۲۹ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۱

تولد یک نشریه دانشجویی دیگر

«اینجا آزاد» با پرونده‌ای پیرامون مهاجران افغانستان منتشر شد

«اینجا آزاد» با پرونده‌ای پیرامون مهاجران افغانستان منتشر شد

نخستین شماره از نشریه دانشجویی «اینجا آزاد» با پرونده‌ای پیرامون مشکلات و مصائب مهاجران افغانستانی در ایران منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نخستین شماره از نشریه دانشجویی «اینجا آزاد» به صاحب امتیازی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، مدیر مسئولی علی حیدری و سردبیری مریم سادات معتمدی منتشر شد. محتوای این شماره پرونده‌ای است پیرامون مهاجران افغانستان در ایران با عنوان «نه پای رفتن و نه جای ماندن»؛ و همین نشان از دغدغه‌های انسانی و اجتماعی این دانشجویان دارد. گزارشی به نام «پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت» به قلم مدیرمسئول در این شماره منتشر شده که درباره شهید نسیم افغانی است. گفت‌وگویی با دکتر فضه حسینی اولین پزشک افغانستانی مشغول به کار در اصفهان با عنوان «اکنون زمان بازنگری در قانون اساسی است» و گزارشی پیرامون قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی و افغانستانی از دیگر مطالب جالب توجه این نشریه است.

عناوین مطالب منتشر شده در این شماره از نشریه به این شرح است: «تنها مردگان پایان جنگ را دیده‌اند» (یادداشت مدیرمسئول)، «مهاجرت انتخاب این مردم است» (یادداشت سردبیر)، «مهاجرین افغانستانی از دید آمار» (اینفوگرافی)، «در جست‌وجوی هویت»، «میزگرد: مشکلات مهاجران افغانستانی در ایران»، «هم‌زبان بی‌زبان»، «پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»، «فرزندان ناکجا آباد: گزارشی پیرامون قانون اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی»، «ورزش سیاسی: گفت‌وگویی با سمیه غلامی تکواندوکار افغانستانی و اولین مدال آور زن افغانستانی در مسابقات بین المللی»، «واردات دانشجو، تجارتی پر بازده»، «قهرمان مهاجر»، «آغشته به خیال تحصیل»، «روزگار هفتاد هزارتومانی»، «سد جنگ در مسیر رشد انسانی»، «اکنون زمان بازنگری در قانون است»، «در خانه برادر» و «روابط ایران و افغانستان در گرو سند راهبردی».

علی حیدری، مدیرمسئول این نشریه و دبیر انجمن اسلامی دانشجویان، که دانشجوی دکترای دندانپزکشی است در یادداشت مدیرمسئول نوشته است: «مطابق ماده چهارمِ قانون اساسی نافذ افغانستان هرفرد از افراد این ملت، «افغان» محسوب می‌شود. این گزاره به خودی خود می‌تواند چرایی شرایط امروز افغانستان، را تا حدی توضیح دهد؛ در فرهنگ عامه مردم این کشور و به طور تاریخی، لفظ افغان به یکی از اقوام این کشور (پشتون‌ها) اطلاق میشود و این کافی است تا سایر گروه‌های قومی ساکن این کشور از تاجیک تا هزاره، از ترکمن تا بلوچ و از نورستانی تا ایماق، حداقل در چارچوب قانون اساسی خود را افغان ندانند. افغان به جای افغانستانی؛ عاملی از مجموع دلایلی که سبب می‌شود ملیت در افغانستان مفهومی نامأنوس باشد. جدا از تضاد و بعضاًتناقض قومی تگرایی با ملیت گرایی در عصر حاضر، هیچگاه نمی‌توان نقش عناصر خارجی در شرایط امروز افغانستان را نادیده گرفت.

اگر امروز در مناظرات پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، جو بایدن افغانستان را متشکل از سه کشور می‌داند که یکپارچگی‌اش امری محال است، دلیل آن را قبل از هر چیز باید در سیاست‌های استعماری و چپاولگرانه کشورهای مختلف شرقی و غربی، از شوروی سابق تا آمریکای امروز، جست‌وجو کرد. سیاست‌هایی که نه تنها حاکمیت ملی و استقلال و به تبع آن امنیت افغانستان را تحت تأثیر قرار داده است بلکه خود آتش آور اختلاف و شکاف در داخل مرزهای این کشورِ هفتادودو ملت است.

اگر امروز گروه طالبان به طرز خنده آوری از گروه‌های تفکیک ناپذیر حاضر در روند طرح صلح افغانستان است، این نتیجه اقدامات همان کشورهایی است که از هزاران کیلومتر دورتر برای بهبود شرایط افغانستان نسخه می‌پیچند تا از زبانه‌های جنگی که خود آتش آن را برافروخته‌اند، در امان باشند. اکثر مواقع، سیاستمداران دلایلی نظیر «یاری رسانی به مردم مظلوم آن کشور»، «تأمین امنیت مردم آن کشور» و «فراهم آوردنِ بستری برای پیشرفت و دستیابی به آنچیز که آن کشور و مردمش لیاقتش را دارند» را برای توجیه چرایی شروع جنگ‌ها بیان می‌کنند. اما همیشه، از ویتنام تا لیبی، از عراق تا فلسطین و از لهستان تا افغانستان، جنگ برای «مردم آن کشور» حاصلی جز فقر و بی خانمانی و مرگ و درد و در یک کلام نابودی نداشته است.

یورش همه جانبه ارتش سرخ شوروی به مرزهای شمالی افغانستان با هدف دستیابی به آب‌های گرم (بنا بر وصیت پتر کبیر) و همچنین تسلط بر قوس بحران (به تعبیر برژینسکی) و با بهانه «رعایت حُسن همجواری» و «کمک به مردم ستمدیده افغانستان» آغازی بود بر جنگ‌های ناپایان افغانستان از چهل سال پیش تاکنون که از نتایجش مهاجرت اجباری میلیون‌ها آواره به کشورهای همسایه، از جمله ایران بود. به طورکلی در مهاجرت، دو موضوع «انطباق» فرد / افراد مهاجرت کننده و «پذیرش» توسط فرد / افراد کشور مقصد از اساسی‌ترین موارد قابل ذکر هستند که البته این پذیرش و انطباق، در مورد پناهجویانی که بار جنگ را بر دوش حمل می‌کنند و به اقتضای شرایط، نه به صِرف انتخاب خود، وارد کشور دیگر می‌شوند موضوعی قابل توجه‌تر است.

از همان روزهای اول حمله ارتش سرخ شوروی به افغانستان، ایران و پاکستان بیشترین پناهجویان افغانستانی را پذیرا بوده‌اند و امروز شاهد حضور نسل‌های دوم و سوم مهاجرین در این دو کشور هستیم. شاید وقت آن رسیده باشد که با نگاهی به عملکرد چهل ساله دولت- ملت ایران در پذیرش اتباع افغانستانی و بررسی نقاط ضعف و قوت آن، ارزیابی منصفانه‌ای از شرایط مهاجرین در کشورمان داشته باشیم.»

کد خبر 5002499

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha