به گزارش خبرنگار مهر، در نشست خبری نقد و بررسی فیلم سینمایی "آرامش در میان مردگان" که صبح امروز با حضور مهرداد فرید نویسنده و کارگردان و مهسا مهجور بازیگر در خبرگزاری مهر برگزار شد، فرید در ابتدا با گله از شیوه اکران فیلم گفت: "این فیلم در سالن هایی به نمایش درآمده، جز سالن فلسطین 3، که چندان مناسب جذب مخاطب نیست."
وی ادامه داد: "بهتر بود این فیلم در سینماهایی همانند عصر جدید یا فرهنگ به نمایش دربیاید تا فیلم راحت تر مخاطب خود را پیدا کند. چون من یک نظرسنجی از مخاطبان فیلم انجام داده ام و این نتیجه به دست آمده که مخاطبان سینما فلسطین اظهار رضایتمندی بیشتری نسبت به تماشاگران دیگر سالن ها داشته اند."
این فیلمساز با اشاره به اینکه فیلم بر اساس این نظرسنجی در زمان مناسبی اکران نشده، اعلام کرد: "گروه سنی 15 تا 19 و 30 سال به بالا به تماشای فیلم علاقه بیشتری نشان می دهند. در صورتی که تصورم این بود که گروه سنی 20 تا 30 سال بیشتر فیلم را بپسندند. اما در حال حاضر طیف مخاطبینی که فیلم را پسندیده اند درگیر امتحانات هستند و به همین خاطر زمان کمتری برای تماشای فیلم دارند. در حالی که اگر فیلم تابستان اکران می شد، مخاطبان بیشتری به دست می آورد."
فرید در خصوص شرایط بسیار نامناسب اکران فیلم های فرهنگی اظهار داشت: "مشکل اصلی پخش کنندگان بی اعتقاد نسبت به این نوع آثار است و استنباط آنها برای پخش اینگونه فیلم ها پایه و اساس علمی ندارد و بر پایه تجربه شکل می گیرد. در حال حاضر برخی از فیلم ها که در 20 سالن سینما نمایش داده می شوند، درآمدی برابر با فیلم "آرامش در میان مردگان" با سه سالن نمایش دارند."
وی ادامه داد: "سینما به عنوان کالایی فرهنگی که با صنعت ارتباط مستقیم دارد، باید به شکل مناسبی ارائه شود تا مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. اما در مورد فیلم ما، در مرحله نخست زمان نمایش فیلم تغییر کرد و در تبلیغات اولیه 10 اردیبهشت به عنوان زمان آغاز اکران معرفی شد، اما فیلم دوم خرداد به نمایش درآمد. در وهله بعد، درست یک روز قبل از اکران به من اطلاع می دهند فیلم نمایش داده خواهد شد و من هیچ فرصتی برای آماده سازی مواد تبلیغی فیلم نداشتم."
این سینماگر با اشاره به اینکه مسائل مورد نظر مشکل یک فیلم خاص نیست و مشکل کل سینمای ایران محسوب می شود، توضیح داد: "شرایط اکران فیلم های فرهنگی به گونه ای است که من جرات ساختن فیلم فرهنگی را به خود نمی دهم. چون این فیلم از هیچ حمایت مالی برخوردار نشد. در صورتی که تهیه کنندگانی که برای ساخت فیلم تجاری فعالیت می کنند، از طریق گرفتن وام و جذب اسپانسر 300 میلیون تومان به دست می آورد و با 150 میلیون تومان آن فیلم می سازند. این تهیه کننده سود خود را در تولید به دست آورده و هیچ رغبتی به اکران فیلم ندارد."
کارگردان فیلم "آرامش در میان مردگان" درباره انتخاب یک زن به عنوان کاراکتر محوری اثر گفت: "خانم ها در مقایسه با مردها به چشم اندازهای واقعی زندگی توجه بیشتری دارند و به لذت های عمیق تر دلبسته تر هستند. به همین خاطر هم در روابط میان دختر و پسر، دخترها به ازدواج فکر می کنند اما پسرها دنبال لذت لحظه ای هستند. در این فیلم من از ویژگی دقت نظر و جزئی نگری شخصیت زن استفاده کرد."
وی درباره اینکه شخصیت اصلی داستان می توانست هر جنسیتی داشته باشد، یادآور شد: "این فیلم مسایل انسانشناسانه را مطرح می کند. ما در این اثر دنبال انعکاس بخشی از مصائب و مشکلات انسان معاصر بودیم. اما حضور یک زن حس همذات پنداری مخاطب را بیشتر تحریک می کند. چون این زن با بیرحمی، بی عاطفگی و حس غربت در جامعه مواجه می شود و این مسائل بر یک زن تاثیر بیشتری دارد. به خصوص در جامعه ای که مردسالار است."
فرید در پاسخ به اینکه فیلم تصویری از مسائل و مشکلات شهر تهران و تکریم ناوگان حمل و نقل تهران و حومه است، اشاره کرد: "اتفاقا در مراسم اهدا جوایز جنبی جشنواره فیلم فجر من تعجب کردم که سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به فیلم جایزه داد. ما در این فیلم به صورت نمادین وجهی از دنیای پیش از تولد تا رفتن به جهان ابدی را نشان می دهد. یعنی این فیلم به مخاطب می گوید که جهان محل گذر است و ظرفیت خوشبخت کردن ما را ندارد."
این فیلمساز خاطرنشان کرد: "فیلم نوعی پوچی دنیا از دیدگاه عرفانی را مطرح می کند که افراد همواره از امیدها، آرزوها و دغدغه هایی برخوردارند که هیچوقت به آنها نمی رسند. شخصیت طیبه نیز در این فیلم برای رسیدن به خانه فریبا تلاش می کند، اما موفق نمی شود. نشان دادن علاقمندی دختر و پسر در مترو و پس از آن درگیری زن و مرد به خاطر مسائل بی اهمیت یا دنیای سرد و عجیب کهریزک نمونه هایی از اشاره به این پوچی است."
وی در خصوص دلیل قابل قبول و دوست داشتنی نشان دادن مرگ اظهار داشت: "چیزی که من دنبالش بودم، نشان دادن این است که مرگ نقطه پایان نیست. بلکه فرآیندی پر از رمز و راز است. این رازآلود بودن مرگ در یک روند مداوم به نمایش درمی آید. به همین خاطر تصاویر به گونه ای نشان داده می شود که انگار شخصیت زن در رستاخیز قرار گرفته است. جمع شدن حلقه ای از افرادی که در طول سفر طیبه با او همراه شده اند، نشانی از همین رستاخیز است."
این کارگردان درباره دلیل زشت و ترسناک بودن افرادی که نمادی از فرشته مرگ هستند، توضیح داد: "به نظر من نباید از این فیلم طرح واره های تثبیت شده را طلب کنید. استفاده از مه و بخار یا به کارگیری بازیگرانی با چهره های زیبا در نقش فرشته مرگ چندان با تصور عمومی همخوان نیست. به نظر من یک عده خاص مرگ را زیبا می بینند و بقیه آدم ها از مرد واهمه دارند. چون از شناخت کاملی نسبت به این پدیده برخوردار نیستند. به همین خاطر فرشته مرگ را اینگونه تصویر کردم."
فرید راجع به افت و خیز ریتم داستان به خاطر اتفاقات مختلفی که به وجود می آید، یادآور شد: "یک فیلم از قصه ای کلاسیک برخوردار نیست. مرحله حرکت یک بخش به بخش دیگر همانند حالت دم و بازدم عمل می کند. به همین خاطر یک سکانس نفس گیر و سکانس دیگر نفس انداز می شود تا ریتم فیلم خسته کننده نباشد. در عین حال ما بسته به هر بخش عمل کردیم. صحنه مربوط به کهریزک ماهیتش آرام و طولانی است. نکته دیگر اینکه ما از رئال به سوررئال می رسیم. این موضوع باعث تغییر حرکتی داستان می شود و برای نمونه صحنه توهم جوانان سرخوش پرتحرک از آب درمی آید."
وی درباره اینکه به خاطر تغییر ساختاری از واقعگرا به فراواقعیت تکلیف فیلم با مخاطب روشن نیست، گفت: "این فیلم از قصه بسیار کوتاه حرکت یک پیرزن از قبرستان و بازگشت دوباره در حالتی دیگر مربوط می شود. بسیار حیف بود اگر چنین قصه ای فقط به صورت واقعگرایانه کار می شد. بلکه فیلم استفاده از وهم و خیال هم می طلبید. به خصوص که طیبه از بیماری قلبی، مشکلات روانی و تیک عصبی هم برخوردار است و به همین خاطر بخشی از فیلم در خیال او روایت می شود. با این حساب فکر می کنم بخش هایی از فیلم که بافت متفاوتی دارند از قصه بیرون نمی زند و در اثر تنیده شده است."
نظر شما