۲ خرداد ۱۳۸۶، ۱۳:۳۸

/ گزارش نشست نقد رمان " شطرنج با ماشین قیامت " در خبرگزاری مهر /

"شطرنج با ماشین قیامت" می توانست پایانهای متفاوتی داشته باشد / نگاه نسبی نویسنده در فصل آخر به مطلق بینی منتهی می شود

"شطرنج با ماشین قیامت" می توانست پایانهای متفاوتی داشته باشد / نگاه نسبی نویسنده در فصل آخر به مطلق بینی منتهی می شود

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : دومین نشست نقد و بررسی آثار ادبیات داستانی در خبرگزاری مهر که به بررسی رمان "شطرنج با ماشین قیامت " اختصاص داشت عصر دیروز با حضور علی الله سلیمی و سیروس نفیسی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر ، در ابتدای این نشست که روز گذشته در خبرگزاری مهر انجام شد، جواد ماه زاده - منتقد ادبی، درباره " شطرنج با ماشین قیامت " گفت : راوی این داستان صرفا مشاهده گر است و فقط آنچه را که می بیند روایت می کند و کمتر دچار عمل و کنش می شود . این کتاب با وجود مضمون جنگی اش در روندی کم اتفاق و خالی از کشمکش های رایج جریان داشت.

وی ادامه داد: در " شطرنج با ماشین قیامت " روابط آدم ها سرد و فضا سازی بی روح است. همه چیز تا نیمه های داستان یکنواخت است و کسالت بار پیش می رود و در خلال روایت شخصیت آدم ها چندان واکاوی نمی شود و خواننده چیزی به جز آنچه راوی مشاهده می کند و شرح می دهد نمی بیند. گویی راوی تنها ناظر است و نقشی در شکل گیری ماجراها ندارد.

ماه زاده اضافه کرد: آدم ها و اتفاقات آینده به هیچ وجه برای خواننده روشن نیست. شروع داستان خیلی مهم است و در " شطرنج ..." نیز ورود به داستان با یک نامه محرمانه آغاز می شود اما این موقعیت به ناگاه قطع شده و مخاطب به ماجراهایی که در آبادان اتفاق می افتد پی می برد تا اینکه از صفحات 60 به بعد ماجرای اصلی مربوط به رادار شروع می شود.

وی تاکید کرد: از اینجا به بعد است که خواننده وارد فضای داستانی می شود . در اینجا هم چیزی که بیشتر توجه خواننده را جلب می کند شگردی است که نویسنده برای دقیق شدن در صحنه ها و جزئیات آنها به کار می برد . احمد زاده در تمام حرکات و جزئیات دقیق صحنه توصیفاتی را ذکر می کند که حاکی از ریز بینی و مشاهده جزئیات است.

پس از ماه زاده ، سیروس نفیسی - روزنامه نگار و منتقد ادبی، درباره برداشت اولیه خود از این رمان ، گفت : در این رمان ما با راوی سر و کار داریم که به نظر می رسد این راوی اشتباه می کند و قضاوت هایش غلط از آب در می آید . مثلا یکی از دوستان راوی از او می خواهد که مسئولیتی را بر عهده بگیرد - و در اینجا لحن راوی طنز است - و او تصوراتی را در ذهن می پروراند که همگی اشتباه است.

وی افزود: به این ترتیب تصوراتی را برای خواننده به وجود می آورد. مثلا مخاطب فکر می کند برخی افراد دخیل در توزیع غذا آدم های خلافکاری هستند. در حالی که بعدا متوجه می شویم این تصور راوی غلط است . اظهارات راوی چنین ذهنیتی را برای خواننده به وجود می آورد. به نظر می رسد تصورات نسنجیده وی و تصورات ناپخته راوی است که باعث به وجود آمدن این فکر شده است . اما بعد وقتی خیلی جلوتر می رویم متوجه می شویم که پرویز آنگونه نیست که راوی تصور می کرده است. همینطور که روایت پیش می رود با قضاوت های خام و ناپخته راوی آشنا می شویم.

این منتقد اضافه کرد: همراه با خواننده درک راوی هم عمیق تر می شود و همینطور که داستان به پیش می رود این راوی هم به پختگی می رسد و به بینش های اساسی در مورد زندگی ، مرگ و جنگ دست می یابد .

علی الله سلیمی - نویسنده و منتقد در مورد این کتاب ، گفت : وقتی من این کتاب را خواندم متوجه شدم که تئوری توطئه شالوده اصلی کتاب است. از همان زمانی که خواننده طرح اصلی داستان را پیگیری می کند تا زمانی که خط های فرعی می رسد تغیراتی در این بینش و نظر به وجود نمی آید.

وی افزود: در ابتدای داستان شایعاتی وجود دارد که رادار پیشرفته عراقی نظم نیروهای ایران را در یکی از شهرهای جنوبی به هم می زند و نیروهای باقی مانده باید از شهر خارج شوند. عدم موفقیت در این عملیات به خاطر فعالیت سایتی است که منطقه را زیر آتش گرفته و تمام تحرکات ایران را زیر نظر دارد .

سلیمی ادامه داد: در صفحات پایانی اسنادی در اختیار خواننده قرار می گیرد که وجود این سایت را تایید می کند اما در طول داستان خواننده هیچ تصویری از این سایت مشاهده نمی کند . به نظر می رسد که سایت توهم این شخصیت ها است . شخصیت راوی - موسی - دوست دارد چیزهایی را بداند که موفق نمی شود. البته شاید نویسنده به شکلی این ماجراها را کنار هم می گذارد که اینگونه باشد .

وی تصریح کرد: روایت این کتاب به شدت خطی است و خواننده هوشمند به سرعت می تواند به نتیجه کار پی ببرد که قرار است چه اتفاقی در نهایت رخ بدهد .

در ادامه این نشست سیروس نفیسی ، گفت : در کارهایی با نگاه رئالیستی جایگاه دیدگاه های مختلف به شکل متوازن تری ، در رمان وجود دارد. در شطرنج با ماشین قیامت شکل بلوغ یافته این روش را می بینم که می توان گفت که بی سابقه است . به نظر می رسد فصل آخر رمان برای خواننده ایجاد سوال می کند. دیگر اینکه عدم نگاه یک سویه و جانبدارانه به نظرات مختلف آدم های کتاب یکی از نقاط قوت کار است. اما در پایان کار با فصلی مواجه هستیم که تمام بحران ها ، مشکلات ، مسائل و پرسش های ایجاد شده یکباره حل می شود. درواقع می توان گفت فصل پایانی کار یک مقدار ناهمخوان با فصل های پیش است و خواننده دوست دارد به گونه ای دیگر باشد .

نفیسی اضافه کرد: ما با رمانی مواجه هستیم که خیلی واقع گرایانه است و نه تنها جبهه بلکه پشت جبهه را هم نشان می دهد. ما باید تاثیرات جنگ بر روی آدم ها را ببینیم . در اینجا آدم های آسیب دیده از جنگ را می بینیم؛ آدم هایی که به دنبال دلیل جنگ هستند.

وی وجود بار فکری و فلسفی را در رمان دیگر ویژگی آن برشمرد و گفت: در این رمان به پرسش های فلسفی و اساسی که مولف طرح کرده پاسخ داده می شود و مانند این است که این روایت یک درس است هم برای خواننده و هم راوی.

پس از آن علی الله سلیمی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به استقبال بی سابقه از کتاب از سوی مردم و منتقدان ، گفت : این داستان اگرچه یک جانبه گرایانه نیست و هشت دیدگاه را مطرح می کند اما در پایان به گونه ای ختم می شود که یک نگاه خاص برتر و غالب می شود. می توان گفت تکثر موجود در آرای آدم ها در فصل پایانی رعایت نمی شود و نویسنده به هر حال جانب تفکری خاص را می گیرد.

وی تاکید کرد: روایت راوی در اینجا جانبدارانه است و عقاید او بر کل رمان غلبه می کند. در ابتدا راوی نوجوان است و در مواجهه با دیگران عقیده خاصی ندارد اما در پایان رمان می بینیم که مشی و روش اوست که به نتیجه می رسد. راوی اگرچه دارای عقاید خاصی نیست اما آن دیدگاه های دیگر را حلاجی می کند و با حدس و گمان هایی که می زند خود دیدگاهی را به وجود می آورد . تدبیر راوی و دوستان او موجب می شود که آنها در آن مقطع از جنگ موفق باشند و با دست خالی هم کارهای موثری انجام می دهند . آدم های دیگر فقط حرف می زنند و راوی را نا امید می کنند اما راوی از آنها تاثیر نمی گیرد و سر انجام کنونی رمان در حالی به دست آمده که او با آدمی خاص مشورت کرده و توانسته عقاید آن را پیاده کند .

این نویسنده و منتقد ادبی گفت: سرنوشت این کار در فضایی مجازی اتفاق می افتد . در نهایت آنچه باقی می ماند این است که پیروزی را به ارمغان آورد و آن ناشی از اعتقاد به حرف های مراد خود است.  این داستان می توانست چندین پایان برای داستان متصور شود و خواننده در پایان داستان به این فکر می کند که اگر حرف های هر کدام از شخصیت ها بر کرسی می نشست این داستان چه سر انجامی پیدا می کرد .

وی تاکید کرد: ماندگاری رمان در این است که راوی نمی تواند حرف های دیگران را پاک کند و در تضارب این آرا داستان تمام می شود. درواقع به هرحال آرا و حرف های شخصیت های مختلف در ذهن خواننده رسوب کرده است.

نفیسی نیز در پایان ضمن اشاره به روایت خطی اثر، آن را نمونه ای خوب و برجسته در ادبیات دفاع مقدس برشمرد و گفت: این رمان عاری از کلیشه های رایج دفاع مقدس است. آدم ها مطلق و سیاه و سفید نیستند و راوی اثر که نوجوان است راجع به چیزی قضاوت نمی کند؛ مگر در فصل پایانی که یکباره نگاه نسبی گرای رمان قطع و پایانی خوش برای آن ایجاد می شود.

کد خبر 491003

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha