تولید و استفاده از این تجربه در سال های بعد را موجب می شود.

دومین فعالیت جدی فرهادی در عرصه سینمای حرفه ای به نگارش فیلمنامه "ارتفاع پست" برمی گردد که توسط ابراهیم حاتمی کیا در سال 80 ساخته می شود. این فیلم حساسیت این سینماگر در خصوص نشان دادن مشکلات افراد فرودست جامعه را نشان می دهد. افرادی که با وجود تلاش فراوان هیچوقت به موقعیت مناسبی دست پیدا نمی کنند. هر چند فیلم از اشاره های روشنی به مسایل سیاسی آن زمان نیز برخوردار است و با کارگردانی خوب حاتمی کیا تبدیل به فیلمی مخاطب پسند می شود.

فرهادی یک سال بعد نخستین تجربه کارگردانی خود را با ساخت فیلم "رقص در غبار" انجام می دهد. این فیلم بر اساس فیلمنامه مشترکی از این کارگردان و محمدرضا فاضلی و علی بذرافشان به تصویر درآمده است. در این اثر نیز فیلمساز به بخشی از جامعه توجه نشان می دهد که عموم مردم معمولا به این افراد توجه خاصی ندارند و آنها در محرومیت و مشکلات مالی و اجتماعی به زندگی خود ادامه می دهند.

داستان این فیلم درباره جوانی است که با دختری به نام ریحانه ازدواج می کند، اما حرف های ناپسند اهالی درباره مادر ریحانه باعث می شود همسرش را طلاق بدهد. جوان پرداخت مهریه ریحانه را تعهد می کند، اما موفق به این کار نمی شود. جوان با مارگیری منزوی و عبوس برای گرفتن مار همراه می شود، اما مار انگشت حلقه دست چپش را نیش می زند و مارگیر مجبور به قطع انگشت او می شود. مارگیر، جوان را به بیمارستان می برد و پول پیوند انگشت را تهیه می کند. اما جوان پول را برمی دارد و به ریحانه می رساند. وی کمی بعد متوجه می شود مارگیر برای تهیه پول خودرو اش را فروخته است.

این فیلم با آنکه بیانی تلخ و گزنده دارد، اما بازیگردانی خوب، استفاده مناسب از ابزار سینما و روایتی نزدیک به واقعیت شرایطی را به وجود می آورد که فیلم در جذب مخاطبان خاص و عام موفق عمل کند. این فیلم جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره بیست و یکم فجر و سی و سومین جشنواره رشد را به دست می آورد. همچنین در هفتمین جشن خانه سینما جوایز بهترین فیلمنامه، فیلم، صدابرداری و نقش اول مرد را کسب می کند و از جشنواره فیلم مسکو جوایز انجمن منتقدان روسیه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را به خود اختصاص می دهد.

این کارگردان مولفه های تولید خود را در ادامه فعالیت های سینمایی اش پی می گیرد و در سال 82 فیلم سینمایی "شهر زیبا" را با سرمایه خودش جلو دوربین می برد. این فیلم داستان نوجوانی به نام علا است که با حکم اعدام دوستش اکبر در 18 سالگی مواجه می شود. او با  کمک فیروزه - خواهر اکبر - برای گرفتن رضایت شاکی اقدام می کند. اما پدر مقتول رضایت نمی دهد. هر چند توانایی پرداخت دیه را برای انجام مراسم اعدام را ندارد.

در ادامه داستان پس از مدتی ابوالقاسم تحت تاثیر سماجت های فیروزه و علا قرار می گیرد و به شرط گرفتن دیه حاضر به دادن رضایت می شود، اما فیروزه و اعلا پولی ندارند. همسر ابوالقاسم دریافت رضایت بدون دیه را ازدواج علا با دختر معلولش تعیین می کند. اما علا که دل به فیروزه بسته است، تصمیم گیری را به او وامی گذارد. فیروزه خود را پنهان می کند.

"شهر زیبا" با آنکه داستان ساده ای دارد، اما پیچ و تاب هایی که قصه به خاطر درگیری مدام شاکی پرونده قتل و خواهان آزادی جوان قاتل پیدا می کند و فضاسازی بسیار خوب کارگردان به خاطر شناخت دقیق شرایط شخصیت های داستان باعث ایجاد جذابیت در فیلم می شود. به خصوص بازی خوب فرامرز قریبیان، ترانه علیدوستی و بابک انصاری موقعیت اجتماعی این نقش ها را به خوبی منعکس می کند و واقع نمایی فیلم را افزایش می دهد.

این فیلم از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر جوایز بهترین کارگردانی و صدابرداری و از هشتمین جشن خانه سینما جایزه بهترین فیلم را دریافت می کند. همچنین موفق می شود جایزه طاووس طلایی بهترین فیلم آسیا و طاووس نقره ای بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم هند دریافت کند و جایزه بهترین فیلم جشنواره ورشو را به خود اختصاص دهد.

فیلم سینمایی"چهارشنبه سوری" که سومین ساخته فرهادی در سال 84 محسوب می شود، از نظر کیفیت و جذابیت نسبت به آثار قبلی این فیلمساز در موقعیت بهتری قرار می گیرد و در جلب نظر مخاطبان با موفقیت زیادی رو به رو می شود. این فیلم که بر اساس متن مشترک مانی حقیقی و سازنده اش به تصویر درآمده، از عنوان فیلم که وجهی استعاری دارد، بهترین استفاده را می کند. به خصوص که فیلم نزدیک به روزهای پایانی سال به اکران عمومی درمی آید.

داستان فیلم در آخرین سه شنبه سال اتفاق می افتد. دختری جوان که برای نظافت به خانه یک زوج می رود با بدگمانی شدید زن صاحبخانه نسبت به همسرش مواجه می شود. درگیری زن و شوهر بالا می گیرد. دختر که به زمان عروسی اش نزدیک شده است، برای اصلاح پیش آرایشگر خانه رو به روی محل کارش می رود. وی در آنجا با یک فندک موزیکال مواجه می شود. وقتی برمی گردد، درگیری های زن و مرد با پادرمیانی دختر فروکش می کند. شب وقتی دختر همراه مرد صاحبخانه و بچه اش به پارک می روند، او متوجه همان فندک آهنگین می شود.

بدون تردید فرهادی بخش عمده ای از موفقیت فیلم خود را مدیون بازیگران شخصیت های اصلی و حتی نقش پردازانی است که در مدت زمان کوتاهی در جریان درگیری ها شخصیت ها قرار می گیرند. هدیه تهرانی، حمید فرخ نژاد، ترانه علیدوستی و پانته آ بهرام نقش های اصلی فیلم را بر عهده دارند. همچنین این فیلم از نظر متن، غنای بیشتری نسبت به ساخته های قبلی کارگردانش دارد و در زیرساخت مشکلات بسیاری را مطرح می کند.

این فیلم از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر جوایز بهترین کارگردانی، تدوین، نقش اول زن، برگزیده تماشاگران و نقش دوم زن را دریافت می کند و از دهمین جشن خانه سینما جوایز بهترین کارگردانی و نقش اول و دوم زن را به خود اختصاص می دهد.

در مجموع باید گفت اصغر فرهادی جزو کارگردان هایی است که درد جامعه خود را به خوبی می شناسد و چون این مشکلات را در قالب داستانی جذاب و شخصیت هایی باورپذیر ارایه می کند، در برقراری ارتباط با مخاطب به موفقیت می رسد. همچنین این فیلمساز در استفاده از بازیگران خود نیز تبحر زیادی نشان می دهد. هر چند در فیلم آخر بازیگران او چهره هایی آشنا و محبوب هستند، اما در ساخته های نخست خود از بازیگرانی کم تجربه به شکلی حرفه ای بهره می برد.

کد خبر 486066

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha