به گزارش خبرنگار مهر، در سلسله یادداشتهایی که پیش روی شماست قواعد اندیشه در قرآن و به تعبیری قواعد اندیشه قرآنی توسط مصطفی عباسی مقدم استاد علوم قرآن دانشگاه کاشان از متن آیات استخراج شده است. از آنجا که اندیشه و تعقل در قرآن جلوههای بسیار و آثار سرشار دارد، منظور ما انواع و شاخههای مختلف آن یعنی هرگونه عقلورزی، تأمل، فکر، تعمق، آینده نگری و عاقبت اندیشی را شامل میشود. منظور از قواعد هم قانونمندیها و ضوابطی است که بر اندیشه مومنانه در پرتو قرآن احاطه دارند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در محفل انس با قرآن کریم در نخستین روز ماه مبارک رمضان، که امسال به دلیل کرونا به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، به بحث قواعد قرآن برای زندگی انسان و ضرورت استخراج آن توسط محققان و پژوهشگران پرداختند.
و اینک بیانی مختصر از این قواعد:
در ساحت عقیده و باور، آنچه به کار انسان میآید علم و یقین است و ظنیات را ارزشی نیست، اما در عمل و اخلاق و امور زندگی عادی گهگاه ناچاریم به گمانهای خویش بها دهیم، مثلاً با آنکه به سلامت همراهانمان از بیماریهای مسری و پاکی اشیا یا خوراکیهایی که میخریم اطمینان نداریم، ولی براساس حکم عقل بدون نگرانی، معاشرت و مصرف میکنیم. در فقه، عنوان این مسأله قاعده سوق مسلمین و ید مسلم است و بر پایه آن، حتی لازم نیست از قصاب بپرسی که حیوان، ذبح شرعی شده یا نه؟! در اخلاق هم گمان نیکو و اعتماد به مخاطب و همنوع در شرایط عادی ملاک است مادامی که خلافش ثابت شود، یعنی به ظن اعتماد میشود. به همین قیاس است که بدگمانی و سو ءظن ممنوع است.
علما در راستای آنچه گفتیم مطالب و ادله را به دو نوع علم و علمی تقسیم کرده اند: علم همان دریافتها و دلایل یقینی است و علمی، قضایای غیرقطعی و غیریقینی و برای تشخیص و ارزیابی و نحوه کاربست این قضایا علوم متعددی مثل منطق و اصول به وجود آمده اند.
در تفسیرهایی که از آیات میشود دو نوع گزارهها و دلایل پیش گفته وجود دارد یعنی مثلاً تفسیر آیه ولایت به مقام علی (ع) تفسیر قطعی است ولی تفسیر همان آیه به دوستی صِرف، ظنّی به شمار میرود.(آیه ولایت: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» در ارتباط با صدقه حضرت علی (ع) در حال رکوع)
از طرفی در ارزیابی دادههای شرعی و مطالب قرآنی و روایی، با گزارههای متنوعی مواجهیم که گاهی ما را درباره لزوم یا نفی حکمی به اطمینان و قطعیت میرسانند و جایی برای تردید باقی نمیگذارند؛ به اینها نصّ یا متن صریح گویند. مانند دلالت آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بر وحدانیت خدا یا دلالت «أَقِیمُوا الصَّلَاةَ» بر وجوب نماز. گاهی آیه یا حدیث، دلالتی ظنی با احتمال بالای ۵۰ درصد و کمتر از صددرصد بر حکمی دارند که به این دلالت، ظاهر گویند.
عنوان نمونه میگویند: آیه ۱۰۱ نساء در مسأله وجوب شکستن نماز توسط مسافر ظهور دارد. آنگاه که دلالت متن بر حکم و خلاف آن یکسان و به اصطلاح ۵۰، ۵۰ باشد مجمل مینامند. مانند دلالت آیات ابتدایی سوره عبس بر روی برگرداندن پیامبر (ص) و یا مرد قریشی از تازه وارد نابینا، در دیدگاه برخی مفسران و آخرین رتبه دلالت، وهم است که احتمالات ضعیف و غیرقابل اعتنا در روایات نامعتبر و تفسیر برای بی پایه را شامل میشود.
تقسیم دیگری که از متن آیات استفاده میشود و نقش برجسته ای در علم تفسیر دارد، محکم و متشابه است. محکم به آیه یا روایتی گویند که پیامی روشن قابل اتکا و غیرقابل تأویل و انکار دارد و راهی به جز التزام و عمل به آن نیست مانند: «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی» (آل عمران/۳۱) و متشابه آیهای است با پیام مبهم و شبهه دار که انسان را در مقام التزام و عمل دچار دودلی میکند، مانند «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» (مائده/۶۴). از این آیه این شبهه پیش میآید که آیا خدا دست دارد که بسته یا باز باشد که البته با ارجاع به آیات محکم معلوم میشود منظور، دست داشتن خدا نیست، بلکه منظور بخشنده نبودن خداست که یهودیان گمان میکردند.
به هر روی اینها برخی از مرزبندیهای دقیق در اندیشه قرآنی است. بی گمان این همه به توضیح و تمثیل بیشتری نیاز دارد اما از باب نَمی از یَم، خدمت دوستان ارائه گردید تا فتح باب و طرح سؤالی باشد، برای مطالعه بیشتر پیرامون دلالتها و پیامرسانیهای ظریف و لطیف قرآن کریم.
نظر شما