۲۱ آذر ۱۳۹۹، ۹:۳۸

یادداشت؛

روح جمعی آماده پرداخت هزینه مطالبات اجتماعی نیست

روح جمعی آماده پرداخت هزینه مطالبات اجتماعی نیست

زنجان-مطالبه‌گری اجتماعی به معنی توقع منطقی برای بهبود شرایط یا ایجاد شرایطی به نفع عموم است، به همین خاطر این توقع با خواست جمعی و مبتنی بر مشارکت جمعی معنی می‌یابد.

خبرگزاری مهر -گروه استان‌ها-سولماز شهبازی*: در گفت‌وگوهای رایج در بین هم‌استانی‌ها از نجابت یا بی‌تفاوتی مردم سخن به میان می‌آید. این اظهارنظرها انسان را به این تفکر وا می‌دارد که یک شهروند «نجیب» مطالبه‌ای ندارد؟ آیا طرح درخواست با نجابت در تضاد است؟ آیا نجابت در مسائل و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و … معنی دارد؟ چگونه باید درخواست جمعی را مطرح کنیم تا پرتوقع یا کم‌توقع شناخته نشویم؟ چه عواملی بی‌تفاوتی، کم‌توقعی یا نجابت را در جامعه رقم می‌زند؟

چرا مشارکت و ظهور و بروز فعالیت نخبگان، دانشگاهیان و پیشتازان اجتماعی کمرنگ است؟ جریان‌سازی مستمر رسانه‌ها چرا ضعیف است؟ چرا رسانه‌ها و اهالی رسانه به مرور زمان از رسالت اصلی خود فاصله گرفته و سوژه آن‌ها برای رفع مشکلات و مطالبات شخصی سوق یافته است؟ چرا فعالان صنفی، اجتماعی و حزبی جهت‌گیری شفاف و صریحی در مواجهه با رویدادها و کم‌کاری‌ها ندارند؟ چرا در پی الگوسازی، نیروپروری، کار تیمی و … نیستند؟

چرا سلبریتی‌های اجتماعی تربیت و معرفی نمی‌شوند تا در مواقع ضروری رهبری گروهی و پیگیری را عهده‌دار شوند؟ چرا احزاب و تشکل‌ها تقویت نمی‌شوند و دامنه فعالیت گسترده‌ای ندارند؟ چرا تشکل‌های مردم‌نهاد صرفاً در چند حوزه مشخص موفقیت‌آمیز عمل کرده‌اند و در سایر حوزه‌ها ضعیف‌تر بوده‌اند؟

فضاهای مشترک بین نخبگان و بدنه جامعه ناکافی است

در پاسخ به این پرسش‌ها باید گفت که هر انسانی بر اساس ویژگی‌های شخصیتی و محیط پیرامونی با نیازهایی مواجه می‌شود و طبق همین دو مقوله، عکس‌العمل و پیگیری برای رسیدن به خواسته‌ها با یکدیگر متفاوت می‌شود.

درخواست و توقعی که موجب استیفای حقوق جمعی می‌شود و شرایط موجود را بهبود می‌بخشد، قطع یقین ضروری بوده و به طور حتم پیگیری آن جایز و خوشایند است اما اینکه چرا در برخی جوامع، این موضوع کمرنگ است علاوه بر ویژگی‌های شخصیتی، به محیط و ضعف نهادی موجود در آن نیز برمی‌گردد، محیطی که به دلایل مختلف از جمله ضعف در تبیین حقوق و مسئولیت‌های اجتماعی افراد تا آستانه تحمل پایین نهادهای موجود در آن، مانع پویایی جامعه می‌شود اما اینکه چگونه مطالبه‌گری شایسته‌ای داشته باشیم، نیازمند آموزش‌های جمعی، ارائه الگوهای جمعی، التزام به تعهدات جمعی، هزینه جمعی و حمایت حاکمیتی است.

مادامی که افراد از کودکی در محیط‌های خانوادگی، شغلی، آموزشی و صنفی هنگام ابراز توقعات منطقی و بجا با واکنش مثبت مواجه می‌شوند و نیز همراه با آگاهی از حقوق بر تعهدات خود در قبال جامعه واقف‌اند، روحیه مطالبه‌گری در آن‌ها تقویت خواهد شد.

از دیگر سو، ارائه الگوهای عینی از نتایج حرکت‌های جمعی و نحوه تعقیب مطالبات در دیگر جوامع و ادوار، همچنین ارائه نمونه‌های موفق از اقدامات توسعه‌خواهانه سایر مناطق در بسط افق نگاه افراد جامعه مؤثر است.

حمایت از افراد متعهد، سالم و پیشرو در قالب سلبریتی‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … و ارائه بستری مناسب برای انتقال و پیگیری اصولی خواست‌های مردم، از دیگر ملزومات تقویت روحیه مطالبه‌گری است که از جمله وظایف رسانه‌ها و حاکمیت محسوب می‌شود اما از دیگر ضرورت‌ها در تقویت روحیه مطالبه‌گری اجتماعی می‌توان به افزایش آستانه تحمل، تعیین ساز و کار مناسب انتقال خواست‌های افکار عمومی و حمایت نهادهای حاکمیتی از جریان‌سازی‌ها و مطالبه‌گری‌های صحیح با فراهم کردن بسترهای لازم برای فعالیت تشکل‌ها و نخبگان، پرهیز از امنیتی کردن مسائل مورد پیگیری و اعتقاد واقعی به دموکراسی اشاره کرد.

مطالبه‌گری اجتماعی با دیگر اشکال درخواست و نیاز متفاوت است و تفاوت آن در تحقق حقوق و تعهدات دوجانبه افراد است، به گونه‌ای که باید درخواست جمعی با همت جمعی و با هزینه جمعی بیان و پیگیری شود. بنابراین اگر موضوعی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، صنفی و … مورد مطالبه جمع باشد و همگان حاضر باشند برای رسیدن به آن هزینه‌های مادی و معنوی را متحمل شوند، آن موضوع در مقوله مطالبه‌گری اجتماعی می‌گنجد و اگر موضوعی صرفاً برای انتفاع شخصی مطرح شود، دیگر چنین نیست.

روح جمعی آماده پرداخت هزینه مطالبات اجتماعی نیست

زمانی می‌توان درخواستی را مطالبه جمعی معقول نامید که همگان برای تحقق آن تلاش کرده و هزینه می‌دهند، به همین خاطر فعالیت تشکل‌ها و سلبریتی‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز آن هنگام در مسیر درست است که برای آرمان‌های شخصی و گروهی خاص تلاش نکنند و پیگیری امور به طور مستمر و جمعی باشد.

در صورتی که همه افراد یک جمع، حاضر به پرداخت هزینه جمعی نباشند و صرفاً چند نفر از پیشتازان متحمل هزینه شوند، پس از مدتی موضوع مورد مطالبه ابتر رها می‌شود؛ چرا که یا افراد پیشتاز و پیگیر با تهدید و تطمیع از حرکت باز می‌ایستند و یا چون سایرین، بی‌تفاوتی بر آن‌ها حاکم می‌شود.

تشکل‌ها، مسئولان و نخبگان در تعدیل مطالبات و معقول کردن آن دخیل هستند. درخواست برای شفاف‌سازی امور و فعالیت در اتاق‌های شیشه‌ای، از جمله مسائل مهمی است که تشکل‌ها و نمایندگان مردم در پارلمان‌ها با پیگیری آن می‌توانند اعتماد را ارتقا، مشارکت را افزایش و توقعات را متعادل و متناسب با شرایط موجود کنند.

با تبیین این الزامات، اگر به پرسش در خصوص میزان مطالبه‌گری زنجانی‌ها بازگردیم، نخست باید تاکید کرد که اظهارنظر در این خصوص باید متقن و مبتنی بر پژوهش‌های علمی باشد، در ثانی معضلات اجتماعی همچون حاکم شدن روحیه بی‌تفاوتی بر جامعه عمدتاً در همه جای کشور شرایط مشابهی دارد اما اینکه مردم معتقدند زنجانی‌ها در مقایسه با مردم استان‌های هم‌جوار کم‌توقع‌ترند و کمتر مطالبه‌گرند، این‌گونه به نظر می‌رسد که بخشی مربوط به همان ویژگی‌های شخصیتی و محیطی و نیز نداشتن تجربه و بازخورد مثبت آنان از اقدامات جمعی است و بخشی نیز حاضر نبودن بسترهای فکری و عملی پیش روی مردم در این استان است.

در الگوهای مطالبه‌گری، آموزش و حمایت در استان زنجان ضعف وجود دارد

به نظر می‌رسد ضمن اینکه در الگوهای مطالبه‌گری، آموزش و حمایت در استان ضعف وجود دارد، به همان میزان نیز مسئولیت اجتماعی افراد و تن دادن آنان به هزینه‌های مطالبه‌گری پایین است.

در واقع به همان میزان که مسئولان استان نگاه فراخی به مسائل و نیازهای مردم ندارند و در شفاف‌سازی و هدایت درست مطالبات ضعف دارند، بخش عمده مردم نیز حاضر به پرداخت هزینه مطالبات نیستند، چه هزینه مادی و چه معنوی. همچنین کمرنگ بودن ارتباط نخبگان و دانشگاهیان با بدنه جامعه و نبود فضاهای مشترک برای این دو قشر، معضلی دیگر است که باید برای آن چاره‌ای اندیشید.

بدیهی است، دردهای مشترکی همچون ضعف در زیرساخت‌های کلی، کم‌کاری مدیران، تزریق نشدن روح تازه در احزاب و تشکل‌ها و راغب نبودن جوانان و نیروهای تازه‌نفس به فعالیت‌های اجتماعی، بستن فضاهای فکری به روی جوانان از سوی افراد پیشکسوت هر حوزه فکری و عملی، نبود برنامه منسجم برای تقویت توان فکری و عملی جامعه، به مسند رسیدن افراد نالایق و رأی آوری افراد سودجو در تشکل‌ها و پارلمان‌ها، موجب بی‌تفاوتی حاکم بر جامعه شده اما برای مرتفع کردن آن باید روح جمعی جامعه توسط افراد معتمد و نخبه آماده تحول شود.

*کارشناس رسانه

کد خبر 5092808

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha