به گزارش خبرگزاری مهر، ان شاءالله رحمتی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در برنامه سوفیا رادیو گفتوگو با تأکید بر اینکه در میان اساتید دغدغهای مبنی بر امروزی شدن سهروردی وجود دارد، افزود: امروز سخت نیاز داریم عقلانیت غرب را جذاب سازیم؛ عقلانیت خشک و افراطی غربی با ما میانهای ندارد و لذا نیچه را پرخواننده ترین فیلسوف غربی میشناسیم.
وی اضافه کرد: در سهروردی هم عقل وجود دارد ولی عقلی طرب ناک؛ وقتی با سهروردی ارتباط برقرار میکنیم، همان حسی را داریم که وقتی حافظ میخوانیم یا مولانا.
رحمتی در عین حال تأکید کرد: سهروردی از عقلانیت هم چیزی کم ندارد. اگر متناسب با فضای فرهنگی خود آثار سهروردی را میخوانیم، میتوان گفت او بارز ترین نمونهای است که امروز نه فقط اهل فلسفه بلکه اهل هنر هم باید نوشتار او را فرا گیرند. در این سالها شوقی که به خواندن سهروردی پیدا شده، این عرض بنده را تأیید میکند.
این مترجم افزود: واقعیت این است که سهروردی ادعای تأسیس حکمت اشراق را ندارد، بلکه دم از احیاگر بودن آن میزند اما نوع احیای او با چیزی که امروز از احیاگری میدانیم، تفاوت دارد. این احیاگری به عصر و دورهای خاص باز نمیگردد.
این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: سهروردی خاصیتی ورای سنتها دارد. پروژه احیاگری به صورت امری بیرون از فرد احیاگر نمایان میشود. این سنت مربوط به گذشته بوده و احیاگر آن را به زبان امروزی تقلیل میدهد که وجهی معاصر مییابد. سهروردی حکمت اشراق را دوباره برای ما روایت نمیکند بلکه این حکمت باستانی دوباره برای خود او هم احیا شده است.
سهروردی فیلسوفی سهل و ممتنع است
سیدباقر میرعبداللهی اظهار کرد: سهروردی در میان فیلسوفان درجه یک و دو و نیز مروجین، فردی خاص است به گونهای که سیره و زندگی، مقتول و جوان مرگ شدن او، در کنار گرایشهای عرفانی و نوشتار فارسی کتب سهروردی از جمله ویژگیهایی است که او را محبوب القلوب ساخته است.
وی سهروردی را دارای کشش دراماتیک و برجسته دانست و افزود: سهروردی فیلسوفی سهل و ممتنع است؛ همچون شیخ الرئیس و صدرالمتألهین.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: جوانانی که با حافظ و سعدی دمخور هستند، شمایی عاطفی و احساسی هم نسبت به سهروردی دارند اما کمبود منابع ساده سازی شده و مستند به زبان فارسی مزید بر علت شده است تا بلایی که بر سر نیچه در فضای فکری ما پدید آمده است، بر سر سهروردی هم بیاید. جوانانی که تحصیل آکادمیک در حوزه فلسفی ندارند، نیچه را در حد «چنین گفت زرتشت» میشناسند.
میرعبداللهی در رابطه با شناخت سهروردی خاطرنشان کرد: باید دانست اگر میخواهیم از نسبت شناختی خود با سهروردی سخن بگوییم، باید بدانیم نسبتی از سهروردی را از آن سوی تاریخ به دوران امروز نمیآوریم و نباید توقع داشته باشیم بحران هویت امروز ما را حل کند. سنت فلسفی ما و به طور کلی فلسفه چنین جایگاهی ندارد و این نکتهای است که باید همواره در مورد شناخت فیلسوفان مورد نظر داشت.
شناخت فلسفیدن سهروردی چگونه است؟
همچنین سیدحسن سیدعرب، سهروردی پژوه در باب شناخت این فیلسوف اشراقی در میان آثارش گفت: شیخ شهاب الدین در خلاصه مشهوری که در تلویحات بیان میکند و میگوید افلاطون را میبیند که با هم در خصوص حکمای اسلامی بحث کرده و به مقام علم در فلسفه اشراق میپردازد، خود را به عنوان شخصیتی متفکر در تاریخ فلسفه اسلامی معرفی نمینماید.
وی با بیان اینکه سهروردی با این رویدادهای باطنی تفاوت دارد، گفت: ابتدا باید نسبت خود را با تفکر و فلسفه و اندیشه پرسشگر مشخص کنیم تا بتوانیم مقام فلسفی سهروردی را بشناسیم.
این پژوهشگر تأکید کرد: سهروردی متمایز از ابن سینا و فارابی و ملاصدرا است و اصل مهمی که در جوهره فلسفه اشراق وجود دارد، نوع پرسش و تقریراتی است که سهروردی از فلسفه اشراق بیان مینماید و امروز بخش کوچکی از عرفان و تجربه شخصی او به ما رسیده است. سهروردی نظام بزرگی از منطق هم دارد که اگر از آن غفلت شود، از تفکر سهروردی نیز غفلت خواهد شد.
سید عرب ادامه داد: سهروردی، مفتاحی پیش روی ما میگذارد تا به فضای فکری او راهنمایی شویم که اگر قصد داریم نسبت خود را با سهروردی بسنجیم، ابتدا باید پرسش فلسفی داشته باشیم. بنده با کاربردی شدن فلسفه مخالفم که اگر فلسفه به کوچه و بازار بیاید امری نظیر دکانداری شده و معنای تفکر از آن استخراج نخواهد شد.
نظر شما