به گزارش خبرنگار مهر، متنی که در ادامه میخوانید، گزارشی علمی است به قلم سید محمود نجاتی حسینی (خراسانی) پژوهشگر مطالعات آکادمیک و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز. «بررسی جایگاه مفهوم شهروندی در قانون شهرداری ایران»، «شهروندی دانشگاهی در ایران»، «تبارشناسی کلاس در ایران: تجربههای تاریخی و تجربههای زیسته» و ترجمه کتاب «روشهای پژوهش شهری» نوشته گرگوری آندرانوویچ، از کتابهای منتشر شده اوست.
درآمد
فهم و شناخت مفهوم – پدیدهای که در «مطالعات آکادمیک» (یعنی مطالعات تخصصی چند دانشی که مساله و مضمون مورد مطالعه و پژوهش آن: دانشگاه، علم، تکنولوژی، زیست دانشگاهی، سازمان فضای دانشجویی، کلاس درس، جنبش دانشجویی، آزادی دانشگاهی و تاریخ دانشگاه، اخلاق دانشگاهی است، شهروندی دانشگاهیacademic citizenship مینامیم؛ مستلزم مباحثی مقدماتی درباره ماهیت شهروندیهای متقدم و متاخر است.
لازم به ذکر است بدون این مباحث مبنایی، شناخت شهروندی دانشگاهی سخت و طاقت فرساست. زین روی نگارنده به صورتی فشرده ادبیات این شهروندیها را گزارش میکند و سپس به شهروندی دانشگاهی آن هم به صورتی موجز و فشرده خواهد پرداخت. برای سهولت در دسترسی با اطلاعات تخصصی بیشتر درباره هرکدام از انواع شهروندیهای گفته شده در این نوشتار نیز منابع فارسی تخصصی مرتبط با شهروندی مورد بحث نیز در پانوشت آمده است.
در مورد شهروندی دانشگاهی نیز چون خوش بختانه کتاب مرتبط نگارنده با همین عنوان منتشر شده و در دسترس است، لذا برای رعایت اقتصاد نوشتار به خلاصه مختصر سودمندی از ماهیت شهروندی دانشگاهی نیز بسنده خواهم کرد.
درباره ماهیت شهروندی (ها)
نشانگر استراتژیکی جهان مدرن و مدرنیته سیاسی حقوقی با حقوق بشر و شهروندی شناخته میشود. شاخص مهم برای دموکراتیک محسوب شدن یک حکومت، یک جامعه سیاسی، یک جامعه مدنی و یک حوزه عمومی حقیقی نیز تکوین و توسعه وتعمیق و ترویج و تکریم شهروندی است. بنابراین به حق باید به سبک هایدگری پرسید: «چیست آن چه می نامندش شهروندی؟» (۱) یک پاسخ کوتاه کار راه انداز، حسب مفاد «نظریه اجتماعی شهروندی» (۲) نیز این است: «پایگاه و نقش اجتماعی متعهدانه و مسئولیت آور برای همه اعضای جامعه مدرن به صورت برابر – فارغ از طبقه اجتماعی و نژادوقومیت و مذهب و زبان و جنسیت آنان- که حاوی وظایف و حقوق و امتیازات اخلاقی سیاسی قانونی در جامعه و حوزه عمومی است.» به این قرار شهروندی هم چون خون در مویرگهای و اندام یک جامعه مدرن لیبرال دمکراتیک است.
همچنین شهروندی در سپهرهای سیستمی جامعهای نیز برساخته میشود و لذا به شکلهای اجتماعی گوناگون متمم و مکمل هم نمودار میشود: از «شهروندی مدنی» (یعنی شهروندی که ناظر است به: بهرهمندی همگان از آزادی بیان و عقیده و مذهب و برابری در برابر قانون و عدالت قضائی) تا «شهروندی رفاهی اجتماعی» (یعنی شهروندی که ناظر است به: برخورداری برابر و عادلانه و منصفانه افراد از رفاه، کیفیت زندگی مناسب، مسکن، بیمه، بهداشت، آموزش همگانی رایگان) و نهایتاً «شهروندی سیاسی» (یعنی شهروندی که ناظر است به: امکان و فرصت برابر همه برای مشارکت در زندگی سیاسی، حق تعیین سرنوشت جمعی، حق تعیین دولت و حکومت مورد نظر شخص، رأی دادن، منتخب شدن برای تمام نهادها و گروهها و سازمانها و شوراها و مقامات محلی و ملی، انتخاب کردن مقامات سیاسی ملی منطقهای و ملی و محلی)
اما در کنار نسلهای متقدم شهروندی (مدنی، رفاهی، اجتماعی، سیاسی) و با توجه به اقتضائات زیست مدرن و سبک زندگی متاخر نسلهای متاخر شهروندی هم در «ادبیات شهروندی» و هم در «مباحث حوزه عمومی» ظاهر شدهاند: منظور «شهروندی زنانه» که ناظرست به: تسری تمامی وظایف – حقوق – امتیازات شهروندیهای مردانه موجود به زنان از منظر فمنیستی (۳)؛ «شهروندی زیست محیطی» که ناظرست به: تسری حقوق - وظایف شهروندیهای متقدم به حوزه حفاظت از محیط زیست و اکولوژی و طبیعت (۴)؛ «شهروندی فرهنگی» که ناظرست به: تعمیم حقوق – وظایف شهروندی به امر فرهنگی، هویت، سبک زندگی با هدف به رسمیت شناخته شدن تفاوتهای فرهنگی و چندفرهنگ گرایی و کثرت گرایی فرهنگی با نگاه پست مدرنیستی (۵) و نهایتاً «شهروندی شهری» که ناظرست به تسری وتعمیم حقوق – وظایف – امتیازات شهروندی به حوزه زندگی شهری، امرمحلی، سازمانهای محلی شهری، مقامات شهری و شوراهای شهری و مدیریت و برنامهریزی شهری. (۶)
این میان البته به دو سپهر نوظهور دیگر از نسلهای متاخرتر شهروندی که منحصر به فرد هستند نیز باید اشاره کرد: «شهروندی مجازی» که ناظرست به: تسری و تخصیص و تعمیم حقوق – وظایف- امتیازات همه انواع شهروندیها در / به فضای مجازی و اینترنت و امر دیجیتال و فرهنگ سایبری؛ آنچه که با اسامی مانند «نتیزن» و «وبیزن» و یا «شهروند شبکه» و «شهروند رایانهای» و نیز «شهروند بر خط و آنلاین» از آن یاد میشود. (۷) و نیز «شهروندی دینی» که ناظرست به: پیوند زدن محتوای شهروندی با مقتضیات امر دینی وفق ملاحظات امر دین داری و نیز تسری ملاحظات شناختی - عقیدتی انسان شناسی دینی به شهروندی با دادن صفات مذهبی به امر شهروندی و برخوردار کردن امر شهروندی از مایههای دینی و الاهیاتی با هدف تقدس بخشیدن به حقوق بشر و شهروندی متعارف و نیز به رسمیت شناخته شدن شهروندی عرفی وسکولار توسط دین و نهادهای دینی و دین گرایان و دین داران. (۸)
درباره ماهیت شهروندی دانشگاهی (۹)
درباره شهروندی دانشگاهی بهتر است به این دو پرسش مهم بپردازیم: چرا شهروندی دانشگاهی مهم است؟ و شهروندی دانشگاهی در مطالعات آکادمیک چگونه معرفی شده است؟
چرا شهروندی دانشگاهی مهم است؟
در جهان مدرن معاصر به خاطر پیچیدگیها و پیشرفتها و همزمان نیز فزون گرفتن مخاطرات و خطرات و توسعه بحرانها وچالشها و مسائل اجتماعی فرهنگی سیاسی و درماندگی ناتوانی و ناکارآمدی لازم از سوی حاکمیتهای سیاسی برای مواجهه کارشناسی علمی با همه این رخدادها؛ از زیست جهان آموزش عالی پیشرفته توقعاتی فراتر از آموزش علم و تولید تکنولوژی و تربیت «دانشمند- فنشناس– کارشناس» میرود. یکی از این توقعات به حق و منطقی، تقاضا از آموزش عالی برای پل زنی میان سیاست – دانشگاه – جامعه است تا بتوان انسان دانشگاهی دیگری پروراند با خلق و خویی «مدنی– سیاسی». تعبیری که از این «انسان دانشگاهی مدنی سیاسی» میشود فی الواقع شهروند دانشگاهی است. و به تبع آن، جریان و پروژه یا پروسهای هم که منجر به پروراندن این نوع سوژه دانشگاهی میشود شهروندی دانشگاهی محسوب شده است. بنابراین شهروندی دانشگاهی ناظر به جریانی است اجتماعی فرهنگی با نتایج سیاسی که در / از خلال آن انسان دانشگاهی (دانشجو- دانش آموخته – مدرس) با هویتی دانشگاهی (متخصص خود آگاه و کارشناس ماهر آماده حل مساله) میتواند به صورتی موضعمند، نقش مشارکتی مدنی– سیاسی در جامعه (دانشگاهی، محلی، ملی، منطقهای، جهانی) ایفا کند.
شهروندی دانشگاهی در مطالعات آکادمیک چگونه معرفی شده است؟
در مطالعات آکادمیک بحثهای قابل توجهی درباره ماهیت شهروندی – دانشگاه – آموزش عالی صورت گرفته است. در این نظریهها و به صورتهای گوناگون مضمون شهروندی دانشگاهی و شکلهای اجتماعی آن معرفی شده است که صرفاً به چند نمونه مهم و معرف از آنها اشاره میشود:
۱.شهروند دانشگاه university citizenship . وفق این ایده از دانشجو و استاد توقع میرود تا نقش شهروندی در دانشگاه ایفا کنند و در کالج، دپارتمان و کلاس درس (فضاهای اصلی دانشگاهی) دانشجو و استاد سیاست ورز باشند. (برای نمونه نک: کانتز ۲۰۰۶؛ استفانز ۲۰۰۴؛ مک فارلن ۲۰۰۷؛ بولدنا، گاسلینگا و اوبراین ۲۰۱۵؛ فیفر ۲۰۱۶).
۲. دانشگاه شهروند مدار university citizenship. طبق این ایده با توجه به اهمیت علمی و آموزشی دانشگاه و نیز تأثیرات آموزشهای فرهنگی مدنی بر جامعه از دانشگاه انتظار میرود (خصوصًا نوع آمریکایی آن) که برای ساختن یک جامعه خوب به تقویت و تعمیق و توسعه ارزشهای دموکراسی لیبرال هم در دانشگاه و هم در جامعه کمک کند. برآیند نهایی چنین وظیفهای تربیت فرد دانشگاهی به عنوان یک شهروند است. (برای نمونه نک: هارکووی ۲۰۰۶)
۳. شهروند علم گرا science citizenship. وفق این نظریه جالب، مساعدت داوطلبانه و غیرانتفاعی و کمک کردن افراد عادی و مردم محلی به دانشمندان برای جمع آوری اطلاعات علمی لازم سر منشأ شکل گیری نوعی دیگر از شهروندی در مناسبت با دانشگاه است. لذا به مردم عادی که به دانشمندان به عنوان مطلع محلی داوطلب مساعدت میکنند و ضمناً علاقهمند به مباحث علمی نیز هستند. شهروند علم گرا میگویند (برای نمونه نک: کوهن ۲۰۰۵؛ استیلگو ۲۰۰۹؛ بروساردا، لون اشتینب و بونیب ۲۰۰۹).
۳. شهروند-دانشمند scientist citizenship. وفق این نظریه دانشمندان علاوه بر انجام وظایف علمی موظف و رسمی دانشگاهیشان درعرصه علم ورزی تخصصی میتوانند و میباید به عنوان یک عضو عادی در جامعه به سرنوشت و بهبود اجتماع محلی هم که درآن زیست میکنند متعهد باشند. این اجتماع محلی میتواند شامل خود دانشگاه، دانشکده، دپارتمان و هم شهر - کشور محل زندگی دانشمند باشد. به این معنا نقش شهروندی دانشمندان به نوعی مکمل نقش علمی کاملاً تخصصی و حرفهای آنان است. (برای نمونه نک: لی و روث ۲۰۰۹)
۴. شهروند خوب دارای سواد علمیscientifically literate good citizenship . وفق این نظریه ازدانشگاه توقع میرود به عنوان محل مهم تولید علم نقش مکمل دیگری نیز ایفا کند و آن تربیت هم زمان دانش جویانی است که ضمن علم ورزی بتوانند فرهنگ ارزشهای شهروندی و خدمت به اجتماع محلی و ملی را نیز فرا گیرند. (برای نمونه نک: لی و روث ۲۰۰۹)
۵. شهروند دانش آموخته graduate citizenship بر مبنای این نظریه و به لحاظ نقش شهروند سازی دانشگاه، توقع جامعه از نظام آموزش عالی این است که دانشگاه به جای تربیت دانش آموخته صرف، بخواهد و بتواند دانش آموختهای تحویل جامعه دهد که با فرهنگ مدنی سیاسی شهروندی نیز پرورش یافته باشد. (برای نمونه نک: ارتور و بوهلین ۲۰۰۵؛ اهیر و بک ۲۰۰۳) (۱۰)
سنتز
اهمیت تکوین و توسعه و ترویج شهروندی دانشگاهی در جامعه ایران کنونی و دانشگاه ایرانی موجود به معنای بحث شده دراین نوشتار نیازمند توضیح اضافی نیست. در موقعیت کنونی و «این جا و اکنون ما» تقویت احساس مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان (دانشجویان، استادان، دانشآموختگان، مدیران، کارشناسان، کارکنان دانشگاه) برای کمک به حل مسائل دانشگاه - جامعه در اولویت است. آموزشهای شهروندی در دانشگاه (برای تقویت آگاهی از هویت شهروندی) و ارائه دروس مهارت شهروندی (برای ایفای نقشهای عملی حل مساله در دانشگاه و جامعه) و تبدیل کلاس درسی دانشگاهی به توپوس شهروندی دانشگاهی (فضای اجتماعی تخصیص یافته برای کنشهای شهروندی) بخش مهمی از تمرین و تجربه زیسته شهروندی دانشگاهی است. (۱۱)
از این حیث دانشگاههای ما خصوصاً در کلان شهر تهران، با وجود همه فراز و نشیبها و مسائل و چالشهای سیاسی حقوقی و فرهنگی اجتماعی که با آن روبهرو بودهاند، از صدسال گذشته (به ویژه از تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۷ شمسی) تاکنون در این شهر دانشگاهی ایران، تاریخ این تمرین و تجربه زیسته شهروندی دانشگاهی بوده و هست و خواهد بود. (۱۲)
پینوشتها
۱. برای همه «تعاریف شهروندی» نک: سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۸۷) واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران؛ در: مسعود کوثری و سید محمود نجاتی حسینی (ویراستاران) (۱۳۸۷) انقلاب اسلامی، جامعه و دولت – مقالاتی در جامعه شناسی سیاسی ایران، تهران، کویر، صص: ۱۳۳-۱۷۲.
2.B.S. Turner(Ed) (1993) citizenship and social theory, Routledge.
3. R. Lister (1998) citizenship: feminist perspective, Mc Milan.
۴. جی. دی. گولدبالت (۱۳۷۹) نظریه اجتماعی و سیاستهای زیست محیطی: آرای گیدنز، هابرماس، بک و گورز، سید محمود نجاتی حسینی، فصلنامه مدیریت شهری، شماره ۴، صص :۸۶ -۹۵. سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۹۸) مسئولیت اجتماعی دانشگاه ایرانی و سیاستهای شهروندی زیست محیطی؛ در: جبار رحمانی (ویراستار) (۱۳۹۸) جستارهایی در مسئولیت اجتماعی دانشگاه ایرانی و بحرانهای زیست محیطی (تجربه سیلابهای ۱۳۹۸)، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، صص: ۴۱۳-۴۳۲
۵. نیک استیونسون (۱۳۹۲) شهروندی فرهنگی، افشین خاکباز، تهران، تیسا
۶. سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۸۹) شهروندی شهری: از نظریه تا سیاست شهری و تجربه فرهنگی، دانشنامه علوم اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس، دوره اول، شماره ۳، بهار، صص :۱۳۵-۱۶۰// سید محمود نجاتی حسینی و مسعود کوثری (۱۳۹۲) مشارکت شهروندی در جهان شهری: ایدههای اجتماعی و رویههای چند فرهنگی، تهران، معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، انتشارات جامعه و فرهنگ / / سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۸۰) بررسی جایگاه مفهوم شهروندی در قانون شهرداری، تهران، وزارت کشور، مرکز مطالعات برنامهریزی شهری.
۷. سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۸۸) هویت شهروندی مجازی، فرصتهای اینترنتی ممکن و آیندههای مجازی محتمل، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال ۵، شماره ۱۷، صص: ۹۷-۱۳۰.
۸. سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۹۱) نسبت اجتماعی حق – وظیفه در گفتمان دینی: مطالعه موردی نهج البلاغه و نهج الفصاحه، فصلنامه اسلام و علوم اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سال ۴، شماره ۷، صص: ۴۳-۸۰ / / سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۹۸) شهروندی با مقتضیات دینی، ارائه شده به نشست تخصصی در مرکز مطالعات راهبردی ناجا، ۲۹ تیر ۱۳۹۸، قابل دریافت در فرمت پاورپوینت در کانال تلگرامی نگارنده (فلسفه اجتماعی – جامعه شناسی فلسفی و فلسفه جامعه شناختی) به آدرس اینترنتی زیر:
۹. درمتن زیرنیز برخی از مباحث مرتبط با «شهروندی - آموزش عالی» بحث شده است:
جیمز آرتور (۱۳۹۷) شهروندی و آموزش عالی، آریا متین و ایمان بحیرایی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
*گفتنی است نقاط قوت و ضعف این اثر در نشست تخصصی نقد این کتاب با حضور یکی از مترجمان (آریا متین) و با مشارکت دکتر غلامرضا ذاکر صالحی، دکتر رضا ماحوزی و اینجانب در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۹۸ در خانه کتاب ایران برگزار شد.
۱۰. مشخصات کتابشناسی منابع مورد استفاده ما به شرح زیر است:
Aaron M. Kuntz (2006) Academic Citizenship: the Risks and Responsibility of Reframing Faculty Work, Journal of College & Character, vol 7, no 5.
Ira Harkavy (2010) the role of universities in advancing citizenship and social justice in the 21st century, education, citizenship and social justice.
Patricia A. Stephens (2004) A Move toward “Academic Citizenship”: Reading Emotion in the Narrative Structures of Part-Time Faculty, WPA: Writing Program Administration, Volume 27, and Number 3.
Mariann Solberg (2011) Educating the Citizen of Academia Online? , International Review of Research in Open and Distance Learning Vol. 12.4.
Bruce Macfarlane (2010) The Academic Citizen the Virtue of Service in University life, available in [scholar.google.com/citations? user=oQNMbQQAAAAJ].
Jeffrey P. Cohn (2010) Citizen Science: Can Volunteers Do Real Research? Bio Science, 58(3):192-197.
Dominique Brossarda, Bruce Lewensteinb and Rick Bonneyb (2005) scientific knowledge and attitude change: The impact of a citizen science project, International Journal of Science Education, Vol 27, No. 9, 15 July 2005, pp. 1099–1121
Jack Stilgoe (2009) Citizen scientists, Demos, UK.
Stuart Lee & Wolff-Michael Roth (2015) Science and the “Good Citizen”: Community Based Scientific, Literacy, available in [sth.sagepub.com/content/28/3/403.refs].
Richard Bolden, Jonathan Goslinga and Anne O’Briena (2010) CITIZENS OF THE ACADEMIC COMMUNITY? A SOCIETAL PERSPECTIVE ON LEADERSHIP IN UK HIGHER EDUCATION Centre for Leadership Studies, University of Exeter Business School and Exeter, UK, available in [https://ore.exeter.ac.uk/…/Citizens].
Heather L. Pfeifer (2016) How to be a Good Academic Citizen: The Role and Importance of Service in Academia, Journal of Criminal Justice Education, 27:2, and 238-254.
James Arthur with Karen E. Bohline (Eds)(2005) Citizenship and Higher Education: The Role of Universities in Communities and Society, Routledge Falmer.
John Ahier, John Beck (2003) Graduate Citizens? Issues of citizenship and higher Education, Routledge Flamer.
۱۱. دراین باره نک به: سید محمود نجاتی حسینی (۱۳۹۶) تبارشناسی کلاس درس (دانشگاهی) در ایران: تجربههای تاریخی و تجربههای زیسته، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
۱۲. در این باره نیز برای نمونه نک به: مقصود فراستخواه (۱۳۸۸) سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران: بررسی تاریخی آموزش عالی و تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مؤثر بر آن، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
نظر شما