۱۶ مرداد ۱۳۸۶، ۱۶:۲۳

سعید رفیعی :

زبان متعارف، منطق مدار است و زبان ادبی منطق گریز

صد و نود و چهارمین نشست کانون ادبیات ایران عصر دیروز با حضور دکتر سعید رفیعی با موضوع "زبان داستان" برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، سعید رفیعی در ابتدای این نشست گفت: زبان ماده خام ادبیات است و با ماده خام سایر هنرها متفاوت است. در هنرهای دیگر ماده خام، از نقطه صفر پیام رسانی آغاز می شود و قدرت القایی اش را از هنرمند می گیرد اما زبان در ذات خود از قدرت القایی بسیار پیچیده ای برخوردار است.

وی با اشاره به اینکه صورت گرایان اولیه معتقد بودند راز ماندگاری ادبیات در زبان است، گفت: زبان داستان یکی از نمودهای زبان در ادبیات است که زبان ادبی هم به آن می گویند. اینجا با یک گونه زبانی روبرو هستیم. می دانیم که زبان پدیده یکپارچه ای نیست و بر حسب اینکه چه کسی در چه جایی، با چه سنی، در چه موقعیتی، با چه جنسیتی و چه ایدئولوژی حرف می زند می تواند گونه زبانی اش شکل بگیرد. در حوزه ادبیات و هنر کلامی از تمامی این گونه ها می توان به فراخور حال استفاده کرد.

دکتر رفیعی افزود: زبان ادبی یک گونه کاربردی و سبکی است. اگر زبان را یک محور تصور کنیم، زبان متعارف در مرکز آن قرار دارد و در یک طرف زبان علمی ناب و در طرف دیگر زبان ادبی ناب. در بین زبان متعارف و زبان ادبی ناب زبان داستان، زبان شعر، زبان نمایش و... وجود دارد.

وی گفت: تفاوت زبان ها به لحاظ نوع نیست. زبان شعر و داستان و زبان ادبی ناب و زبان علمی و زبان متعارف به لحاظ نوع متفاوت نیستند بلکه به لحاظ میزان هایی که نام می برند متفاوت می شوند. این میزان ها عبارتند از: 1- ویژگی های زبان شناختی ، 2- ویژگی های کاربرد شناختی ، 3- ویژگی های نقشی زبان.

رفیعی اضافه کرد: افزایش و یا کاهش این ویژگی ها تمایز میان گونه های زبانی را ایجاد می کند و هر چه این ویژگی ها بیشتر باشد به زبان ادبی ناب نزدیکتر می شویم.

وی ویژگی های کاربرد شناختی را تشریح کرد و گفت: واژگان، نحو و ساختار معانی، صنایع بدیع، پیوستگی و انسجام و فونتیک از ویژگی های کاربرد شناختی در زبان اند.

این پژوهشگر ادبی گفت: زبان داستان و زبان متعارف دو برخورد متفاوت با هستی دارند. مثلا وقتی می گوئیم " آخرین برگ گلستان سعدی این است که صحبت آدابی دارد " از یک گزاره زبانی استفاده کرده ایم اما وقتی می گوئیم " آخرین برگ سفرنامه باران این است که زمین چرکین است " به گونه ای دیگر با هستی برخورد کرده ایم.

وی ادامه داد: زبان متعارف، یکی از ابزارهای شناخت هستی است همان گونه که هست. اما زبان ادبی به عنوان یک ماده خام برای به سنجش گرفتن و بازآفرینی هستی است. این دو زبان در یک قالب حرکت می کنند. یکی - زبان متعارف - تک نظامی است و در چارچوب زبان است و زبان ادبی چند نظامه است و درون چارچوب و نظام ادبیات قرار دارد.

رفیعی در پایان تفاوت های زبان متعارف و ادبی را برشمرد و گفت: برخورد زبان متعارف واقعیت مدار است و زبان ادبی واقعیت گریز. زبان متعارف برون گرایانه است و زبان ادبی درون گرایانه. زبان متعارف منطق مدار است و زبان ادبی منطق گریز.

وی هنجارگرایی و هنجار گریزی، نبودن عنصر خیال و ابداع و بودن در دیگری، توصیف واقعیت و بازآفرینی واقعیت، یادگیری منفعلانه و فعالانه و... را از تفاوت های زبان متعارف و ادبی دانست.

کد خبر 531128

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha