شايد بارها شاهد رفتارهايي همچون ناسزا گفتن به يكديگر ، بي احترامي به بزرگترها و نگه نداشتن حرمت معلم در كلاس و هزاران مورد از اين قبيل بوده ايد ، به راستي در مدارس چگونه به رعايت آداب اجتماعي ، ادب و نزاكت پرداخته مي شود ؟
يك معلم در اين زمينه مي گويد : در روزهايي كه ما تحصيل مي كرديم ، رعايت ادب و حفظ حرمت كلاس و معلم ارزشي بالاتر از نمرات درسي داشت.
رعايت ادب و احترام در مدارس جايگاهي ندارد
سودابه رمضان زاده مي افزايد : اما در حال حاضر رعايت اصول اوليه ادب اجتماعي در مدارس جايگاهي ندارد و دانش آموزان نگاهي ابزاري به معلمان دارند ، به نظر آنها معلمان افرادي هستند كه پول مي گيرند تا مطالب كتاب را به آنها ياد بدهند و وظيفه دارند در هر شرايطي تمام مفاهيم درسي را به دانش اموز بياموزند.
وي با تاكيد بر اين كه در نظام آموزشي فعلي كشور ، جايگاه معلم مشخص نيست ، مي گويد : وقتي معلمي روي اولين اصل تربيت كه همان احترام گذاشتن به بزرگتر است كمي تاكيد مي كند حتي از طرف كادر دفتري مدرسه زير سوال مي رود و اتهاماتي همچون خودخواهي و خودبزرگ بيني و ... را بايد تحمل كند.
اين معلم مقطع متوسطه درگفتگو با خبرنگار مهرمي افزايد : وقتي دانش آموز در كلاس درس احترام گذاشتن و سلام كردن به معلم را بلد نيست ، چطور مي توان از او انتظار داشت كه پس از فارغ التحصيلي بتواند ارتباط مناسب و محترمانه اي با افراد جامعه برقرار كند ، چنين دانش آموزي همانطور كه طلبكارانه با معلم خود برخورد مي كند ، در جامعه نيز تمام افراد اطرافش را موظف مي بيند كه به او توجه خاصي داشته باشند و مطابق خواسته و ميل او عمل كنند و به همين دليل است كه اكثر فارغ التحصيلان مدارس افراد متوقع و پرخاشگري هستند.
يك معلم ديگر مي گويد : نه تنها دانش آموزان ارزش و احترامي به معلمان نمي گذارند ، روند تربيتي مدرسه و نظام آموزشي هم به آنها اختيار مي دهد ، هر دانش آموزي كه به دلايل تربيتي از كلاس درس اخراج مي شود ، پس از مدت كوتاهي ، بدون برخورد انضباطي و بدون هيچ مشاوره اي دوباره به كلاس برمي گردد و اينبار كينه جويانه با كلاس درس و معلم برخورد مي كند.
ارزش هاي تربيتي تغيير كرده است
ليلا تركاشوند مي افزايد : در چنين شرايطي يا معلم هم بايد همانند آن دانش آموز جبهه بگيرد و پاسخ عملكردهاي منفي آن فرد را بدهد يا اينكه براي به هم نزدن جو كلاس و اغتشاش بيشتر اين دانش اموز را ناديده بگيرد و به تدريس خود ادامه دهد ، كه اينطور تدريس كردن كاري فوق العاده مشقت بار و عذاب آوري است.
اين معلم متوسطه مي افزايد : پايه آموزش اصول تربيتي و رفتارهاي مناسب اجتماعي در خانواده است ، اما متاسفانه در جو فرزند سالاري كه وجود دارد فرزندان با آداب اجتماعي آشنا نمي شوند و نه تنها اين اصول را در خانه رعايت نمي كنند ، در مدرسه نيز به آن توجهي ندارند.
وي با تاكيد بر اين كه ارزش ها تغيير كرده است ، مي گويد : زماني سلام كردن و احترام گذاشتن به بزرگترها ، ارزش به شمار مي آمد ولي حالا دانش آموزي كه اين ارزش ها را رعايت مي كند وبه قول معروف توسري خور و خودشيرين كن به حساب مي آيد و اين موضوع زنگ خطري است كه نسل آينده كشور را تهديد مي كند.
مادر دانش آموزي نيز مي گويد : به جز روابط اجتماعي كه آن را از مربي تربيتي مدرسه مان يادگرفته بودم در زندگيم هيچ كدام از مفاهيم درسي به كارم نيامد.
حميده نجف زاده اردستاني مي افزايد : در روزهاي تحصيلم اگر مشكلي پيش مي آمد اولين كسي كه بعد از خانواده به سراغش مي رفتيم مربي تربيتي بود ، مربي تربيتي مدرسه چون هم با روحيات دانش آموزان آشنا بود و هم همكار ساير معلمان مدرسه بود مي توانست در بسياري از موارد ، كه مشكلي به وجود مي آمد رابط خوبي باشد و مشكل را حل كند.
وي ادامه مي دهد : ولي اين روال در حال حاضر در مدارس وجود ندارد ، آن زمان ما درس هاي آموزشي و تئوري را از معلمان و درس هاي اخلاقي و روابط اجتماعي را از مربي تربيتي مدرسه مي آموختيم ، ولي حالا هر وقت دخترم با مشكلي در مدرسه مواجه مي شود و من پيشنهاد مي كنم به مربي تربيتي مدرسه بگويد ، طوري از مربي تربيتي اش حرف مي زند كه انگار خود او مسبب بسياري از مشكلات است.
معلمان خودشان حريم و حرمتشان را تعيين مي كنند
يك دانش آموز هم به خبرنگار اجتماعي "مهر" مي گويد : به نظر من هر معلمي خودش حريم و حرمتش را معين مي كند و خود اوست كه به دانش آموزان ياد مي دهد كه چگونه با وي برخورد كنند.
راضيه طالب زاده مي افزايد : وقتي بين دانش آموز و معلمي در كلاس ، درگيري به وجود مي آيد تمام دانش آموزان آن كلاس مجبورند تاوان اين درگيري را بپردازند ، يا دانش آموزاني كه در كلاس درس با حرف هاي بي ربط جو كلاس را به هم مي زنند رشته فكر دانش آموزان ديگر را هم پاره مي كنند و ما در بسياري از موارد شاهد هستيم كه معلمان از ترس درگيري به اين دانش آموزان چيزي نمي گويند ، در حالي كه در بسياري از موارد با چند تذكر جدي مشكل كلاس برطرف مي شود.
وي ادامه مي دهد : مشكلات تربيتي فقط مختص دانش آموزان نيست ، چرا كه بسياري از معلمان نيز با ابتدايي ترين اصول تربيت آشنا نيستند و گاهي با كوچكترين برخورد كه شايد با كمي توضيح سوء تفاهم به وجود آمده از بين خواهد رفت ، دانش آموزان شاهد رفتارهايي دور از نزاكت و حرفهايي دور از ادب هستيم ، وقتي معلمي حرف هاي زشت و ناپسند بزند چطور مي توان توقع داشت كه دانش آموزان ادب را نسبت به وي رعايت كرده و به او احترام بگذارند.
ارزش ها زير سوال رفته اند
مدير گروه راهنمايي ومشاوره دانشگاه شهيد بهشتي مي گويد : والدين ارزش ها را ناديده مي گيرند و آموزش هاي كافي را به فرزندانشان نمي دهند ، اين بچه ها در محيط مدرسه هم آموزش هاي لازم را نمي بينند ، در نتيجه چون نمي دانند ، نمي توانيم از آنها توقع داشته باشيم كه ارزش ها را حفظ كنند.
دكترلادن منصوري با تاكيد بر اين كه متاسفانه نسل جديد با بهره هوشي بالايي كه دارد هر روز نسبت به ارزش ها بي اهميت تر مي شود ، مي افزايد : آموزش رعايت ارزش هاي اجتماعي و اخلاقي بايد از خانواده شروع شود و در مدرسه شكل بگيرد.
وي با اشاره به اين كه مدارس نيازمند نيروهاي متخصص مشاوره است ، مي گويد : با حرف زدن مشكلات تربيتي نسل جديد حل نمي شود ، بايد به دنبال راهكارهاي عملي گشت ، چرا كه به نظر من در اين زمينه كشور در مرحله بحراني قرار دارد و ارزش ها توسط اين نسل به دليل كمبود آموزش ها زير سوال مي روند.
كارشناس مسول واحد مطالع و تحقيق مقطع ابتدايي نيز با تاكيد بر اين كه نبايد تعليم و تربيت را فقط در مدارس خلاصه كرد ، مي گويد : بچه ها در محيط خانه تحت تاثير رسانه هاي اطراف خود - از پدر و مادر گرفته تا اطرافيان و رسانه هاي گروهي - اطلاعات زيادي دريافت مي كنند ، اطلاعاتي كه در بسياري از موارد با آموخته هاي آنها در مدارس تضاد دارد.
رخساره فضلي مي افزايد : بين آموخته هاي مدارس و زندگي واقعي دانش آموزان فاصله وجود دارد و آنچه دانش آموز در محيط مدرسه مي آموزد در زندگي برايش كارآيي ندارد ، مثلا براي آموزش احترام گذاشتن به والدين نظام آموزشي كشور فقط به آوردن يك آيه يا حديث از بزرگان دين اكتفا شده است و اين در حالي است كه دانش آموز اين مورد را در اجتماع و محيط اطراف خود نمي بيند ، به عبارتي آموخته هاي دانش اموزان فقط تئوري است.
وي با تاكيد بر اين كه معلمان براي حل اين معضل بايد آموزش هاي لازم را ببينند و با اصول مشاوره آشنا شوند ، مي افزايد : براي حل اين معضل اجتماعي آموزش و پرورش به تنهايي نمي تواند اقدامات مفيدي داشته باشد ، بايد شرايطي فراهم شود كه دانش آموز آموخته هاي خود را به اجرا در آورد و اين آموزش ها در زندگي كارآيي داشته باشند.
دبير كانون تربيت اسلامي با تاكيد بر اين كه دانش اموزان با الگوي انسان ايده آل آشنا نيستند ، مي گويد : بحث بحران هويت فرهنگي يكي از مباحث دنياست و براي دور شدن از اين بحران بايد الگوي شفافي را به دانش آموزان معرفي كرده و پس از اين معرفي تمام مراكز و ارگان هايي كه با دانش آموزان و نسل نو ارتباط دارند بر اساس آن الگو عمل كنند.
محمود فرشيدي مي افزايد : وزارت آموزش و پرورش نمي تواند به تنهايي با اين معضل برخورد كند چرا كه براي تربيت صحيح بايد تمام عوامل با يكديگر همسو باشند و اين در حالي است كه بين بسياري از آموخته هاي دانش آموزان در مدارس و فضاي اطراف دانش آموزان تضاد وجود دارد.
به هر حال اين معضل اجتماعي هر روز پر رنگ تر از روز قبل مي شود و مي رود تا به عمق جامعه نيز نفوذ مي كند ، معضلي كه اگر امروز جلوي آن گرفته نشود ، فردا حتما دير است.
نظر شما