خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه اول خرداد میتوانید با سی و هشتمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه ویژهبرنامههای مذهبی این شبهای تلویزیون، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛ رضا رشیدپور
رضا رشیدپور به طور قطع یکی از معدود مجریان حرفهای تلویزیون در سالهای اخیر است که هم سواد و تخصص دارد، هم رسانه را میشناسد و هم بلد است چطور در برنامههای مختلف مخاطبش را جذب کند. فرقی هم ندارد که اجرایش در یک برنامه تلویزیونی باشد یا برنامهای خارج از این مدیوم و به دور از مخاطب فراوان تلویزیونی.
حتی لایوهای اینستاگرامی رشیدپور طی چند هفتههای اخیر و در فضای کرونایی کشور هواداران مخصوص به خود را داشت و توانسته بود آخر شبها مخاطبان خاص خود را تا حدی سرگرم کند. با این حال او در ماه مبارک رمضان برنامهای را روی آنتن شبکه سه سیما برد که کمتر مورد توجه قرار گرفت و این بار کمتر توانست مخاطب را به گفتگوهای خود جذب کند؛ برنامه «اتفاق» که به صورت ضبطی روی آنتن رفت و هر شب پذیرای مهمانان حضوری و یا تصویری هم بود.
«اتفاق» که جدیدترین برنامه شبکه سه در حوزه برندسازی محسوب میشود، سال گذشته رونمایی شد. این برنامه به تهیهکنندگی محمدرضا رضائیان ساخته شد که تولید برنامه موفق و تحسینشده «کتاب باز» را در کارنامه خود دارد و سیاوش صفاریانپور مجری و سازنده برنامههای موفق علمی تلویزیون نیز او را همراهی میکند.
دو قسمت از «اتفاق» پیش از نوروز پخش شد که شروع آن فارغ از نقاط ضعفی که در ابتدا داشت و خبرگزاری مهر به تفصیل به آنها پرداخت میتوانست نویددهنده ساختاری جدید از برنامههای علمی در قاب تلویزیون باشد. از جمله ویژگیهای این برنامه تماشاگران زیاد که بیش از ۵۰۰ نفر میشدند و حضور شرکت کنندههایی بود که به صورت ارائههای «تد» حرفه خود را توضیح میدادند و ساختاری بدیع و متفاوت در برنامههای سیما بود.
این برنامه دوباره در شبهای رمضان به آنتن رسید اما با چالش کرونا، شرکتکنندهها از ساختار این برنامه حذف شدند و در شکل و شمایل جدید مهمان در قالب تصویر و یا در قالب همان برنامههای گفتگومحور معمول در برنامه حضور یافت و به گفتگو با رشیدپور میپرداخت.
جنس این گفتگوها توسط رشیدپور نتوانست مخاطب را به خود جذب کند که بخشی از این معضل به دلیل تلاش در حفظ قالب «اتفاق» بود. این برنامه در دکوری بزرگ با نورپردازیهای پرشکوه که در فضای جدید دلیل چندانی بر استفاده از آنها نبود روی آنتن رفت. شاید تغییری در ساختار میتوانست فضای بهتری به اجرا برای رشیدپور بدهد و با یک برنامه زنده شبانه او حس و حال زندهتری را برای مخاطب ایجاد کند.
در این برنامه مهمانانی به تناسب موضوعات روز مثل زلزله یا دیگر اتفاقات روز حضور پیدا میکردند و با همان روند علمی به گفتگو میپرداختند رشیدپور اما نتوانست در فضای این شبهای رمضانی با مخاطب زیادی همراه شود و همین باعث شد یک باره خبری در شبکههای مجازی به اشتراک گذاشته شود و با نمایش آماری از مخاطبان برخی از ویدئوهای کم بازدید این برنامه و در پی آن از «شکست اتفاق» خبر دهد.
تیتر «شکست اتفاق» محمدرضا رضائیان تهیهکننده برنامه را به واکنش واداشت و در گفتگو با روزنامه «سازندگی» به دفاع از برنامه بپردازد. او گفت: «اتفاق» پربینندهترین برنامه سال تحویل ۹۹ با حدود ۳۲ درصد بیننده اعلام شد. آن ۳۲ درصد توسط روابط عمومی سازمان صدا و سیما منتشر شد که براساس فرمولها و آمارگیری میدانی انجام میشود. در رویه سازمان برای آمارگیری و مخاطب سنجی هیچ وقت استناد و مراجعهای به سایت تلوبیون وجود نداشت. اما متنی که منتشر شده به نظر من با نیت خاصی تنظیم شده و بیشتر به رفتارهای حاشیهای پرداخته شده است. در صورتی که پرداخت دقیقی به برنامه اتفاق نشده است. حتی به تلوبیون هم اگر مراجعه کنید متوجه خواهید شد که میزان بازدید قسمتهایی از برنامه ما در این سایت به ۵ هزار بازدید هم رسیده، اما این گزارشها به برشهای کم بازدیدی از برنامه استناد کرده است.»
وی همچنین با اشاره به فرم اصلی این برنامه عنوان کرد: اتفاقی که پیش از عید به روی آنتن رفت مهمانان اثرگذارتر، ریتم تندتر، هیجان بیشتر و بخشهای جذابتری داشت. دکور عظیم برنامه، ساختارهای گرافیکی، نماهای باز و خیلی از امکانات دکور و استودیو ما بدون حضور تماشاچی اصلاً مورد استفاده قرار نمیگیرد و این باعث میشود ریتم برنامه کندتر باشد.
حاشیه هفته، داستان ادامهدار بازنشستهها و سیما
اجرایی شدن قانون منع بکارگیری بازنشستگان طی یکی دو سال گذشته، یکی از مهمترین سازمانها و نهادهای کلان کشور را تحت تأثیر و دستخوش حاشیههایی قرار داده است. سازمان صداوسیما که از بیشترین میزان بازنشستگان در ردههای مختلف هنرمندان، کارمندان و مدیران و… برخوردار است با چالشهای بسیاری مواجه شد. برخی با استقبال از این رویکرد در صداوسیما عنوان کردند که نفس اجرای این قانون، روح و جان تازه و جوانی به این سازمان خواهد دمید به ویژه که بخش مدیریتی سازمان با چالش مدیران بازنشسته در جایگاه ارشد مواجه بود.
با این حال این قانون تا حدی برعکس عمل کرد و اگرچه حتی پیش از قانون برخی از مدیران جوان به سازمان راه پیدا کرده بودند اما با تصویب این قانون مدیران بازنشسته کمتر از مسئولیتها کنار رفتند و با احکامی دیگر در بخشهای دیگر سازمان و یا در سمت مشاور و قائم مقام و دیگر مشاغل همچنان مشغول به کار ماندند.
این قانون بیشتر برای طیفی از هنرمندان باسابقه و پیشکسوت دست اندازهایی در کار ایجاد کرد و قوانین دست و پا گیری برای عدهای از هنرمندان پیشکسوت که اتفاقاً تلویزیون یا رادیو میتوانست محلی برای سود بردن از تجارب حرفهای آنها در برنامهسازی و تربیت نیروهای تازه باشد به وجود آورد. برای مدیران نیز این قوانین بیشتر حاشیههایی ایجاد کرد و هنوز هم میتوانند از کارهای دیگری در صداوسیما منبع درآمد داشته باشند.
چند وقتی است که بازنشستههای صداوسیما با مشکلات عدیدهای در دریافت حقوق خود مواجه هستند که این هم مزیدی بر علت شده تا این روزها بازنشستههای صداوسیما از همه طرف به دنبال تریبونی برای طرح دغدغههای خود باشند و حتی دست به اعتراضات صنفی بزنند. اعتراضاتی که البته با وجود بازتابهای آن در شبکههای مجازی، کمتر واکنشی را از سوی مدیران تلویزیون و یا حتی بخشهای خبری و تصویری صداوسیما در پی داشته است. این در حالی است که صداوسیما معمولاً در بخشهای خبری به اخبار مرتبط با اصناف و حرفههای گوناگون میپردازد و حالا که به زیرمجموعه خودش رسیده بود سکوت رسانهای را اولویت خود قرار داده بود.
این هفته البته اداره کل بازنشستگی صداوسیما نشستهایی را هم با کانون بازنشستگان صداوسیما برگزار کرده که یکی از محورهای اصلی آن اجرایی کردن مصوبات دولت برای افزایش حقوق سال ۹۹ است و باید دید چقدر این مطالبات با رضایت بازنشستگان سازمان پیش خواهد رفت.
اتفاق ویژه هفته؛ از مرگ برگشتههایی که شبکه چهار را احیا کردند
«مرگ» و جهان پس از آن یکی از رازآمیزترین، ناشناختهترین و در عین حال حقیقیترین اتفاقاتی است که بشر میتواند در زندگی خود تجربه میکند. پایانی که پس از آن پایانی نیست و انسان تولد دوبارهای در هستی پیدا میکند. ناشناخته بودن این جهان و نبود امکان طبیعی برای تجربه اش دلیل همین نامگذاری به «عالم غیب» است و خیلی طبیعی است که اگر کسی بتواند لحظهای از این جهان غیب را تجربه کند و به اصطلاح با مرگ موقت رو به رو شود ماجرایی حیرت انگیز و پرآب و تاب برای شنیدن باشد.
سوژهای که خیلی سالها پیش از این در کشورهای آمریکایی و اروپایی دستمایه مستندسازی هم قرار گرفته است و با کسانیکه تجربه مرگ موقت و یا تجربهای نزدیک به مرگ داشتهاند گفتگو شده است. امسال این سوژه خیلی جدی به برنامه سازی تلویزیونی راه پیدا کرد و توانست در یک شبکه کم بینندهتر و تخصصیتر نسبت به شبکههای عمومی مورد توجه قرار بگیرد.
«زندگی پس از زندگی» یکی از ویژهترین برنامههای پیش از افطار امسال در شبکههای سیما بود که در شبکه چهار سیما روی آنتن رفت. این برنامه با سوژههایی که برگزیده بود بیشترین قرابت را هم با این ماه معنوی پیدا کرده بود و یک خط سیر مشخص را پیگیری میکرد.
در این برنامه هر شب مردمانی دعوت شدند که به قصه گویی از بخشی از زندگی خود پرداختند؛ قصههایی که این بار آنها را از جهان مادی فراتر برده بود و دنیایی ورای این عالم را تجربه کرده بودند. هر یک از این افراد که به نوعی با مرگ موقت مواجه شده بودند مثلاً بر اثر تصادف یا حادثهای به کما یا دیگر انواع بیهوشی و حتی مرگ طبیعی رفته و برای لحظهای یا مدتی روحشان توانسته بود جهانها و اتفاقات دیگری را تجربه کند.
جذابیت این برنامه به ویژه برای بخشی از مخاطبان شنیدن درباره اتفاقی بود که باید دیر یا زود بنا به حقانیت ادیان ابراهیمی تجربه اش میکردند اما دریافتی نسبت به دنیای پس از مرگ نداشتند؛ دنیایی که به اذعان خیلی از مهمانان مدعو در برنامه «زندگی پس از زندگی» با تونلی از نور و روشنایی آغاز میشد و همه اش آرامش و زیبایی بود.
چگونگی پرداخت به این روایتها از زندگی پس از مرگ تنها کارویژه این برنامه نبود. این روایتها به این دلیل که برای همه تجربه نشده است، میتواند مورد تشکیک و یا حتی افراط و تفریط در قضاوت نسبت به افرادی که مرگ را تجربه کرده اند قرار بگیرد پس در برنامه تلاش شد به دور از قداستهای معمول و صرفاً به شکلی روایی به این موضوع پرداخته شود.
در بخشهای مختلف برنامه نیز به صورت علمی و آکادمیک و در گفتگو با کارشناسان ایرانی و خارجی و عالمان دینی کشور خودمان و دیگر ادیان در این باره بحث شد و موضوع تجربه موقت مرگ از زوایای مختلفی در هر قسمت از برنامه نیز بررسی شد. همچنین یک اقدام برنامه نیز در اکثر قسمتها درج رده بندی سنی برای مخاطب زیر ۱۵ سال بود و به این ترتیب «زندگی پس از زندگی» توانست بستهای کامل از یک برنامه رمضانی ویژه و متناسب با این ماه مبارک را رقم بزند که مخاطبان خاص و عام پیدا کرد.
سینما در سیما؛ نوید محمدزاده را با تبلیغات ببینید نه فیلمهایش!
نوید محمدزاده جدیدترین بازیگری است که این روزها و همزمان با سایه رکود در چرخه تولیدات سینمایی، به تبلیغات بازرگانی روی آورده است و مخاطب شاهد حضور این بازیگر در جعبه جادو از طریق تیزر تبلیغاتیاش است. جالب اینکه اولین حضور سینمایی نوید محمدزاده در تلویزیون تا پیش از این به آخرین فیلم او یعنی «سرخپوست» بازمیگردد و پخش این فیلم اولین نمایش یک فیلم سینمایی با حضور این بازیگر جوان و مستعد ایران بود که سالهای اخیر، موفقیتهای پیدرپیاش در عرصه سینما باعث شد یک باره به چهرهای شناخته شده در این عرصه بدل شود.
محمدزاده طی همین چند سال اخیر چندین فیلم سینمایی بازی کرده است که یکی پس از دیگری موفقیتهای درخشانی را برای وی به ارمغان آورده اند و هیچ یک از این آثار تاکنون از تلویزیون نمایش داده نشدهاند. و احتمالاً به دلیل سوژهها و فضا و قصههای ملتهب و حساسی که دارند هیچ گاه نتوانند به جعبه جادو راه یابند.
«سرخپوست»، «متری شیش و نیم»، «مغزهای کوچک زنگ زده»، «خفهگی»، «بدون تاریخ بدون امضا»، «لانتوری» و به ویژه «ابد و یک روز» هر یک چهرهای متفاوت از این بازیگر جوان سینما ارائه کرده است؛ برخی فیلمهای بسیاری پرفروشی بودهاند و سکانسهایی از حضور محمدزاده در آنها بارها و بارها در شبکههای اجتماعی چرخیده است و حتی شانس دیده شدن سکانسهای معروفشان در تلویزیون هم به ایدهای مربوط به بازسازی این صحنهها در یک سریال طنز مثل «فوقلیسانسهها» یا «نون.خ» بوده است. از میان این آثار فقط «سرخپوست» توانسته است از سیمای جمهوری اسلامی ایران فرصت نمایش داشته باشد و حالا این بازیگر سینما این روزها بیشتر با یک تبلیغات بازرگانی در قاب تلویزیون دیده میشود.
این روزها و همانطور که گفته شد در تعطیلی فعالیتهای سینمایی بازیگران مختلفی به عرصه تبلیغات روی آورده اند. پیش از این هم بازیگرانی چون امین حیایی، آتیلا پسیانی، شبنم فرشادجو، شقایق دهقان، سحر ولدبیگی و نیما فلاح، برزو ارجمند در عرصه تیزرهای تبلیغاتی و رپورتاژ آگهیها دیده شده بودند.
پیشنهاد ویژه؛ «عصر جدید» بدون تماشاگر
از ابتدای هفته آینده، ادامه فصل دوم «عصر جدید» یک بار دیگر روی آنتن میرود و احتمالاً این برنامه تکانی به آنتن و تلویزیون در روزهای کرونایی و بی رمق پروژههای تعطیل شده خواهد داد.
فصل تازه «عصر جدید» یکی از اصلی ترین برنامههای شاخص سیما برای ایام عید و سال جدید بود که با شیوع ویروس کرونا با مشکلات عدیدهای مواجه شد. این برنامه که برای فصل جدید استودیوی بزرگتری را برای تماشاگرانش طراحی کرده بود جزو اولین برنامههایی بود که به دلیل کرونا متوقف و تعطیل شد چراکه اولین خطر کرونا تهدید همین تماشاگران بود.
فصل جدید این برنامه از اسفندماه شروع شد و مرحله مقدماتی ان در ایام نوروز روی آنتن رفت. در این فصل شرکت کنندگانی در حوزههای خوانندگی، بازیگری، حرکات آکروباتیک و… برای حضور در مرحله اصلی راه یافتند. شرکت کنندگانی که این بار سعی کرده بودند برخی برای قصههایشان سناریوها و طراحیهای جذاب و اجتماعی هم تعریف کنند و یا به واقعیتهای روز جامعه مثل کولبری اشاره کنند.
و حالا احسان علیخانی قرار است از شنبه سوم خرداد این برنامه را دوباره به میان مخاطبان بازگرداند؛ برنامهای که همچون دو قسمت پایانی نوروز بدون تماشاگر ضبط شده است و تا حدودی از هیجان و جذابیت نگاههای منتظر و واکنشهای کنجکاوانه تماشاگران استودیویی اش کاسته است. با این حال ویژگی «عصر جدید» همین است که بر مدار استعدادهای شرکت کنندگانش چرخیده است و میتوان امید داشت یکی از پربینندههای سیما در روزهای آتی باشد.
فصل تازه «عصر جدید» هر هفته شنبه و یکشنبه ساعت ۲۲:۳۰ روی آنتن میرود.
نظر شما