خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه - محمد نگهداری: در ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۹۹، رهبر معظم انقلاب در جلسهای با ستاد ملی کرونا در مورد بازگشایی مساجد در شبهای قدر، فرمودند بنده تابع نظر ستاد کرونا هستم و هرچه تصمیم بگیرند خودم و همه مردم عمل خواهیم کرد و از آن جایی که دعا و توسل نیازهای واقعی مردم میباشد، با بررسی جوانب آن، تصمیم خود را بگیرید، البته این بررسی را کسانی انجام دهند که حقیقت و ضرورت دعا توسل را درک میکنند.
حال سوال این است که مگر دعا و توسل چقدر ضرورت دارد؟ اصلاً در بعد فردی و اجتماعی دعا، توسل و اقامه عزا در مناسبتها چه فایدهای دارد؟ ما در این نوشتار برآنیم که آثار اجتماعی برگزاری مجالس دعا و توسل و اقامه عزا را بررسی نمائیم و ضرورت آن را بیان کنیم.
قبل از ورود به بحث تمثیلی را خدمت شما عرض میکنم، گویند زمانی مرد کشاورزی، با یک مار رفاقت پیدا کرد و هر روز یه کاسه شیر برای این مار میآورد، مار بعد از نوشیدن شیر، کیسه طلای خود را باز میکرد و یک سکه طلا درون کاسه قرار میداد، مدتی بر همین منوال گذشت تا اینکه روزی، کشاورز به پسر خود گفت امروز شما برای مار، شیر ببر، فرزند شیر را آورد و در مقابل مار قرار داد، مار شیر را نوشید و کیسهی طلای خود را باز کرد، تا سکه طلا درون کاسه قرار دهد، فرزند کشاورز وسوسه شد و با تبری که همراه داشت قصد کیسه طلای مار نمود و تبری را که در دست داشت به سمت مار پایین آورد، به دم مار خورد و قطع شد، در مقابل مار نیز به جوان حمله کرد و او را نیش زد و جوان از دنیا رفت، مرد کشاورز چند روزی در غم از دست دادن فرزند بود.
روزی دوباره برای مار شیر آورد مار شیر را خورد و سکه طلا را نیز در آن قرار داد، اما به مرد کشاورز گفت: دیگر برای من شیر نیاور، مرد کشاورز علت را پرسید، مار در جواب گفت ما دیگر نمیتوانیم با هم رفاقت کنیم چرا که نه من دم جدا شده خود را فراموش میکنم و نه تو داغ فرزندت را از یاد می بری.
داستان عداوت و دشمنی ما با مستکبران عالم نیز همین است، چراکه نه ما جنایات و تجاوزات و ظلمهای آنان را فراموش میکنیم و نه آنان شجاعت و دلاوری و استقامت ما را از یاد میبرند که چگونه آنان را در عالم بی آبرو کردیم، ناراحتی آنان از ما دو چندان است، چراکه اولاً به تعبیر قرآن کریم هیچ گاه از ما راضی نخواهند شد مگر اینکه دست از دین و آئین خود برداشته و تابع آنان شویم (البقره، ۱۲۰)، علت اول ناراحتی آنان مسلمان بودن ماست.
علت دیگر اینکه ما در برابر همه دنیای آنان ایستاده ایم، شاید هیچ گاه فکر نمیکردند جوانان غیور مرد ایرانی با دستان خالی در برابر جنگ افزارهای پیشرفته آنان، این گونه بی محابا حمله کرده و در برابر این امکانات مادی بشورند و بشورانند.
بی آبرو کردن ظالم و مستکبر و شکستن هیمنه پوشالی آنان، ضربهی کمی نیست که آنان بتوانند به راحتی از کنار آن بگذرند و نادیده بگیرند، چگونه بر خود نبالیم درحالیکه کشور متجاوز، از همه امکانات مادی و رسانهای و سیاسی و جنگ افزارهای پیشرفته بهرهمند بود، این همان معنای سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب (آل عمران، ۱۵۱) است که کافر متجاوز مجهز در برابر مدافع دست خالی معتقد متعهد امیدوار، لرزه بر اندامش میافتد و در میدان جنگ فرار را برقرار ترجیح میدهد. که به تعبیر حضرت امام رحمة الله علیه ما در این جنگ هیمنه غرب و شرق را شکستیم.
ضمن اینکه کشور وسیع با شرایط جغرافیایی مناسب و دسترسی به آبهای آزاد را از چنگال ظلم و ستم آنان در آوردیم، و چگونه عصبانی نباشند در حالی که هزینههای انجام شده خود را در این منطقه بر باد رفته میبینند، و بالاتر از همه اینها حرکت و شور و انقلابی را که در بین ملتهای مظلوم منطقه به وجود آوردیم را چگونه تحمل کنند؟
همین اسلام ما و حرکت انقلابی و ظلم ستیزی ما، صدور مبارزه با استکبار به ملتهای مظلوم و دربند منطقه و مبارزه ما با دولت جعلی اسرائیل و بریده شدن دست اجانب از مملکت اسلامی، سبب شده که مستکبرین عالم به سرکردگی آمریکای جنایتکار یک کمربند نظامی را که متشکل از پایگاههای نظامی است، در سرتاسر مرزهای ما مستقر نمایند و خودشان را مسلط بر شرایط منطقه قرار دهند، از سوی دیگر بمبارانها و تهاجمات رسانهای فرهنگی را نیز به شدت آغاز کرده اند و جوانان ما را در تیررس اهداف پلید خود قرار دادهاند و لشکریان شبکههای ماهوارهای، پایگاههای اینترنتی، کانالها و شبکههای پیام رسان ها را به خط کرده اند.
سوال اساسی در این میان این است که چاره چیست؟
راه پیروزی در این جنگ نابرابر کدام است؟
راه همان است که آیهی شریفه میفرماید: و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین.(آل عمران، ۱۳۹).
راه ما، نترسیدن از هیبت ظاهری و توخالی دشمن است.
راه ما ترویج اعتقادات و مبانی اسلام ناب محمدی است،
راه ما گسترش اخلاق و سیرهی نبی اکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه هدی علیهم السلام است، که در اوج فشار و تنهایی و غربت، در مسیر مستقیم پافشاری کرده و سرزنش سرزنش کنندگان خللی در عزم و اراده شأن ایجاد نکرد. راه ما، همان راه حسین بن علی علیه السلام است که فرمودند هیهات من الذله،
کشوری که دشمنانش این گونه چنگ و دندان نشان میدهند و با تمام قوا به میدان مبارزه آمدهاند، نمیتواند بی توجه به دسیسهها و توطئههای دشمن، با خیال آسوده بنشیند.
راهی جز تقویت اعتقادات مردم خصوصاً جوانان نداریم، راهی جز دلداده و دلبسته کردن مردم به مکتب سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام نداریم که فرمودند: مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت.
لذا روز به روز باید روش و مکتب آزادی خواهی و ظلم ستیزی اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کشور زنده و زندهتر گردد تا هیچ دشمنی جرئت جسارت و نزدیک شدن به مرزهای این کشور را به خود راه ندهد و دائماً باید این تابلوی رشادت و شجاعت هشت سالهی رزمندگان جان بر کف، در مقابل دیدگان مان نصب باشد، و الگویی نمایان از توکل به خداوند و پیروزی با دست خالی بوده، تا پرورش دهندهی جوانان و سربازانی که پا به رکاب اند و آمادهی جانفشانی، که خود زمینه ساز ظهور صاحب الزمان عج خواهد بود. انشاالله.
نظر شما