به گزارش خبرنگار مهر، از سال 83 صحبت درباره توجه بیش از اندازه سینماگران به ساخت فیلم های تجاری قوت گرفت و با توجه به اینکه بخش خصوصی ترجیح می داد در عرصه ای فعالیت کند که از جهت برگشت سرمایه دغدغه خاطر چندانی نداشته باشد، حاضر به تولید فیلم های فرهنگی نمی شد. بنابراین معاونت سینمایی وزارت ارشاد اقدام به ارائه طرح تولید فیلم هایی با مضمون دینی کرد که این نوع آثار در قالب ژانر معناگرا جا گرفتند.
آثار معناگرا به سفارش تهیه کنندگان دولتی تولید شدند و مسائل اعتقادی، دینی، توجه به امور معنوی و کنکاش در زمینه فلسفه مرگ و زندگی محور اصلی این نوع فیلم ها را تشکیل می داد. این موضوع هدف مدیران سینمایی از تولید و عرضه آثاری متفاوت با جریان کلی و عمومی تولید فیلم را تامین می کرد. از سویی، چون این نوع فیلم ها کمتر به رعایت مولفه های جذاب سازی آثار خود توجه می کردند، زمان بیشتری برای آشنایی ذهن مخاطب و استقبال از این آثار نیاز داشتند.
رضا کیانیان و هومن سیدی در نمایی از "یک تکه نان"
در هر حال ژانر تازه متولد شده سینمای ایران هر چند پیش از آن به شکل های مختلف از جمله سینمای دینی به فعالیت می پرداخت، اما مختصات و شخصیت حقوقی خاص خود را پیدا کرد و مدیران سینمایی برای اینکه این نوع فیلم ها بتوانند اعتبار لازم را کسب کنند از کارگردان های شناخته شده دعوت به همکاری کردند. از سوی دیگر، مدیران تلویزیون نیز با این جریان همراه شدند و تعدادی فیلم تلویزیونی در این ژانر تولید و پخش شد و آشنایی مخاطب را با این گروه فیلم به وجود آورد.
فیلم های سینمایی "یک تکه نان" کمال تبریزی، "تنهایی باد" وحید موسائیان، "قدمگاه" محمدمهدی عسگرپور، "خیلی دور خیلی نزدیک" رضا میرکریمی، "بید مجنون" مجید مجیدی و "بابا عزیز" ناصر خمیر جزو آثاری بودند که سال 83 تولید شدند و در جشنواره فیلم فجر همان سال به نمایش درآمدند. کیفیت به نسبت خوب این فیلم ها و استقبال خوب مردم باعث شد مدیران سینمایی از برنامه ریزی خود اظهار خشنودی کنند و به این کار ادامه دهند و حتی درصدد گسترش این شیوه فیلمسازی برآیند.
طراحی ژانر معناگرا این ویژگی مثبت را برای سینمای ایران به ارمغان آورد که هم تنوع مضمون و ساختاری را به همراه داشته باشد و هم اینکه بستری فراهم کرد تا سینماگران بتوانند بیان هنری خود را در قالب آن ارائه کنند. به عبارت دیگر، این ژانر مجالی برای ارائه آثار هنر و تجربه سینمای ایران شد و فضایی تازه در این زمینه به وجود آورد. البته این سینما از آن جهت که حمایت دولتی را در پی داشت توانست با اطمینان بیشتری به کار ادامه دهد.
سال 84 ساخت فیلم های این ژانر سینمایی همچنان ادامه پیدا کرد و توانست از حضور کارگردان های مختلف استفاده کند. هر چند این بار استقبال فیلمسازان باتجربه در میان سینماگران کمتر به چشم می خورد. "اینجا چراغی روشن است" رضا میرکریمی، "وقتی همه خواب بودند" فریدون حسن پور، "باغ های کندلوس" ایرج کریمی، "پشت پرده مه" پرویز شیخ طادی، "راه طی شده" عباس رافعی، "خواب تلخ" محسن امیریوسفی، "روز باران" اسماعیل براری، "سفر به هیدالو" مجتبی راعی و "جایی در دوردست" خسرو معصومی جزو آثار معناگرا بودند.
نکته قابل توجه اینکه آثار سال 84 به جهت کیفیت و جذب مخاطب در مجموع از شرایط بهتری برخوردار بودند. به خصوص که مسئله توجه به بیننده عام بیشتر مورد توجه کارگردانان این بخش قرار گرفت و اهتمام به این عنصر شرایطی را به وجود آورد که آشنایی هر چه بیشتر علاقمندان سینما را در پی داشته باشد. نکته دیگر، افزایش نسبی کیفیت بیان سینمایی آثار بود. یعنی فیلمسازان به گونه ای مطالب مورد نظر خود را بیان می کردند که از شعارگویی یا ارائه مستقیم مفاهیم تا حدود زیادی دوری کند و به مسائل اجتماعی روز نیز نزدیکتر باشد.
اصولا مدیران و دست اندرکاران سینمای کشور از ابتدای طراحی ژانر معناگرا در تعریف دقیق حد فاصل سینمای اجتماعی داستان پرداز که به مسائل اعتقادی و اخلاقی نیز توجه نشان می دهد و فیلم هایی که به صورت اختصاصی به مسائل معنوی در جنبه های مختلف آن می پردازد، تا حدودی دچار مشکل بوده اند. به همین خاطر همواره فیلمسازان تلاش کرده اند تفاوت آثار تولیدشده در این دو بخش را به دقت مشخص کنند.
همین بحث ها باعث شد کارگردان های فعال این ژانر مسائل دینی، اعتقادی و حتی فلسفی را به شکل جدی تر در آثار خود بگنجانند و معناگرایی شکلی کاملتر به خود بگیرد. هر چند فیلمسازان این بخش برای اینکه از بیان کلیشه ای مفاهیم معنوی و اعتقادی دوری کنند، به اجبار سوژه داستان های خود را با اتفاقات اجتماعی روز پیوند زدند تا به این وسیله آثار آنها با مخاطب عام ارتباط لازم را برقرار سازد. در این میان توجه به افکار و اندیشه اقلیت های دینی با توجه به فطرت پاک انسانی و پیام مشترک مذاهب نیز مورد توجه کارگردان های این بخش قرار گرفت.
سال 85 در ژانر معناگرا فیلم هایی همچون "دست های خالی" ابوالقاسم طالبی، "خدا نزدیک است" عل وزیریان، "سینه سرخ" پرویز شیخ طادی، "آدم" عبدالرضا کاهانی، "اقلیما" محمدمهدی عسگرپور، "پابرهنه در بهشت" بهرام توکلی، "مصائب دوشیزه" مسعود اطیابی، "آفتاب بر همه یکسان می تابد" عباس رافعی و "استشهادی برای خدا" علیرضا امینی تولید و برای حضور در جشنواره فیلم فجر ارائه شد.
این بار بیشتر کارگردان هایی که به تولید آثار معناگرا روی آورده بودند یا آثار اول و دوم خود را می ساختند یا اینکه در عرصه فیلمسازی جزو جوانترها محسوب می شدند. این مسئله از دو جهت قابل توجه است؛ نخست اینکه ژانر معناگرا به اندازه کافی مخاطب خود را یافته که کارگردان های مختلف سینمای ایران به فعالیت در این بخش اظهار علاقه می کنند. دیگر اینکه، این بخش مجالی برای فیلمسازان به وجود می آورد تا بتوانند تجربه تازه ای در کارنامه فعالیت های سینمایی خود رقم بزنند.
در حال حاضر سیاستگذاران سینمایی کشور در تلاشند آثار ژانر دفاع مقدس و حادثه ای را گسترش بدهند. هر چند تا برگزاری جشنواره فیلم فجر امسال به عنوان گردهمایی عمومی فیلمسازان ایرانی باید منتظر ماند و حاصل برنامه ریزی و تلاش مدیران بخش تولید را به تماشا نشست، اما به نظر می رسد ژانر معناگرا در برنامه ریزی های جدید سینمایی مغفول مانده و به همین خاطر احتمال کاهش تولیدات این بخش وجود دارد. در صورتی که اگر مدیران سینمایی به گسترش و غنای بیشتر ژانر معناگرا کمک کنند، طی سال های آینده شاهد آثار مذهبی قابل توجه و مردم پسندی خواهیم بود.
نظر شما