خبرگزاری مهر، گروه استانها - سید احمد میرعمادی*: یکی از مفاهیم عرفانی قرآن «لقاء الله» یعنی ملاقات با خدا است، ملاقات با خدا بالاترین آرزوی انبیاء و اولیای الهی است، هرگاه آنان به این مقام میرسیدند احساس آرامش و آسایش میکردند، آرامش واقعی در پرتو «لقاء الهی» و لقاء الهی بالاترین درجه امیدآفرینی است. مقصود از «لقاء الله» ملاقات با خدا، ملاقات حسّی، همانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست زیرا خداوند جسم و رنگ و مکان ندارد تا با جسم ظاهر دیده شود بلکه مقصود رسیدن به مقام قرب و نزدیکی خدا است هرگاه انسان خدایی بشود و همه افکار و اعمال و وجود او رنگ خدایی بگیرد و صفات الهی در وجود او تجلّی پیدا کند و انسان در سیمای او خدا را ببیند، به مقام "لقاءالله" دست یافته است.
مرحوم علامه طباطبائی در ذیل آیه ۵ سوره عنکبوت میفرماید: مراد از «لقاء الله» قرار گرفتن بنده در حالتی است که دیگر بین او و بین پروردگارش حجابی نباشد، هم چنان که روز قیامت چنین خواهد شد، زیرا روز قیامت روز ظهور و آشکار شدن حقایق است «یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ» آن روز یقین میکنند که خدا، حق آشکار است. آیات قرآن راجع به لقاء الهی دو قسم است، یک قسم از آیات خطاب به کافران است که آنان منکر لقاء پروردگارند و به آن کفر میورزند و آن را به تمسخر میگیرند مانند آیه ۱۰۵ سوره کهف «أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ» آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقاء الهی کافر شدند.
یا آیه ۲۳ سوره عنکبوت، آیه ۸ سوره روم که مفهوم آنها کفر و انکار لقاء الهی است.
دسته دوم آیاتی که خطاب به مؤمنان است که آنان با شوق و اشتیاق فراوان به لقاء پروردگار امید دارند و در این راه تلاش و کوشش میکنند، مانند آیه ۱۱۰ سوره کهف که میفرماید: «فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» پس هر کسی که به لقاء پروردگارش امید دارد پس باید کار شایسته انجام بدهد هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند در این آیه شریفه راه رسیدن به لقاء الهی انجام عمل صالح، اخلاص در عبادت و بندگی ذکر شده است.
از آنجایی خداوند مبداء و مقصد است لذا اولیاء الهی مشتاق لقاء پروردگار هستند، همچنان در دعاهای مأثور، از زبان معصومین (ع) فراوان به چشم میخورد، در مناجات شعبانیه میخوانیم: «الهی هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعَ الَیْکَ وَ انِرْ ابْصَارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها الَیْکَ حَتّی تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ» پروردگارا کمال انقطاع و دل دادگی به درگاهت به من ببخشی و دیده دل مارا به تابش نظر خود نورانی کن تا دیدههای دل پردههای نور را به دَرَد تا به سرچشمه عظمت برسد و ارواح ما به عزّ قدس تو آویزان گردد.
در دعای دیگر میخوانیم: «الهی لا تحجب مشتاقیک عن النظر الی رؤیتک» خدایا مشتاقانت را از دیدار جمالت محروم نکن. در جای دیگر میخوانیم: «لقائک قرة عینی» خدایا لقاء و ملاقات تو، روشنی چشم من است و دیدن جمالت آرزوی من است و نیز میخوانیم: خدایا آتش عشقم را جز ملاقات تو خاموش نمیکند.
بنابراین لقاء پروردگار نهایت آرامش و امید و آرزوی اولیا الهی است همچنان که علی (ع) وقتی ضربت خوردند فرمود: «فزت ورب الکعبه» به خدای کعبه رستگار شدم.
* استاد حوزه علمیه قم
نظر شما