خبرگزاری مهر، گروه استانها- آناهیتا رحیمی؛ آرزو میکند روزی بدون ماسک از راه برسد تا بار دیگر لبخند همکاران و خانواده خود را ببیند؛ این تنها آرزوی سرپرستار بخش کرونایی در بیمارستان سینای تبریز است که بعد از گذشت ۲۲ سال سابقه کار، با آمدن میهمان ناخواندهای به نام ویروس کرونا بیشتر از روزهای گذشته از بیماران خود مراقبت میکند.
سرپرستاری که برای دومین بار به ویروس کرونا مبتلا شده و حتی پرستار دختر خود نیز بوده است اما حالا نگران روزهای آینده به خصوص شب یلداست و از مردم خواهش میکند که اجازه ندهند بی غفلتی در طولانیترین شب سال، جای خالی پدر و مادر را در سفرههای شب یلدا، افطاری و شب عید سالهای آینده رقم بزند.
اعظم قربانی، سرپرستار بخش کرونایی بیمارستان سینای تبریز، خاطرات تلخ و شیرینی را در روزهای شیوع این ویروس رقم زده است؛ روزهایی که ویروس کرونا تازه قدم رنجه کرده و بخش نیز کم کم آماده تجهیز میشد اما شرایطی پیش آمده بود که ویروس ناشناخته بود و هنوز مواجهه با روند این بیماری مشخص نبود.
به خانوادهام گفتم مرا حلال کنید
وی تعریف کرد: در روزهای اول شیوع ویروس کرونا، چند روزی بود که پرستاران با انتقال به این بخش، گریه میکردند و از شما چه پنهان، من نیز با خانواده خودم تماس گرفتم و گفتم مرا حلال کنید اما گذشت روزها شرایط دیگری را برای ما رقم زد و بعد از مدتی، پرستاران به صورت داوطلب به بخش کرونا میآمدند تا اینکه بعد از ۶ ماه (اواخر خرداد ماه سال جاری)، همین پرستاران که روزی گریه میکردند دلشان نیامد تا به بخشهای دیگر انتقال یابند که این خود، یک امتیاز مثبت بود.
خانواده خود و همسرم، بهترین حامی من بودند
سرپرستار بخش کرونای بیمارستان سینا افزود: من به عنوان یک پرستار نیت خالصانه خود را در نظر میگیرم که در این راه، خانواده خود و همسرم، دخترم و حتی همسرم بهترین حامی من در روزهای سختی بودند که تجربه کردم؛ درست است که در اواسط کار، خسته شده بودم و به همسرم میگفتم که کرونا چه زمانی به پایان خواهد رسید اما به دلیل علاقه فراوانی که به این شغل دارم و با احساس مفید بودن، تمام خستگی از تنم بیرون میآید.
خانم قربانی پرستاری ۴۶ ساله است که در روزهای سختتری مانند زلزله بم، زلزله ورزقان و شین آباد حضور داشته و خودش نیز معتقد است که حضور در چنین روزهای دشواری او را برای ادامه فعالیت خود در روزهای شیوع ویروس کرونا قویتر کرده است که البته به نظر او دعای خیر خانواده و مردم، همکاری مسئولین و کادر درمان نیز در این موفقیت بی تأثیر نیست.
و حالا آرزوهای این پرستار دلسوز همواره ورد زبانش میچرخد و آرامش، صلح و امنیت را برای کل دنیا آرزو میکند و گذشته از این، سلامتی را مهمترین سرمایه آدمی میداند و شیوع ویروس کرونا را یک جنگ بدون دید دشمن میداند که شرایط سختی را رقم زده است.
افتخار میکنم که یک پرستار هستم
به خودم افتخار میکنم که یک پرستار هستم، این جملهای بود که خانم قربانی با تبسم خاصی گفت و ادامه داد: ارزش کاری من رفته رفته پربار و پررنگتر میشود و بیشتر احساس مفید بودن میکنم شاید خیلی خسته شدهام و بسیاری از کمبودها را تجربه کردهام اما کمبود در برخی از مزایا و حقوق قشر پرستاران، هیچ وقت دلیل بر این نشده است که بیمار خود را فراموش کنند چرا که تمام این کمبودها برای ما قابل تحمل است و از طرفی همواره وجدان کاری خود را در نظر میگیریم.
وی ادامه داد: همیشه بیماری که روی تخت خوابیده را به چشم یکی از اعضای خانواده خودم میبینم و همانگونه که انتظارات اعضای خانوادهام را برآورده میکنم با تمام اختیارات موجود و در حد توان، انتظارات بیمارانم را نیز برآورده میکنم.
با عشق و علاقه به کار خود ادامه میدهم
من با عشق و علاقه به شغل خود ادامه میدهم و معتقدم که اگر فردی به شغل خود علاقه نداشته باشد باید در همان ابتدا آنرا کنار بگذارد چرا که در وهله اول ضربه را به خود وارد میکند و طبیعتاً این ضربه به بیمار نیز وارد میشود که این یک فاجعه است.
این عصر، عصر رکود نیست بلکه عصر تکاپو و تلاش است و هر فردی باید بنابر علاقه خود، شغل خود را انتخاب کند تا در این حیطه موفق باشد؛ به همین دلیل عشق و علاقه حرف اول و آخر را میزند و من نیز بعد از گذشت ۱۹ سال، ادامه تحصیل دادهام و اکنون ارشد پرستاری هستم.
این پرستار بخش کرونا افزود: در پیک اول کرونا مردم چندان آگاه نبودند و علائم این بیماری را پشت گوش میانداختند اما با گذشت زمان متوجه شدند که سادهترین علائم نیز میتواند نشانه ابتلاء به این ویروس باشد به همین دلیل در پیک سوم تعداد مراجعه کنندگان زیاد نبود و این نشان از آگاهی افراد دارد. اما با این وجود افراد با سادهترین علائم برای غربالگری به اورژانس منتقل میشدند و مبتلایانی هم که نیاز به بستری داشتند در بیمارستان بستری میشدند.
کادر درمان در زمان شیوع ویروس کرونا خاطرات زیادی را تجربه کردهاند و بارها اتفاق افتاده بود که مبتلایان به هنگام مرخصی خیلی خوشحال میشدند و با این همه بیماران بالای ۹۰ سال نیز بهبود یافته و مرخص میشدند؛ این در حالی بود که اعتقاد داشتیم که بیماران بالای ۹۰ سال نمیتوانند از این بیماری جان سالم به در ببرند در حالی که خلاف این قضیه هم ثابت شد.
نحوه تغذیه و حمایت روحی روانی در درمان بیماران مؤثر بود
او ادامه داد: روحیه بیماران، نحوه تغذیه، حمایت روحی و روانی عامل مهمی در بهبودی خود بیماران دارد و همکاری همراهان بیمار نسبت به اوایل خیلی خوب شده است و در صورت تذکر به آنها که بهتر است در بیمارستان حضور نداشته باشند همراهی بیشتری با ما دارند اما در کنار این روزها، شاهد صحنههای تلخی نیز بودیم.
تحقق یافتن وعدههایی که برای این قشر دادهاند
خانم قربانی تنها انتظار خود از مسئولین را این گونه بیان کرد: یک پرستار هر اندازه که آرامش روحی و روانی داشته باشد و در کنار مسائل مادی از سوی مسئولین حمایت شود ارائه خدمات نیز بهتر خواهد بود.
بهتر است حق و حقوق پرستاری که وعده آن را دادهاند اما تاکنون اعمال نشده است زودتر تحقق یابد چرا که با توجه به تورم زیاد در جامعه، اگر نیازها تأمین شود بهتر میتوان در آسایش و آرامش زندگی کرد.
این روزها سفیدپوشان بیشتر از روزهای دیگر زحمت میکشند و در صف اول مبارزه با این ویروس منحوس قرار گرفتهاند؛ اما آنها هم کمبودهایی را احساس میکنند که امید است با تلاش مسئولین، جای خالی این کمبودها در زندگی آنان حس نشود.
نظر شما