۴ خرداد ۱۳۸۶، ۱۲:۰۲

بوردیو اصل کار هنری را بی‌غرضی می‌داند

بوردیو اصل کار هنری را بی‌غرضی می‌داند

در نشست "جامعه‌شناسی هنر از دیدگاه پیر بوردیو" اظهار شد: اصل در میدان کار هنری بی‌غرضی است. آینده هنر از آن کسی است که کمترین منافع را مد نظر داشته باشد و از این رو در این میدان برنده بازنده است.

به گزارش خبرنگار مهر، در نشستی که در سالن استاد سمندریان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به همت کانون تئاتر تجربی برگزار شد، دکتر شهرام پرستش به شرح «جامعه شناسی هنر از دیدگاه پیر بوردیو» پرداخت و گفت: اصل در میدان کار هنری بی غرضی است و از این رو آینده هنر از آن کسی است که کمترین منافع را مد نظر داشته باشد و از این رو در این میدان برنده بازنده است.

دکتر پرستش در ابتدای این نشست با اشاره به بی علاقگی هنرمندان به نتیجه کار جامعه شناسان اظهار داشت: این به آن دلیل است که جامعه شناسان علاقه مندند که مدالهای هنرمندان را از سینه ایشان بکنند و به همین دلیل این دو جریان فرهنگی روی خوشی به هم نشان نمی دهند.

وی سپس به دو نحله بزرگ جامعه شناسی یعنی جریان پوزیتویستی و جریان تفسیر گرا اشاره کرد و گفت: در جریان نخست به این همانی سوژه و ابژه معتقدند در حالی که دسته دوم به جدایی این دو نحله قائل اند، این در حالی است که بوردیو به آن دسته از جامعه شناسان متعلق است که به رابطه این دو حوزه اعتقاد دارند.

وی در ادامه به معرفی کلید واژه های مفهومی بوردیو در فهم او از جامعه شناسی هنر پرداخت و گفت: بوردیو مفاهیم بسیاری را ابداع کرد که این میان دو مفهوم «منش»(habit) و «میدان»(field) از اهمیت بسزایی برای درک نظریات او برخوردارند. بوردیو این مفاهیم را از دیگر علوم اخذ کرده و در جامعه شناسی گسترش داد، او در مفهوم منش از اصطلاح سرمایه مارکس بهره جسته و آن را چنین معرفی کرده است، منش عبارت است از کلیه سرمایه‌های مثبت و منفی که فرد دارد، این سرمایه‌ها هم اکتسابی‌اند و هم می‌توانند به ارث برسند و شامل داشته ها و نداشته های هنرمند هستند. مفهوم دیگر میدان است که بوردیو آن را از فیزیک اخذ کرده است.

دکتر پرستش با اشاره به اهمیت بسیار زیاد مفهوم تمایز برای جامعه شناسان مدرن و به خصوص بوردیو، تعریف او از میدان را مبتنی بر این مفهوم دانست و گفت: روح مدرنیته بر تمایز استوار است و از دید بوردیو دنیای مدرن به سوی تمایز حوزه ها و میدانها حرکت می کند، این تمایزها موجب ایجاد میدانهای متفاوتی می شوند که شبیه مرزهای جغرافیایی و یا میدان مغناطیسی حول یک آهن ربا هستند. یعنی با دور شدن از مرکز آهن ربا یا پایتخت کشور، نیروی اثر این میدان کم بر روی کسانی که در آن میدان فعالیت می کنند کم می شود.

وی افزود: بنابراین رفتار کسانی که درون حوزه ها قرار گرفته اند، مثل رفتار براده های آهن در میدان مغناطیسی یک آهن ربا که به رفتار و اندازه خود ذره(منش) و قدرت میدان در نقطه ای که در میدان است، بستگی دارد. این شبیه رفتار شهاب سنگها در میدان جو کره زمین نیز هست، یعنی هر چه شهاب سنگ بزرگتر باشد و متناسب با جایی از جو زمین که فرود می آید، شهاب راهی (trajectory)که ایجاد می شود بزرگتر یا کوچکتر می شود.

وی  سپس با این توضیح به رفتار هنرمندان در میدان اجتماعی هنر پرداخت و گفت: از دید بوردیو هنر نیز میدانی گرد خود پدید می آورد که قواعدی برای خود می سازد که کسانی در آن میدان موفق اند که به این قواعد بیشترین دلبستگی و تعهد قلبی را داشته باشند. مهم ترین قاعده از دید بوردیو در  میدان هنر قاعده بی غرضی است، یعنی برنده میدان هنر کسی است که از دید اقتصادی یا اجتماعی بازنده است، از این رو سرنوشت بیشتر هنرمندان مدرن غم انگیز است و از این بابت نیز می توان ریشه بسیاری از گله مندی های هنرمندان مدرن را توضیح داد.

دکتر پرستش در پایان با شرح گونه های مختلف بهره مندی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی به توضیح رفتارهای هنرمندان پرداخت و گفت: توضیح و تبیین بوردیو خوشایند هنرمندان نیست، زیرا او با مشخص کردن رفتار هنرمندانه، یکه بودن و تک بودن هنرمندان را ناشی از موقعیت اجتماعی و طبقه اجتماعی آنها می داند و از این روست که هنرمندان با جامعه شناسان سر سازگاری ندارند.

کد خبر 491645

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha