به گزارش خبرگزاری مهر، متن کامل یادداشت مشاور امور هنری رئیس جمهوری درباره واکنش برخی رسانهها به گفتگوی منتشرشده وی در یکی از روزنامههای صبح به این شرح است:
همیشه افتخارم این بوده که عضوی از جامعه فرهنگی هنری کشورم هستم و بر خود میبالیدم که همکاران من از عناصر فرهنگی هستند. یعنی کسانی که بیش از دیگران با اندیشه و تفکر سروکار دارند و مطالعه و تحقیق و بررسی اولین ابزار کارشان است.
بنابراین وقتی تیتر روزنامه بانی فیلم را دیدم که از من نقل کرده بود "میتوان مثل خیلی از کشورها سینما را حذف کرد" خیلی نگران نشدم. چون فرضم این بود که قطعا افراد فهیم و فرهنگی بر اساس یک تیتر قضاوت نخواهند کرد و متن را خواهند خواند و شیطنت بانی فیلم را درخواهند یافت و معلوم خواهد شد چه کسانی واقعا غم سینمای ایران را ندارند و همه امیدشان این است که با جنجال و نامردمی برای چند صباحی هم که شده نیشتری بر اذهان اهالی سینما بکشند و این در حالی است که از جیب سینمای ایران ارتزاق میکنند.
ولی متاسفانه این روزها با قضاوتهایی از سوی بعضی که نام سینماگر را هم یدک میکشند رو به رو شدم که جای تاسف و تامل دارد که چگونه بعضی زحمت خواندن حتی سوتیترهای داخل متن را هم به خود ندادهاند و به هوچیگری و جوسازی پرداختهاند و کسانی که افتخار مدیریتیشان آن بود که مخاطب 56 میلیونی سینما را به 13 میلیون کاهش دادند، حالا به قلمفرسایی و تحلیل پرداختهاند و بر پایه خلجانات ذهنی خود به قضاوت پرداخته و همه عقدههای سیاسی و شکستهای فرهنگی و مدیریتی خود را در سطوری که شاید در اندازه همان هیاهوها بار بینشی و علمی ندارد، به بازار هوچیگران به حراج گذاشتهاند. اظهار نظر و سخنرانی و بیانیه حق طبیعی هر کسی است و این چه موهبت بزرگی است که به یمن آن میتوان از حجابهای برون گذشت و به ماهیت درون و دغدغه اصلی هر کسی پی برد.
به هر حال، برای عزیزانی که به متن مصاحبه دسترسی ندارند و افرادی که عادت و حوصله ندارند حتی چند خط مطلب را بخوانند و از سوی دیگر نمیتوانند عینک بدبینی خود را کناری بگذارند، به عنوان خلاصه نظراتم میگویم:
1. سینمای ایران یا به تعبیر بهتر سینمای انقلاب اسلامی از ضروریترین عناصر پویایی تمدن جدید اسلامی است که ملت ایران افتخار آن را دارد این مرحله تاریخ را رقم بزند.
2. برای رسیدن به این سینما راه بسیار سخت و پرمشقتی را باید طی کنیم. البته تجارب بسیار گرانبهایی را در طول 28 سال گذشته پس از پیروزی انقلاب کسب کرده ایم که میتواند راهگشای ترسیم آینده این سینما باشد.
3. از ضروری ترین اقدام ها پیراستن حوزه سینمای ایران از افراد و هوچی گرانی است که تنها دنبال منافع شخصی، کسب شهرت، مقام و ثروت هستند و با هدایت آن سوی مرزها به سینمایی ضعیف، سست و بدون پشتوانه و هویت فرهنگی دل خوش کردهاند و بدون این پاکسازی نمیتوان به سلامت و شادابی و رشد سینمای ایران اندیشید. (اقدام روزنامه بانی فیلم در انتخاب چنین تیتری برای آن مصاحبه و نگرشی که بدون مطالعه و بررسی و صرفا بر اساس هوچی گری یک روزنامه به هیاهو پرداخته نیز شامل این موضوع میشود.)
4. سرمایه اصلی و عمده این تحول و پویایی در درون خانواده سینمای ایران است، کسانی که با دغدغه، صبر، تحمل و تلاش خود به شکوفایی و سلامت سینمای ایران میاندیشند. البته دولت اسلامی بهترین پشتیبان این تحرک خواهد بود.
نظر شما