داود قادری، در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: این افراد بسیار نیازمند داشتن روابط مثبت هستند، به همین دلیل، حفظ روابط صمیمانه و سالم خود با افراد خانواده و دوستان به صورت دورادور و شکل دهی روابط جدید در محیط میتواند برای آنها بسیار کمک کننده باشد.
وی افزود: باید با بالا بردن مهارتهای جرأت مندی و ارتباطی این افراد، به آنها کمک کنیم در محیطی که هستند ارتباطات سالم و تأمین کنندهای را پیدا کنند تا بتواند به شبکههای ارتباطی منجر شود و این حس فقدان را کاهش دهد. همچنین نیاز به بالا بردن انعطاف پذیری شخصیتی آنان مهم است تا بتوانند گستره بیشتری از افراد را با تفاوتهایشان قبول کنند.
این روانشناس بالینی ادامه داد: یکی از مهمترین دلایل احساس فقدان در افرادی که مهاجرت میکنند، عدم انعطاف پذیری شخصیتی لازم برای پذیرفتن افراد متفاوت است.
وی با تأکید بر ضرورت بالا بردن آگاهی شناختی و مهارتهای رفتاری این افراد جهت غلبه بر ترس و استرس، گفت: معیارهای سختگیرانه و یا ایده آل گرایی افراطی از دیگر مشکلاتی است که افراد مهاجرت کرده معمولاً گرفتار آن هستند و این مشکل در افرادی که والد سختگیر یا والدین ایده آل گرایی داشتهاند، حادتر است. همچنین این مشکل در مهاجرت تشدید میشود چرا که فرد هم دارای تفاوت است، هم در اقلیت است هم تحت فشار برای تطبیق با نقشهای جدید، قرار دارد.
قادری گفت: گاهی این احساس آنقدر شدید شده که فرد دچار تردید در مورد ادامه مسیر یا رها کردنش میشود و به رغم تمام تواناییها و استعدادهایی که دارد دچار یک ناباوری خواهد شد که میتواند به لحاظ روحی و روانی به شدت آسیبزا باشد.
وی به موضوع فعال شدن طرحواره رهاشدگی در افرادی که مهاجرت کردهاند نیز اشاره کرد و گفت: طرحواره رهاشدگی ذهنیتی است که در فرد ترس بسیار شدیدی از رها شدن و طرد شدن و یا تنها ماندن ایجاد میکند. این یکی از قویترین ذهنیتهای ناسازگارانه افراد است. همانگونه که جفری یانگ نویسنده کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» گفته است، افرادی که در کودکی تجربه رها شدگی از جانب والدین به صورت واقعی (طلاق یا فوت) یا به صورت تصوری (مثل زمانی که والدین بسیار تعارض داشتند و این کودک ترس از جدایی والدین را داشته و یا یک والد مرتباً تهدید به رها کردن و رفتن کرده است) را داشته اند، آسیب پذیری بیشتری نسبت به دوری از عزیزان دارند که این مشکل در مهاجرت با آنها همراه خواهد شد که قابل پیشگیری و کمک است.
وی بیان داشت: پروسه مهاجرت در برخی افراد میتواند احساس رهاشدگی را فعال کند، چون فرد یکباره از وطن و افرادی که میشناسد، دور شده و یک رهاشدگی مجدد را تجربه میکند. لذا فعال شدن این طرحوارهها و این ذهنیتها، منجر به تجربه احساسات بسیار شدید منفی در فرد خواهد شد و او را آزار خواهد داد که غلبه بر این شرایط بد روحی با درمانهای روانشناختی قابل رفع است.
قادری گفت: گاهی این احساس آنقدر شدید شده که فرد دچار تردید در مورد ادامه مسیر یا رها کردن آن میشود و به رغم تمام تواناییها و استعدادهایی که دارد، دچار یک ناباوری خواهد شد که میتواند به لحاظ روحی و روانی به شدت آسیبزا باشد و در مسیر سلامت و موفقیت آنها مشکل ایجاد کند
نظر شما