به گزارش خبرنگار مهر، آخرین جلسه از نشستهای گروه جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی دیروز بعد از ظهر با سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه با موضوع «دین خصوصی، دین عمومی: مقایسه تحلیلی گفتمان های پس از انقلاب اسلامی ایران» برگزار شد.
در این نشست دکتر فراستخواه ضمن تبیین جایگاه دین اظهار داشت : مرزهای خصوصی و عمومی دین، وضعیت مساله آمیز و بحث برانگیز پیدا کرده و این بحث مورد چون و چراهای نظری قرار گرفته است، به گونه ای که عنوان بیست و هشتمین کنفرانس بین المللی جامعه شناسی دین(ISSR) که در سال 2005 در زاگرب، پایتخت کروات برگزار شد، «چالش مرزها» نام گرفت و این نشانگر اهمیت توجه به مرز میان جامعه و دین و چالش برانگیز بودن آن است.
وی با اشاره به پیشینه بحث تقسیم سنتی به دوگانه خصوصی و عمومی، این امررا که دین ذاتا امری خصوصی است از تعمیم داده ها و مفروضاتی دانست که ناظر بر تحولات و فرایندهای سیاسی و ساختارهای بخشی از جوامع غربی در دوران خاصی از تاریخ خودشان و در ارتباط با سرگذشت و ویژگیهای دین مسیحیت است.
دکتر فراستخواه در ادامه افزود : این تقسیم بندی در زمان خود و برای آن جوامع کارایی مفهومی داشت، اما این الگوی مفهومی امروز در برخی گفتارهای عامه پسند تبدیل شده است و دیگر کارایی ندارد. بدین منظور جامعه شناسی اختلاف نگر و مطالعات تطبیقی دین بر ضرورت تاملات اختلاف نگر در زمینه کاوی بر جوامع غیر غربی تاکید می کنند. چراکه جوامعی مانند ایران زمینه های تاریخی، ساختارهای فرهنگی و دینی متفاوتی دارند و نسبت به این الگوی دم دستی و باب روز، به آسانی مجاب نمیشوند، پس نیاز به زمینهکاویهای بیستر در این جوامع هستیم تا اینکه فقط به الگوهای مفهومی دم دستی چون تقسیم خصوصی و عمومی مراجعه کنیم.
فراستخواه به ظهور عصر پساسکولار و جامعه شناسی مابعد وبری اشاره کرد و گفت: شواهد بسیاری چون: الجزایر، ترکیه، اروپای شرقی و حتی مرکزی، ایران، مرزهای یهودی - فلسطینی، آمریکای لاتین، ایالات متحده در این مدت دیده شدهاند که حاکی از فعال شدن دین در حوزهای بیرون از حوزه خصوصی است و بنابراین روشهای وبری نمی توانند این موضوع را توضیح دهند و شواهد حاکی از آنند که تغییر به شکلی غیرخطی رخ داده است.
وی افزود : بنابراین الگوی «یا این، یا آن» در موضوع دین خصوصی و دین عمومی، امروز دیگر به صورت ابزار مفهومی ناکارآمدی برای توضیح جایگاه دین در زندگی و بخصوص در برخی جوامع غیرغربی است و طرحهای غالب و مغلوب الگوی خوبی برای توصیف دینداری نیستند و نیاز به تأمل بیشتر در نظریههای بدیل همچون آزادی سازی دین و رویکرد انتقادی و مفاهیم جایگزینی چون دین مدنی، دین فرهنگی، دین اجتماعی و حتی دین عمومی دموکراتیک داریم.
وی دوگانه مفهومی خصوصی و عمومی را از ابزارهای مفهومی مدرنیته متقدم خواند و گفت : بر خلاف ادبیات قدیم که دین را ملاط اجتماعی و امری ساده میپنداشت، در ادبیات متاخر ایمان همان طور که به صورت فردی و تجربه شخص پدیدار می شده، ظهور و تجلیات و ابعاد جمعی نیز پیدا می کرد و نهادها، جماعتها، مدارس، انجمن های داوطلبانه، بنیادهای نوع دوستانه و عاملان اجتماعی به وجود می آورد و به صورت نیروهای موثر در عرصه عمومی و معادلات و مناقشات اجتماعی وارد میشد و دیگر تجربه فردی تنها یکی از وجوه ایمان است و ایمان به صورت نهادهای اجتماعی و جماعت ها ظاهر می شود. به همین دلیل برخی پژوهشگران چون واتمو از نسبت دیالکتیکی میان حس آگاهی و وجدان خصوصی سخن می گویند.
وی در انتهای بحث به پنج گفتمان ایرانی در زمینه دینداری اشاره کرد و خصوصیات هر یک را تبیین نمود.
نظر شما