یادداشتی از وحید واحدجوان؛

نقد تلقی عوامانه از دعا؛ دعای لفظی کافی نیست

نقد تلقی عوامانه از دعا؛ دعای لفظی کافی نیست

در زمینه دعا بد فهمی های زیادی شده است. منظور از دعا در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام غیر از آن چیزی است که عوامانه تصور می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین وحید واحدجوان مدیرگروه اخلاق و منابع اسلامی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران در یادداشتی به بد فهمی‌ها درباره معنای دعا پرداخته است:

در زمینه دعا بد فهمی‌های زیادی شده است. منظور از دعا در قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام غیر از آن چیزی است که عوامانه تصور می‌شود.

قرار نیست عالم آفرینش و نظامِ منظمِ علت و معلولی عالم، با دعای لفظی و زبانی بچرخد. اگر این‌طور باشد، هفت میلیارد انسان که هر کدام صدها و هزاران خواسته و تمایل دارند، با دعای لفظی نظام عالم را به هم می‌ریزند. این نظام آفرینش حساب و کتاب دارد و بر پایه سنت‌های تکوینی استوار است.

دعای لفظی برکات و فواید دارد و می‌تواند عامل تحقق یک مسأله باشد اما نه علت تامه. از هر صد یا هزار یا میلیون دعای لفظی (بدون عمل و فراهم کردن مقدمات لازم) شاید یکی دقیقاً همان خواسته اجابت شود، الباقی نه. قرار هم نیست اجابت شود.

دعا به معنای تنبلی و عدم تحرک نیست، دعا به معنای تلاش و کوشش مناسب و هدفمند است.

اصل دعا، دعای عملی است.

اگر دعای لفظی و زبانی کافی بود، پیامبران این‌همه زحمت و رنج هدایت مردم را متحمل نمی‌شدند. می‌نشستند و فقط دعای زبانی می‌کردند!

اگر دعای زبانی کافی بود، امام حسین علیه السلام قیام نمی‌کرد، می‌نشست گوشه‌ای و یزید را لعن و نفرین می‌کرد!

اگر دعای لفظی کافی بود، جهاد و دفاع در برابر دشمن متجاوز لازم نبود، می‌نشستیم و دشمن را نفرین می‌کردیم، مسأله حل می‌شد.

اگر دعای زبانی کافی بود، با چند شب دعا کردن، ویروس کرونا از بین می‌رفت!

این‌طور نیست و نباید هم باشد. مگر عالم آفرینش، نظام تنبلی و بخور و بخواب است؟!

پیغمبری مریض شد، دعا کرد شفا یابد، وحی آمد مادامی که نزد طبیب نروی از شفا خبری نیست. شفا دادن من به وسیله طبیب است.

امام علی علیه السلام یکی را دید که دعا می‌کند زخم شترش خوب شود. حضرت فرمود دوا بذار و دعا کن.

آقای قرائتی می‌گفت در قبرستان بقیع ایستاده بودم. یکی از وهابی‌ها آمد و گفت این امامان شما هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. اگر می‌توانند مثلاً فلان کار را الان انجام دهند ببینم!

آقای قرائتی می‌گفت: تسبیح خود را زمین انداختم و گفتم خدایا تسبیح را برگردان به دستم! بعد رو کردم به وهابی و گفتم چرا برنگرداند؟ نمی‌تواند؟ مگر هر کس توانمند است و قدرت دارد باید نوکر من باشد که هر چه خواستم انجام دهد؟!

عالم حساب دارد، کتاب دارد….

کد خبر 4882461

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha