به گزارش خبرنگار مهر، بخش اول گفتگو با هدایت الله خادمی، مدیرعامل اسبق شرکت حفارش شمال ۱۹ خرداد ماه با عنوان «ماجرای تولید نفت در دریای خزر / مچگیری احمدینژاد از تیم حفاری» درباره بهره برداری از میدان نفتی مشترک سردار جنگل در دریای خزر منتشر شد. میدانی که بهره برداری از آن به دلیل قرار گرفتن در آبهای عمیق محل بحث بوده و همچنان به نتیجه نرسیده است. هر چند دکل مورد نیاز برای حفاری در چنین عمقی با تکیه بر توان داخلی ساخته شد، اما به دلایل نامعلوم از این دکل استفاده نمیشود. بخش دوم و پایانی این مصاحبه پیش روی شماست:
خبرنگار مهر: به هر حال میدان نفتی سردار جنگل مشترک است و بحث منافع ملی است...
خادمی: دقیقاً. یک نکته اینکه این میدان، میدانی مشترک است و از طرفی نیز با وجود اینکه همین الان ما شاهد کاهش تولید در میادین آف شور (فراساحل) خلیج فارس هستیم، اما سعی میکنیم تولید نفت و گاز از میادین مشترک را حفظ کنیم.
ببینید ما بجز این میدان، جاهای دیگر را نیز متوقف کردیم. یک دستگاه حفاری بیکار وجود داشت به اسم سحر ۲ که زمان قاسمی، وزیر نفت دولت اسبق که همه به آن نیاز داشتند و در نهایت این دکل را به میدان مشترک فرزاد بی انتقال دادیم. وقتی حفاری در میدان فرزاد بی را شروع کردیم عربستان تعداد دکلهای حفاری در این منطقه را به ۶ تا ۷ دستگاه افزایش داد، اما در اوایل دولت تدبیر و امید، زنگنه دستور داد تا حفاری در این میدان متوقف شود!
آیا امکان حفاری در دریای خزر را داشتیم؟ هزینه تمام شده آن چقدر است؟
بله. چون اکتشاف بود هزینه تمام شده محاسبه نشده بود.
این کار چه عایدی برای کشور داشت؟
تکنولوژی آبهای عمیق داشتیم که میشد صادرش کرد و آموزش داد و به این ترتیب، نسبت به سایر کشورها، برتری داشت. این برتری فقط مختص ایران بود که میتوانست به حفاری در آبهای عمیق نیز تسلط داشته باشد. با رها شدن این کار بسیاری از نیروهای ما به آفریقا یا کشورهای دیگر با حقوق و مزایای بالا مهاجرت کردند. ما الان در خلیج فارس میدان فروزان را داریم که با عربستان مشترک است؛ عربستان در حدود ۵۰۰ هزار بشکه برداشت میکند و ایران حدود ۴۰ هزار بشکه!
در میدان آرش هم وضع به همین شکل است؛ باید بررسی کرد که علت اینکه با ترکمنستان قطع ارتباط گازی کردیم چه بود؟! در حالی که یک گازی با قیمت پایین از ترکمنستان وارد میکردیم و انحصار با ما بود. از طرفی باید پرسید چرا خط لوله صلح را نهایی و عملی نکردند.
گفته میشود علت اینکه ایران از پاکستان در این زمینه شکایت نمیکند این است که خط لوله به صفر مرزی نرسیده است.
یک مقدار بسیار کمی مانده بود اما با تعلل؛ ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هندوستان پروژه تاپی را کلید زده و ایران را دور بزنند و ما بازار گازی منطقه را از دست دادیم.
یعنی اگر قرار بود برنامه ریزی کند که ایران از بازار گازی حذف شود نمیتوانست به این خوبی طراحی کند.
میتوان گفت با بهره برداری از نفت خزر تمرکز تولید نفت کشور از جنوب کشور کاهش مییافت؟
ما منابع و امکاناتی را در شمال کشور و بخشی را در جنوب داریم که باید از همه آنها استفاده کنیم گرچه در جنوب هم خام فروشی میکنیم. ما بحثی که در این ۲۰ سال داریم این است که میگوئیم نفت را خام فروشی نکنید و آن را تبدیل کنید به فرآوردههای با ارزش؛ اگر چنین میشد، طی این سالها، دیگر یک کشور تک محصولی نبودیم که به راحتی تحریم شویم؛ اگر در بطن این موضوع بروید مشخص است که اصلاً بنا است که ما تک محصول شویم و گرنه مقام معظم رهبری دو بار در نمایشگاه نفت تاکید کردند که خام فروشی را تمام کرده و به فرآوردههای با ارزش تبدیل کنید. چرا گوش نمیکنند؟ چون میخواهند کشور تک محصولی باشد چون کشور تک محصولی را میتوان تحریم کرد.
برخی مسئولان میگفتند ما بنزین را وارد میکنیم بهتر است! باید دید چه کسی بنزین را وارد میکرد! در حالی که اگر پالایشگاه تأسیس شده و بنزین تولید شود، اشتغال برای جوانان ایجاد شده و شاهد ایجاد ارزش افزوده بیشتر هستیم ولی اگر وارد کنیم یک خانواده و یک گروه سود میکند.
بنابراین با توجه به این فسادی که عین موریانه به جان برخی مسئولین ما زده است امیدی به توسعه بر اساس منابع موجود نیست، مگر اینکه از این فساد به صورت شفاف پرده برداری شود.
پس نمیشود به این شکل نگاه کرد که بهره برداری و توسعه نفت خزر از تولید نفت در جنوب کشور تمرکززدایی میکند ولی باید به موازات جنوب توسعه داده شود؟
شما چند تا منابع مالی دارید؛ مثل اینکه شما چند شماره حساب در بانکهای متفاوت با گردش مالی بالا دارید؛ اینها همه منابع شما هستند؛ با بهره برداری و توسعه نفت خزر میتوانستیم با توجه به زنجیرهای که برایش میتوان تعریف کرد حداقل سه استان شمالی را توسعه اساسی دهیم.
امتیازی برای این بهره برداری و توسعه هم در نظر گرفته شد؟
نه اصلاً با برگشتن دکل از موقعیت مربوطه، ما امتیازمان را هم از دست دادیم و برای گرفتن سهم مان چیزی برای گفتن نداریم و در موضع ضعف قرار گرفتیم.
بازگشت دکل از موقعیت درخواست یا دستور چه مقامی بود؟
حتماً دستور زنگنه و تیم وی بود وگرنه قبل آن اوضاع چه فرقی داشت؟! دولت و وزرا بودند که کار میکردند و میآمدند و میرفتند.
شما اطلاعی از امضای قرارداد در این زمینه با جمهوری آذربایجان در زمان دولت هفتم و هشتم دارید؟
خاطرم هست زمان احمدی نژاد بحثهایی مطرح و قرار بود یک مذاکره با آذربایجان داشته باشند و همین بحثها شده بود که آقای متکی مطرح کردند که سهم مرزی ایران در خزر ۹ درصد و.... من همان زمان مصاحبه کردم و روزنامهها زدند که اگر رئیس جمهور قرار است برود مذاکره نباید کمتر از ۲۰ درصد را صحبت کند؛ البته آن سفر کنسل شد و گروهی که روی موضوع خزر کار میکردند را خواستند و حرفهایمان در این زمینه را زدیم و آنها هم صحبت کردند که آذربایجان مدرکی دال بر مرز بندی در خزر بیاورد؛ اگر اذربایجان مرزبندی ما را قبول نداشت میتوانستیم اعلام کنیم به استناد سهم مرزی ایران و شوروی که ۵۰ به ۵۰ بوده است، اصولاً جمهوری آذربایجان را به عنوان کشوری مستقل از اتحاد جماهیر شوروی سابق به رسمیت نمیشناسیم. اصولاً سهم ما همان ۵۰ درصد بود. چرا که شوروی تقسیم شده بود و سهم شوروی باید بین ۵ کشور تقسیم میشد، نه سهم ایران.
اینها بحثهایی است که باید توجه شود؛ ما دستگاه را بردیم در منطقه حفاری در آبهای مرزی ایران و آذربایجان مجبور شد نقشه نفتی خودش را تغییر دهد.
از میدان مشترک سردار جنگل چقدر برای ایران است؟
ما اعتقاد داشتیم همه آن برای ایران است از آنجا به بعد میرفتیم وارد میدان البرز میشدیم و ما معتقد بودیم که آنجا به صورت یکدست برای ما است.
قضیه ناو اسرائیلی و آذربایجان در دریای خزر چه بود؟
یک بحثی بود که قبلاً آذربایجان میخواست در این میدان کار کند ولی ایران اجازه نداد و یک ناو اسرائیلی آوردند و درگیری مختصری هم ایجاد شد و یک بار یک شناور ایرانی به مرز آذربایجان نزدیک شد و این اختلافات را داشتیم ولی آذربایجان با این کار به این راحتی عقب کشید و خودش را به دردسر نیانداخت.
آذربایجان در حال حفاری در خزر است و حتی این منطقه را آلوده کردند در حالی که ما نشستهایم و نگاه میکنیم.
اگر در خزر تولید و بهره برداری از نفت به ثمر برسد، احداث پالایشگاه یا پترو پالایشگاهها را منطقی میدانید فکر میکنید میتوان برای این نفت زنجیره تعریف کرد؟
بنده عرض میکنم که الان در عمق ده هزار متری خلیج مکزیک نفت استخراج میشود و اقتصادی است؛ این دستگاه تا ۱۰ هزار متر میتواند بصورت شناور حفاری کند و سیستم پیشرفتهتری دارد بنابراین اقتصاد با تکنولوژی میآید و هزینههای واحد را کاهش میدهد.
الان اطلاعی از آخرین وضعیت سردار جنگل دارید؟
تعطیل
آقای اصولی چکار میکنند؟
چند نفر نشستهاند، دور هم داستان تعریف میکنند هیچ اتفاقی نمیافتد.
نظر شما