محمود کاشی چی - بنیانگذار نشر گوتنبرگ، به خبرنگار مهر گفت : من در سال 1301 در خانواده ای مذهبی در مشهد به دنیا آمدم. پدرم کاشی پز آستان قدس رضوی بود و هنوز هم بخشی از کاشی هایی که وی ساخته است در حرم امام رضا دیده می شود. چون خانواده ما در کار کاشی پزی بودند پدرم هم علاقه داشت که من شغل او را ادامه دهم اما من از نوجوانی به نوشتن و خواندن علاقه داشتم و به همین خاطر به سمت کارهای فرهنگی کشیده شدم.
وی افزود : من کار فرهنگی را با تاسیس کتابفروشی گوتنبرگ در خیابان پهلوی مشهد آغاز کردم. در ابتدا نمایندگی مجلات و نشریات مختلف تهران را قبول کرده بودم. گاهی هم برای این نشریات گزارشگری می کردم و در کنار توزیع مجله و نشریه برای برخی از آنها چیزهایی هم می نوشتم. تا اینکه حدود سال 1324 ( نزدیک به 64 سال قبل ) به فکر چاپ کتاب افتادم و به همین خاطر وارد کار نشر شدم. از ابتدا دوست داشتم کتابخانه و کتابفروشی ای داشته باشم که کتاب هایی از همه نوع و به هر زبان در آن وجود داشته باشد.
بنیانگذار انتشارات گوتنبرگ درباره دلیل انتخاب این نام، گفت : من می خواستم نامی را برای کار نشر انتخاب کنم که به نوعی مربوط به همین کار باشد و چون گوتنبرگ آلمانی هم پدر صنعت نشر محسوب می شود و اسم مشهوری هم داشت این اسم را انتخاب کردیم. ابتدا کارمان در خیابان گنبد سبز مشهد بود و بعد کارمان را توسعه دادیم و به تهران آمدیم در حالی که کتابفروشی مشهد را هم داشتیم.
کاشی چی در ادامه یادآور شد: در آن زمان وارد خیابان منوچهری شدم و مغازه ای را از یک ارمنی خریدم و کتابفروشی گوتنبرگ را باز کردم. بعدها هم در کار پخش کتاب کارهایی انجام دادم که در تاریخ نشر ایران بی سابقه بود. در مغازه خیابان منوچهری همه نوع کتابی با هر زبانی داشتیم و توزیع می کردیم؛ عربی ، انگلیسی ، عبری ، ارمنی ، روسی ، فرانسه ، ترکی و ... . مدتی بعد با مکاتباتی که با ناشران خارجی انجام دادم موفق شدم از کشور شوروی کتابهای علمی و دانشگاهی در رشته های مختلف علوم وارد کشور کنم.
وی در مورد فعالیت در زمینه توزیع کتاب، گفت: نخستین کسی که به فکر توزیع کتاب به شکل جدی افتاد من بودم و با همکاری چند تن از ناشران موسسه ای برای توزعی کتاب در شهرستان ها ایجاد کردیم و بعدها سیستم توزیع کتاب با پست و پیک را هم راه اندازی کردم. فکرم این بود که کتاب به هر قیمتی و به هر وسیله ای باید به دست خواننده برسد.
بنیانگذار انتشارات گوتنبرگ خاطرنشان کرد: کمی بعد فروش کتابهای ناشرانی چون " پروگرس " ، " مژدونار" و" نایاکنیگا" از شوروی را نیز شروع کردم و چون کتاب دانشگاهی با قیمت ارزان وارد می کردیم مورد استقبال قرار گرفت ما در دوره ای ادعا می کردیم که هر دانشجو ، دانش آموز و استادی در منزلش از کتابهای گوتنبرگ یک نسخه دارد.
کاشی چی با یادآوری خاطرات روزهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 ادامه داد: در این مدت به دلیل اینکه در زمان دولت دکتر مصدق روزنامه ضد سلطنتی " شیطان" را مدیریت می کردم به شدت مورد غضب خانواده شاه قرار گرفته بودم و بعد از کودتا مدتی مخفی شده بودم و بعدها در زمان دولت زاهدی به زندان افتادم. البته در تمام سال هایی که به کار نشر و فروش کتاب مشغول بودم بارها از سوی ساواک احضار می شدم و به زندان می افتادم به طوری که برخی از بازجوها هر وقت من را می دیدند می گفتند بازهم کتابفروش آمد!
موسس بازارچه کتاب خیابان انقلاب ، در مورد تاسیس این کتابفروشی در سال 1355 گفت : زمین این بازارچه به یک کاباره تعلق داشت که ما آن را از صاحبش خریدیم و بازارچه کتاب ایجاد کردیم که این کار در تهران بی سابقه بود. بعدها که این بازارچه پا گرفت مغازه های آن را با ملکش به کتابفروشان دیگر واگذار کردیم و هر کس که پول نداشت به جای آن کتاب از او گرفتیم .
وی در مورد ابتکارات خود در زمینه انتشار کتاب گفت: انتشار کتاب - جزوه های ادبی در شمارگان 20 هزار نسخه یکی از ابتکارات گوتنبرگ بود که تاکنون کس دیگری این کار را تکرار نکرده است. ما شاهکارهای ادبی مانند کارهای بالزاک و کارهایی مانند : کنت مونت کریستو، ژوزف بالسامو، غرش طوفان، جنگ و صلح، بینوایان و دیگر شاهکارهای ادبی را به همین شیوه منتشر کردیم و بسیار مورد استقبال جامعه کتابخوان هم قرار گرفت.
کاشی چی در مورد دلایل موفقیت این طرح افزود: به این دلیل که ما بهای کتاب را تا 5 ریال و 2 ریال پایین آورده بودیم همه مردم از آن استقبال کردند و شعارمان هم این بود که کتاب ارزان تر از آدامس. یادم هست که آدامس در آن سالها بهایی در حدود همین 2 ، 3 یا 5 ریال داشت و ما کتابهایی با این اهمیت را با این قیمت می فروختیم.
وی درخصوص دیگر ابتکارات خود برای عرضه کتاب به مردم گفت : در دوره دولت دکتر علی امینی که کشور دچار بحران اقتصادی شده بود طرح کتاب کیلویی را به مدت یک سال به مورد اجرا در آوردیم که به طور بی سابقه ای مورد استقبال مردم قرار گرفت و مردم برای خرید کتاب هجوم می آورند. در آن زمان ما کتاب را کیلویی 10 تومان می فروختیم و البته برخی می گفتند که این کار توهین به کتاب است اما به هر حال همه نوع کتاب را به مردم می دادیم و ناشران بسیاری کتابهایشان را به ما می دادند تا کیلویی بفروشیم.
محمد آقاجان کاشی چی در پایان با یادآوری این نکته که بسیاری از ناشران بزرگ دوره گذشته و حتی امروز روزی شاگرد وی بوده اند و یا در نشر گوتنبرگ مشغول بوده اند افزود : من این روزها بانشسته شده ام و از دور مسائل را دنبال می کنم اما به ناشرانی که امروز فعالیت می کنند توصیه می کنم باید برای اینکه فکر مردم رشد کند باید به دنبال راهی باشند که کتاب را به دست مردم برسانند.
نظر شما