به گزارش خبرنگار مهر، علی نجات غلامی، مترجم و پژوهشگر حوزههای فلسفه و علوم اجتماعی، در آخرین یادداشتی که در کانال تلگرامی خود با نام «مدرسه» منتشر کرده، به راهکارهایی در قالب توصیه برای مقابله عمومی با شیوع ویروس کرونا اشاره کرده است. توصیههایی که در شرایط امروز جامعه ما کارآیی بسیاری دارند. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
«این بیماری از سرحدات پزشکی فراتر است و اجماعی در خرد سیاسی، فرهنگی، روانشناختی، اجتماعی، ارتباطاتی و غیره لازم است تا جامعه ما در مقابل این خطر بزرگ بهتر مقابله کند.
۱) اصلالاصوال: «هیچ معاملهای اعم از اقتصادی، سیاسی، تبلیغاتی، اجتماعی و... با کرونا نباید صورت بگیرد.» همانقدری که دولتمردان، تأثیرگذاران شبکههای اقتصادی و رئوس طیفهای دارای قدرت به هر دلیلی نباید پنهانکاری، معامله و مصادرهای کنند، اپوزیسیون، منتقدین و روشنفکران نیز ابداً و اصلاً نباید به کرونا به چشم فرصتی برای هرنوع گروکشی، تخریب و غیره از نهاد قدرت بنگرند. (صدالبته نقد همواره اصالت خود را داراست.) زیرا عملاً نهاد قدرت را وادار به واکنشی چرنوبیلی میکند، که اولاً بخشی عظیمی از نیرو و توجهاش صرف واکنشهای رسانهای خواهد شد و جنگ پرستیژ الان بینهایت خطرناک است و ثانیاً وارد بازیهای پنهانگری و نمایشی سازی «ما میتوانیم» و غیره میشوند که سبب انواع فرصتسوزیها و تصمیمات غلط میشود. بنابراین، این چون مسئلهای «پیشاسیاسی» است نیازمند اجماعی در همه طیفها هستیم که مصالحه موقت در این موضوع داشته باشند. «نقد» باید هم از سوی خودِ منتقدین اپوزیسیون ناظر به مصالح عمومی تأملشده باشد (که اولاً وحشت عمومی ایجاد نکند - چراکه ترس روانی از عوامل مستعدهی این تیپ بیماری است - و ثانیاً نهاد قدرت و تصمیمگیر را وارد گارد پرستیژی نکند. هچنین نهادهای قضائی و پلیسی و امنیتی «تعریف جرم» را در مسئله بیان و بازنمایی در این موضوع بسیار کاهش دهند و حداکثر بیتوجهی را داشته باشند.
۲) وزارت امور خارجه دو اقدام مهم را باید انجام دهد: اول) در سطح دولِ همسایه و پرمراوده ایده «زنجیره کمک دپیلماتیک» را دنبال کند، یعنی از کشورهای همسایه درخواست کند که تمام توانشان را به کار ببندند که پیشگیری و کنترل و درمان به حداکثر برسد زیرا با این کار خود را نجات خواهند داد. هر کشوری که دچار شیوع شود طبعاً همه کشورهای همسایه بیش از خودِ آن کشور باید اقدام و هزینه کنند نه فقط در کشور خودشان بلکه در آن کشور مربوطه. مثلاً در زنجیره اهداء ماسک، الان ترکیه، کشورهای عربی، روسیه و حوزه قفقاز باید حداکثر ماسکهای موجودیشان را برای ایران بفرستند و در صورت تسری این بیماری به یکی از آن کشورها، کشورهای همسایه آن طرفتر همین چرخه را تکرار کنند. دوم) در سطح سازمان ملل، درخواستهایی اضطراری ناظر به تعلیق موقت تحریمهایی حساس بدهند، زیرا منطقاً تبدیل شدنِ ایران به یک بمب میکروبی بدونِ هیچ سوء نیتی، در یک وضعیت بستگی و بحران اقتصادی از هر بمب هیدروژنیای نیز خطرناکتر است.
وزارت امور خارجه دو اقدام مهم را باید انجام دهد: اول) در سطح دولِ همسایه و پرمراوده ایده «زنجیره کمک دپیلماتیک» را دنبال کند، یعنی از کشورهای همسایه درخواست کند که تمام توانشان را به کار ببندند که پیشگیری و کنترل و درمان به حداکثر برسد زیرا با این کار خود را نجات خواهند داد. دوم) در سطح سازمان ملل، درخواستهایی اضطراری ناظر به تعلیق موقت تحریمهایی حساس بدهند
۳) دولت نهادهای خصوصی پرمراوده، از جمله حمل و نقلِ سریع خاصه هوایی، را به شدت تحت نظارت بگیرد و نیروهایی امنیتیاش را متوجه هرگونه لابیبازی و اعمال نفوذ کند. همچنین نهادهای توزیع اقلام حیاتی خوراکی و بهداشتی به حداکثر مراقبت برسند.
۴) رسانههای جهانی خاصه آنهاییکه بخش فارسی دارند «بحران مشروعیت خبری» در ایران را تعلیق کنند و به حداکثر همگرایی خبری که روانشناسی اجتماعی در آن بسیار ملحوظ باشد برسند. رسانه ملی نیز باید با تمام توان در خصوص این موضوع «گشودگی» داشته باشد و هرگونه جنگ پرستیز اعم از پنهانکاری، عادینمایی، پارانویا و غیره پرهیز کند. تأمل در اخبار ناظر به «مقوله وحشت عمومی» و «از دست رفتن اعتماد به نفس افراد» باید با نظارت کارشناسان آکادمیک و صاحبنامِ موجه صورت بگیرد. تعلیقِ موقت اختلافها و ترویج فرهنگ «قضاوت نکردن» بینهایت حیاتی است. گردش اطلاعات و تأمل بینهایت اساسی است، اما واقعاً نیاز به همدلی و تأمل دارد و ناظر بودن به غایتِ نهایی یعنی «نجات جامعه از این بیماری» باشد نه هیچ هدف دیگری.
۵) سلسله مراتب مراقبت و سلامتِ افراد باید اول از کادر پزشکی شروع شود. یعنی اول امکانات و تجهیزات بهداشتی به پزشکان و پرستاران و دانشجویان این عرصه برسد. زیرا هم میتوانند بیشتر ناقل باشند و هم نیرویهای اصلی برای کنترل و درماناند. مثلاً در صورت کمبود ماسک در یک شهر اول باید به آنها ماسک داده شود و در هرگونه عملیات نجاتی آنها در الویت باشند. بعد مثلاً کسانی که مشاغلشان بیشترین مراودهی اجتماعی را دارد، رانندگان اتوبوسهای شهری و تاکسیها، معلمان و کارمندان مشاغل پر رفت و آمد مانند کارمندان بانکها و امثالهم.
۶) وزارتخانهها، بانکها و هر گونه نهاد مالیای، تدابیری ابنالوقت بیاندیشید برای واریزهای مبالغ جیرههای روزانه به مشاغلی با درآمد روزانه که در لحظاتی قرنطیهای و شبیه به آن کارشان تعطیل میشود. مثلاً کارتهای عابر بانک بتوانند «خرید با مبلغِ منفی» تا سقفی که ناظر به حالت کمینه قوت روزانه باشد انجام دهند که بدهکار شوند یا در مواردی بیبازگشت باشد.
۷) طب سنتی در مقام یک فرهنگ، فوقالعاده حائز اهمیت است، خاصه در تجویزهایی که «دسترسپذیر» و «غیرپیچیده» و «بدون عوارض محرز جانبی» باشد، مانند جوشاندههای ساده و سهلالصولی که سیستم ایمنی را تقویت میکنند. این کار بار روانی مثبت نیز دارد که از حیث روانی نیز اعتماد به نفسی مفید ایجاد میکند که همان برای پیشگیری مهم است. شبکه اقتصادی نیز بازار را از میوههای مطلوبی مانند لیمو، سیر و گیاهان مناسب پرتر، ارزانتر و دسترسپذیرتر کند. متخصصان طب سنتی از بلندپروازی پرهیز کنند و دنبال قاعده «سادهترین، بهترین است» باشند و نقش خود را در پیشگیری تقویت کنند تا مقوله درمان.
۸) اجبار در «بهداشت» و شکستن محذوریتهای اخلاقی در بسیاری از مصادیق لازم است و این را اکنون نباید دال بر تعدی به حریم خصوصی تلقی کرد. فرهنگسازی شود که افراد ولو به دوستان و اقوامشان موکداً توصیه و حتی «امر» کنند که دستهایشان را بشورند، دست ندهند، روبوسی نکنند و دیگر اقدامات پر مخاطره برای سرایت انجام ندهند. هیچ ایرادی ندارد نه تنها معلمی بخواهد همه دانش آموزان دستهایشان را بشورند بلکه حتی استاد دانشگاه به دانشجویان بگوید این کار را انجام دهند. نباید مقولهی آزادی و حریم خصوصی و اخلاق را در اینجا خلط کرد. تعارف بی تعارف. یکی از مهمترین عوامل سرایت «خجالت و رو دربایستی است». ظاهراً یکی از فرهنگهای کلاسیک ایرانی در سلام کردن نزدیک کردن دست راست به سینه به صورت کم و بیش عمودی یا روی سینه بوده است که این از زدن مشت بر هم نیز بهتر و زیباتر است.
۹) با نظر کارشناسان از اقداماتی که باعث کاهش توان دستگاه ایمنی بدن میشود، مانند برخی رژیمهای غذایی، برنامهها سخت ورزشی و زیباسازی بدنی، و یا ترک عاداتی که موجب ضعف سیستم ایمنی میشود فعلا پرهیز شود. (این را کارشناسان باید نظر بدهند چه مصادیقی چنین است، مثلاً آیا الان ترک ناگهانی اعتیاد سیستم ایمنی بدنی را بیدفاع میکند یا خیر و استعداد کرونا را بالا می برد یا نه، بحثی است که باید کارشناسان و متخصصان بگویند.)
۱۰) در سطح مدیران، دسیپلین و نظم که گاه «لج پنهان» را پشت قوانین در حاق خود دارد، دراین شرایط میتواند خطرناک باشد. مدیران ادارات و خاصه نهادهای نظامی، بسیار باید مراقب سختگیریهایشان، درست مانند تسامحهای خطرخیزشان باشند. هنگام احساس کوچکترین خطرِ مشهودی، مرخصی، تعطیلی، هرگونه هزینه کردنی نباید با مسئله نظم و دسیپلین مخدوش شود.
اجبار در «بهداشت» و شکستن محذوریتهای اخلاقی در بسیاری از مصادیق لازم است و این را اکنون نباید دال بر تعدی به حریم خصوصی تلقی کرد. فرهنگسازی شود که افراد ولو به دوستان و اقوامشان موکداً توصیه و حتی «امر» کنند که دستهایشان را بشورند، دست ندهند، روبوسی نکنند
۱۱) امید افراطی درست به مانند ترس افراطی خطرناک است. به خبرنگاران، مجریان و کارشناسان، اکیداً توصیه میشود به هیچ وجه «برنامه زنده» در خصوص کرونا روی آنتن نبرند. برنامه ضبط شود با دقت بازبینی و روی آن فکر شود و تأکید اساسی میشود که «نه برای جنبهها پرستیژی و تبلیغاتی» بلکه برای «جنبههای روانشناسی اجتماعی در نسبت با امید افراطی یا بدبینی تفریطی»، «همگراییهای توصیههای بهداشتی» و «اعتبارسنجی گفتهها» و غیره و غیره. کنشگران فضاهای رسانهای، بازی آتوگیری را در باب این موضوع کاملاً تعطیل کنند. خود نگارندگان کانالهای تلگرامی و توتیتها «دست به ادیت» باشند و به هیچ وجه نگران این نباشند اگر حرفشان را اصلاح میکنند دیگران چه میگویند.
۱۲) جکسازیها و لودهسازیهایی که خاصه منتهی به گاردهای استراتژیک از سوی نهادهای تصمیمگیر شود، یا منتهی به دست کم گرفتن بیماری از سوی شهروندان شود، یا از آن سو نومیدی عمومی ایجاد کند تحریم شود و از فوروارد آنها و بازنماییشان بپرهیزید.
۱۳) مقصرجویی و مقصرتراشی، بهانه جویی و غیره، کمک چندانی نمیکند. مگر اینکه واقعا موضوع مهمی باشد. مثلاً مدیر یک بیمارستان کمکاریِ جدیای کرده باشد که بازتاب بیابد. «ترافیک نقد» میتواند مخرب باشد. حجم عظیم نواقصی که در تویتر بازتاب مییابد باعث «پیشپاافتادگیِ نقد» میشود. آنهایی که واقعاً حیاتیاند باید ترَند شوند که بتوانند منتهی به اقدامی سریع مثلاً در تعویض مدیری یا بازخواست گروهی سودجو شود. در تویتر اصلا میتوانند کنشگران با گونهای ضریب عاجلیت مثلاً از پنج ستاره خبری را اولویتبندی کنند شاید کار سختی باشد اما با مقداری تأمل نشد نیست.
۱۴) فرهنگسازی شود که مراودات رودرو کمرنگ شود و از امکانات اینترنتی و غیره برای مراوده – اعم از دوستانه، خویشاوندی، درسی و بعضاً کاری استفاده شود. وزارتخانه مربوطه برخی فیلترها را مثلاً از تلگرام ولو موقتاً بردارد بسیار کمککننده است هم در فرهنگسازی و نقل و انتقال اطلاعات مفید است و هم در کمک به کاهش مراوداتِ رودررو.
۱۵) علمای مذهبی خاصه در شهر قم، تدابیری برای بدیلهایی موقت برای اعمال فرهنگی، عبادی و آموزشی و زیارتی با کمترین تجمع و مراوده بیاندیشند. طبعاً احکامی ثانویه و موقت در این مهم بسیار کارگشاست.
۱۶) کمپینها در موارد مختلف بسیار مهم اند همه عزیزان فعال رسانه ای در انواع موضوعات معقول به ایجاد کمپین بپردازند.
۱۷) برای ناامید شدن بسیار دیر است.
نظر شما