در مراسم رونمایی از کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» مطرح شد؛

جریان‌شناسی حلقه وصل نظریه‌پردازی و کنش‌گری اجتماعی

جریان‌شناسی حلقه وصل نظریه‌پردازی و کنش‌گری اجتماعی

در مراسم رونمایی از کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» به نقش رسانه در تبدیل مباحث علمی به گفتمان عمومی تاکید شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «روش‌شناسی جریان‌شناسی» با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، مجتبی رستمی‌کیا دکترای مبانی نظری اسلام، محمدتقی موحد ابطحی، هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عادل پیغامی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) و علی ابراهیم‌پور، نویسنده کتاببرگزار شد.

جریان‌شناسی حلقه وصل نظریه‌پردازی و کنش‌گری اجتماعی است

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در این مراسم گفت: هم‌اکنون جریان‌شناسی در کشور دارای نظم ساختاری نیست و سوال اصلی در این حوزه این است که جریان‌شناسی را به عنوان کدام یک از موارد پارادایم، استراتژی، نظریه، دانش یا روش می‌توان در نظر گرفت؟

وی افزود: به شخصه جریان‌شناسی را استراتژی تحقیق می‌دانم و به عنوان پارادایم مجزا در نظر نمی‌گیرم چرا که طبق فلسفه و فلسفه علوم انسانی، پارادایم به سه دسته تبیینی، تفهمی و انتقالی تقسیم می‌شود و ذیل هر یک از پارادایم‌های کلان هم پارادایم‌هار خرد وجود دارد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه عنوان کرد: هر یک از آن پارادایم‌ها چه با رویکرد مدرن و چه رویکر پسامدرن می‌تواند در حوزه جریان‌شناسی ورود کنند، ما هم که از پارادایم حکمی اجتهادی دفاع می‌کنیم معتقدیم در حوزه جریان‌شناسی می‌توان کار جدی انجام داد. جریان‌شناسی می‌تواند به مثابه یک استراتژی تحقیق وارد شود، به عنوان مثال در الگوی حکمی اجتهادی که اقسام یک تا سه آن توضیح داده‌ایم اگر با استراتژی جریان‌شناسی ترکیب شود می‌توان دستاورد جامع‌تری نسبت به توصیف انسانِ مطلوب ارائه داد.

وی گفت: در هر صورت چه جریان‌شناسی را به مثابه استراتژی یا پارادایم یا روش یا دانش در نظر بگیریم، باید به روش‌شناسی جریان‌شناسی بپردازیم که بنده روش تاریخی منطقی را پیشنهاد دادم. بنابراین محقق محترم علی ابراهیم‌پور یک قدم جلوتر آمده و در کتاب هم به اینکه جریان‌شناسی چه چیزی هست و هم اینکه روش‌شناسی جریان‌شناسی چیست پرداخته و هم آسیب‌شناسی آن را انجام داده است. البته چون آقای ابراهیم‌پور روش‌شناسی جریان‌شناسی را به مثابه نظریه روشی میان‌رشته‌ای ذکر کرده قاعدتاً ما باید کار مستقلی درباره دانش‌های میان‌رشته‌ای داشته باشیم، لذا با این نگاه باید مشخص شود دانش میان‌رشته‌ای چه دانشی است.

معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی یادآور شد: باید دانشکده‌ها از دانش‌محوری به موضوع‌محوری تبدیل شوند. به عنوان مثال به جای دانشکده روانشناسی، مدیریت و … دانشکده فضای مجازی، پدافند غیرعامل، حکمرانی بنیادی، حکمرانی فراملی، حکمرانی عمومی، حکمرانی سلامت و… تشکیل شود؛ چرا که اگر دانشکده‌ها موضوع‌محور و متناظر با مسائل جامعه در دانشگاه شوند رشته‌ها هم ناظر به آن موضوع تعریف می‌شوند و در این صورت می‌توان برای هر یک از پدیده‌ها و واقعیت‌های خارجی جامعه دانشکده‌ای تشکیل داد.

وی افزود: در این صورت دانش با مهارت همراه و تبدیل به علم نافع می‌شود. اما اینکه دانشجو باید روانشناسی، اقتصاد و … بخواند در عمل پاسخگوی مسائل عینی و واقعی جامعه نیست، لذا اگر دانشکده‌ها موضوع‌محور شوند، ساختار دانشکده براساس جریان‌شناسی موضوع دانشکده شکل می‌گیرد و می‌تواند دانشکده کارآمدی باشد لذا نیاز به روش‌شناسی جریان‌شناسی جدی است.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه گفت: عنوان جریان‌شناسی عنوان دقیقی است و هنوز معادل دقیق انگلیسی برای آن نیافته‌ام. بنده جریان را جمعیت مدیریت شده تأثیرگذار بر جامعه اعم از جامعه نخبگانی، فرهنگ عمومی، اقتصادی و سیاسی تعریف کرده‌ام.

معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: عبارتِ «شناسی» که در کشور ما رواج یافته و کلماتی چون کیهان‌شناسی، انسان‌شناسی و خداشناسی زیاد استفاده می‌شود به معنای شناخت مطلق نیست بلکه به معنای شناخت نظام‌مند است. لذا وقتی گفته می‌شود جریان‌شناسی منظور این است که جمعیت مدیریت شده تأثیرگذار بر جامعه را نظام‌مند در گذشته و حال بشناسیم.

وی ادامه داد: به عنوان مثال در اوایل انقلاب جریان‌های سیاسی‌مان دو دسته بودند که گرایش‌هایی داشتند، در ادامه جریان چپ و راست شکل گرفتند. از دوم خرداد چپ و راست کنار رفتند و دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا مطرح شدند. اگر کسی با این نگاه جریان‌شناسی سیاسی داشته باشد، متوجه می‌شود که اصلاح‌طلبی و اصولگرایی دارد رنگ می‌بازد و ما با دو جریان انقلابی جهادی و غیرانقلابی عافیت‌طلب مواجه هستیم. اگر تعریف دقیق «جریان» و «شناسی» مشخص شود دقیق‌تر می‌شود جریانات سیاسی، فرهنگی و … را تبیین کرد و در انتخابات هم مردم دقیق‌تر می‌توانند تصمیم بگیرند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه در ادامه عنوان کرد: امام خمینی (ره) یک نظریه‌پرداز مجاهد و مصلح اجتماعی است، برخی از نظریه‌پردازان مجاهد و مصلح اجتماعی نیستند و صرفاً نظریه‌پردازی می‌کنند مثل افراد زیادی که در حوزه علمیه وجود دارند. برخی هم مجاهد و مصلح اجتماعی هستند اما نظریه‌پرداز نیستند. امام خمینی (ره) یک نظریه‌پرداز بود و نظریاتی چون ولایت فقیه، دخالت عنصر زمان و مکان در فقه، خطابات قانونی را داشت، از طرفی مجاهد و مصله اجتماعی هم بود. چطور برخی شخصیت‌ها نظریه‌پرداز مجاهد اجتماعی می‌شوند؟ از نظر من امام خمینی (ره) یک جریان شناس بود که توانست این دو را با هم جمع کند.

وی تاکید کرد: اگر کتاب کشف‌الاسرار امام خمینی (ره) را ببینیم یا جریان‌شناسی که از همه جریان‌های هم‌عشر خودش دارد نشان می‌دهد که در همه مسائل سیاسی، فرهنگی و … کاملاً نگاهی جریان‌شناسانه داشتند. البته ایشان فقط جریان‌شناس کتابخانه‌ای نبود بلکه جریان‌شناس میدانی هم بود، امام در زمان مدرس به مجلس شورای اسلامی می‌رفت لذا جریان‌شناسی امام سبب شد که نظریه‌پرداز مجاهد و مصلح اجتماعی شود.

شورای تحول در علوم انسانی برای تحول حقیقی نیازمند جریان‌شناسی است

سید محمدتقی موحد ابطحی، عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این مراسم گفت: این مقاله دارای ادبیات سنگین و منسجم است. حرکت آقای ابراهیم‌پور یک حرکت بنیادین است و کشور به تداوم آن نیاز جدی دارد.

وی افزود: هر تحقیقی برای شروع نیاز به موضوع دارد و موضوعات در حوزه علوم انسانی چند بُعدی هستند. یک موضوع علوم انسانی می‌تواند جنبه اقتصادی، روانشناختی، سیاسی داشته باشد و مطالعه چنین موضوع چند بُعدی، نیازمند بهره‌گیری از دانش‌های مختلف است.

عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: وجه دیگری که در این تحقیق می‌توانیم مد نظر قرار دهیم، وجه استاتیک و دینامیک است. اغلب اوقات ابعاد یک موضوع را از منظر استاتیک و وجه ثابت قضیه مطالعه می‌کنیم اما لازم است بُعد دینامیک را هم به مطالعه خود اضافه کنیم.

موحد ابطحی گفت: بنابراین در جریان‌شناسی مسیری طی می‌شود، اول انتخاب موضوع تحقیق است که چند بُعدی است و باید به هر دو جنبه استاتیک و دینامیک آن توجه داشت. سپس نگاه‌های چند بُعدی به مسائل علوم انسانی و علوم اجتماعی و توجه به جنبه دینامیک موضوع به‌طور ویژه مورد نیاز است و باید موضوع مورد مطالعه را در سیر تاریخی آن ببینیم.

عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صریح کرد: این نوع تحقیق در حوزه فلسفه روش به ما می‌گوید که اگر تحقیقی روش‌مند بود به نحوی که دیگران هم بتوانند با استفاده از آن روش‌ها و فرآیندها به همان دستاوردها دست پیدا کنند، می‌توان آن تحقیق را علمی قلمداد کرد. و اگر جریان‌شناسی به عنوان یک مطالعه چند بُعدی اگر روش‌مند نباشد، نمی‌تواند وارد عرصه علم شود.

وی ادامه داد: وقتی روشی ارائه شد، در مرحله بعدی باید روش را شناخت که به آن روش‌شناسی جریان‌شناسی می‌گوئیم. بنابراین موضوعی داریم که دینامیک است و تحقیقی راجع به آن انجام می‌شود و این تحقیق اگر روش‌مند باشد، می‌تواند علم قلمداد شود. برای اینکه متوجه شویم آیا این روش ما را به آن مقصدی که می‌خواهیم، می‌رساند یا خیر، بحث روش‌شناسی مطرح می‌شود. آقای ابراهیم‌پور با کتابی که نوشتند، پایه‌ای را برای مطالعات روش‌شناسی که بسیار مورد نیاز ما است، قرار دادند.

موحد ابطحی عنوان کرد: اگر شورای تحول و ارتقا در علوم انسانی می‌خواهد دچار سرنوشت شورای قبلی یعنی شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و شورای دیگری مجدداً برای رسالت تحول در علوم انسانی تأسیس نشود، باید آسیب‌شناسی از مأموریت‌هایی که در گذشته در علوم انسانی و تحول در علوم انسانی انجام شده است، صورت دهد، سپس به دنبال سیاست‌گذاری برود و نیاز به آسیب‌شناسی تحول در علوم انسانی با توجه به کتاب آقای ابراهیم‌پور مرتفع می‌شود.

عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: نکته دیگر در رابطه با کتاب آقای ابراهیم‌پور، استفاده حکمت عملی از این محتوا است. در ابتدای انقلاب ایده‌ای در کشور مطرح شد و بزرگان اصرار داشتند مراکز آموزشی، پژوهشی و سیاست‌گذاری که تأسیس شده، مشغول جلو بردن ایده هستند اما امروز اذعان دارند که این مراکز دستاوردی نداشته‌اند. چه باید کرد؟

وی ادامه داد: از نظر من در چنین وضعیتی جریان‌شناسی می‌تواند به کمک ما بیاید، چون این آسیب‌شناسی در دل جریان‌شناسی وجود دارد. اینکه تحول در علوم انسانی از کجا شروع شده؟ چه مسیری را طی کرده؟ در دل جریان‌شناسی قرار دارد. اگر مرکز سیاست‌گذاری به نام شورای تحول در علوم انسانی می‌خواهد در این زمینه کاری کند، ابتدا باید جریان‌شناسی داشته باشد. اینکه چه کسانی یا چه نهادهایی در این حوزه فعالیت و مسئولیت دارند؟ دارای چه سرمایه‌های اجتماعی و اقتصادی و چه رویکردهایی هستند؟ و تا زمانی که شناختی نداشته باشیم، نمی‌توانیم سیاست‌گذاری کنیم.

موحد ابطحی افزود: با توجه به این ابعاد چندگانه و در حال حرکت موضوع، نیازمند جریان‌شناسی هستیم. به گمان من با توجه به نقش‌آفرینی حجت‌الاسلام‌والمسلمین خسروپناه در بحث تحول در علوم انسانی باید فرصتی در اختیار آقای ابراهیم‌پور قرار داده شود تا چنین پروژه‌ای را برای شورای تحول در علوم انسانی به انجام برساند.

عضو هیئت علمی گروه روش‌شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: از زاویه‌ای دیگر جریان‌شناسی همان دیسیپلین است و قبل از آنکه به دنبال تأسیس پژوهشگاه برای آن باشیم، چون هزینه زیادی می‌خواهد، کسی را که قدم در این مسیر گذاشته و فوق‌العاده قوی ظاهر شده تقویت کنیم، چرا که اگر امکاناتی به او داده نشود که کرسی در این زمینه برای ادامه مسیر داشته باشد، این حرکت ارزشمند متوقف می‌شود و به نتیجه نمی‌رسد.

وی متذکر شد: اگر آقای ابراهیم‌پور می‌خواهند بحث روش‌شناسی جریان‌شناسی را تقویت کنند، باید خودشان را در مسیر مطالعات روش‌مند جریان‌شناسانه قرار دهند و روشی که در ذهن‌شان است را پیاده کنند و ببینند آیا می‌توانند خودشان را به آن نتیجه مطلوب برسانند یا نه؟ اگر به نتیجه مطلوب رسیدند، نشان می‌دهد که روش‌شناسی‌شان درست است و اگر دیدند که در جاهایی مشکل دارد، مشخص می‌شود که روش شما و ابزاری که در ذهن‌تان دارید، برای رسیدن شما به آن هدف نیازمند به تصحیح و دستکاری است و از طریق نقد است که ادبیات روش‌شناسی جریان‌شناسی گسترش پیدا می‌کند.

«روش‌شناسی جریان‌شناسی» باید از طریق رسانه به زبان علمی و گفتمان تبدیل شود

عادل پیغامی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) افزود: جریان‌شناسی نوعی شناخت است و مهم این است که جریان‌شناسی چقدر کُنش و تلاش نظری و اپیستمیک است و چقدر کُنش و تلاش عملی است. در روش‌شناسی مربوطه به نظر می‌رسد که بیشتر بخش نظری آن را پررنگ کرده‌ایم اما روش‌شناسی عملی هم بسیار مهم است چرا که این موضوع به تولید علم کمک می‌کند.

پیغامی افزود: چگونه جریان‌شناسی می‌تواند به تولید علم و مواجهه ما با اندیشه‌های غیر از خودمان را ساماندهی و گفت‌وگو با آنها را مستمر کند؟ برای چنین موضوعی نیازمند منطق عملی هم هستیم. اینجاست که اگر کسی جریان‌شناسی را فقط یک کنش نظری ببیند، دچار خطای بزرگ می‌شود کما اینکه در فرهنگ دانشگاهی غرب‌زده‌مان همه علوم را اپیستمیک و نظری می‌بینیم، در حالی که ابعاد عملی و اعتباری بسیار مهمی وجود دارد. لذا جریان‌شناسی باید در جایی کارکرد عملی خودش را به ما نشان دهد.

وی ادامه داد: اگر منطق جریان‌شناسی به درستی اعمال شود و روش‌شناسی داشته باشیم، به گفت‌وگو کمک می‌کند و چون حوزه تخصصی من اقتصاد است، مثال‌ها را از این حوزه می‌زنم. در رشته اقتصاد با مشکل جریان‌شناسی در کشور مواجه هستیم و انواع مکاتب کلاسیک، نئوکلاسیک، نیوکلاسیک، کینزین، پست کینزین، نئوکینزین و بالغ بر ۱۶ جریان دیگر وجود دارد.

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) گفت: در دنیا بسیاری از مجلات علاوه بر اساتید، قائل به یکی از این مکاتب هستند و مقالات علمی و ژورنالیزم علمی کاملاً مرزبندی دارند. به مجله‌ای که جنس مطالعات پست‌کینزین چاپ می‌کند، نمی‌توانید مقاله‌ای از جنس نئوکینزین بفرستید، در غیر این‌صورت به طور قطع برگشت داده می‌شود. ما در ایران با تاریخ ۸۰ ساله از اندیشه اقتصاد، اندیشمند اقتصادی که مشخص کند مکتب او چیست، نداریم.

وی افزود: در ایران علم را بیشتر یک قدرت تحلیلی و استدلالی می‌دانیم و اگر در دانشی به قدرت استدلالی برسیم، تصور می‌کنیم که علم را تولید کرده‌ایم. این حرف درست است اما دنیای امروز ثابت کرده است که علومی که به جریانی که مسلط می‌شوند و سیاست‌ها را با خودشان درگیر و مطابق با خودشان تنظیم می‌کنند، بیش از آنکه استدلال و منطق درست و قدرت تبیینی داشته باشند تبدیل به زبان و گفتمان شده‌اند چون رسانه دارند.

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) تاکید کرد: وگرنه در رشته‌های خودمان وقتی سراغ منطق استوار و استحکام نظری تئوری‌ها می‌رویم مشاهده می‌کنیم که خیلی ضعیف‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردیم. به عنوان مثال اقتصاد اسلامی خیلی قوی‌تر از اقتصاد نئوکلاسیک است اما چرا مقاله اقتصاد اسلامی تبدیل به دانش اقتصاد اسلامی که مقبول سیاست‌گذاران و دولت‌ها باشد، نیست؟ چون نتوانسته است به زبان علم تبدیل شود و گفتمان نشده است. اینجاست که نقش رسانه‌ها نسبت به کارهای پژوهشی صرف مشخص می‌شود. لذا قائلم که روش‌شناسی جریان‌شناسی هم با ابزارها و رسانه‌های خاص علمی تبدیل به گفتمان شود.

از نظریه فرهنگی شهید مطهری برای جریان‌شناسی وام گرفته‌ام

علی ابراهیم‌پور، نویسنده کتاب نیز در این مراسم گفت: ما جوانان گام دومی دین، مذهب، هدف و هویتمان را از مکتب امام خمینی (ره) می‌گیریم و بسیار خامی است که بخواهیم فریب عناوین چپ و راست را هر چقدر هم که به مبانی نقد داشته باشیم، بخوریم.

ابراهیم‌پور افزود: هر چقدر هم که نقد به مبانی باشد کیان شیعه و اسلام در دوران معاصر وابسته به مکتبی است که امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و اندیشمندان اسلامی چون شهید مطهری پایه‌گذاری کردند و تعبیر نوین و متفاوتی را ارائه دادند و اسلام را اقامه کردند.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی شده در بقای خودش هم نیازمند این نظریات است و این نظریات باید مطالعه و بازخوانی شوند و به جای اینکه بخواهم گزاره‌ای را به گزاره‌های پیشین به اسم اضافه کنم، سعی کرده‌ام یکی از نظریات اندیشمند انقلاب اسلامی یعنی شهید مطهری را مطرح کنم به عقیده من نظریه شهید مطهری درباره فرهنگ، نظریه جریان‌شناسی است و در آثار مختلف ایشان قابل رؤیت است و تلاشم این بوده جریان‌شناسی فرهنگی شهید مطهری را به عنوان یک نظریه بومی که مبتنی بر مبانی حکمی خودمان است ارائه کنم.

ابراهیم‌پور تصریح کرد: اصلی‌ترین وجه نوآوری این اثر هم امتداد نظریه‌پردازی یکی از اندیشمندان کشور یعنی شهید مطهری است، البته در این اثر موردکاوی شهید مطهری انجام نشده است و آثار همه اندیشمندان در حوزه جریان‌شناسی تدوین شده است.

کد خبر 5226794

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha