به گزارش خبرنگار مهر، نشست "نحوه استفاده مارسل پروست از متون مقدس " با سخنرانی مهوش قویمی عصر روز سه شنبه 16 مرداد ماه در حوزه هنری استان تهران برگزار شد.
دراین نشست مهوش قویمی ، مارسل پروست را یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم خواند و در باره شرح زندگی او گفت: به اعتقاد پروسل "من اجتماعی" نویسنده از "من خلاق" او بسیار متمایز است و با تکیه بر رخدادهای جزیی یا مهم زندگی نویسنده به هیچ روی نمیتوان به پیچیدگی و غنای ذهن او پی برد.
مدرس دانشگاه شهید بهشتی در این خصوص افزود: مارسل پروست دهم ژوئیه سال 1871 مقارن با 1250 هجری شمسی در خانواده ای مرفه و فرهیخته در پاریس به دنیا آمد. پس از پایان دوره دبیرستان و انجام وظیفه سربازی وارد دانشسرای علوم سیاسی شد و در دانشگاه سوربن نیز کلاسهای درس هانری برگسون را دنبال می کرد. او در سال 1892 در رشته ادبیات لیسانس گرفت و در دوره دانشجویی برای مجلات و نشریات مختلف مقالات ادبی و هنری می نوشت. وی پس از پایان تحصیلات در کتابخانه مازاین مشغول به کار شد اما چون از سلامتی کامل برخوردار نبود و ثروتی شخصی داشت علاقه چندانی به کار یکنواخت نشان نداد و بخشی از دوران جوانی اش را صرف معاشرت و تبادل نظر با هنردوستان و هنرمندان کرد. اما هرگز رسالتش را به فراموشی نسپرد و از سال 1905 پس از مرگ پدر و مادرش زندگی را سراسر وقف نگارش آثارش کرد. او در 18 نوامبر 1922 پس از سالها رنج و درد از بیماری آسم در اثر برونشیت به دیار باقی شتافت اما از خود اثری جاودانه به یادگار گذاشت که در ادبیات جهان کم نظیر است.
وی در ادامه به آثار این نویسنده فرانسوی اشاره کرد و گفت: چاپ مجموعه "تقلیدهای ادبی" و رمان"ژان سانتری "و رساله "ضد سنت بودا" در سالهای اخیربه خوبی نشان میدهند که پروست لحظه ای از آفرینش هنری غافل نماند و همواره در پی آن بوده است که به سبک و ساختاری تازه و بکر دست یابد و در زمینه ادبیات به نو آوری بپردازد.
وی افزود: یکی از مقالاتی که او در سال 1904 به چاپ رساند در دفاع از کلیساهای کاتولیک بود که برنامهریزیهای دولت آنها را تهدید می کرد. پروست در این مقاله از احیای مراسم مذهبی که از نظر تاریخی، اجتماعی ، موسیقیایی و غیره نیز ارزشمند است سخن گفت. او در 25 سالگی اولین کتاب خود یعنی "روزها و سرخوشی " را به چاپ رساند و در آن زمان به عنوان نویسنده ای هنردوست و ظریف طبع مطرح گشت. با تمام آثاری که بر شمردیم بسیاری از منتقدان مارسل پروست را نویسنده کتابی واحد و یگانه می دانند و تمامی فعالیتهای ادبی او را صرفاً نهالهای اولیه درخت تنومند اثر اصلی و بیانگر چگونگی شکل گرفتن این رمان شگرف یعنی در" جستجوی زمان از دست رفته" ، تلقی می کنند. جلد اول این کتاب با عنوان "از طرف خانه سوان"در سال 1913 یعنی درست یک سال پیش از جنگ جهانی اول به چاپ رسید و پس از پایان جنگ در سال 1919 دومین جلد رمان در جستجوی زمان از دست رفته منتشر شد. این جلد که "در سایه دختران شکوفا" نام دارد جایزه ادبی گنکور را از آن خود ساخت .
وی اظهار داشت: "در جستجوی زمان از دست رفته" رمانی در هفت جلد است که حدوداً 500 شخصیت داستان در آن نمایان میشوند و تصویری کامل و دقیق و غالبا طنز آمیز از آداب و رسوم قشرهای مختلف جامعه به ویژه اشراف و بورژواها ارائه می دهد. این اثر در حقیقت از یک سو تجلی یک دوره تاریخی است و از سوی دیگر داستان ذهن و وجدانی که در پی شناخت و تجزیه و تحلیل عوالم درونی خویش و جامعه پیرامونی است. شخصیتهای رمان او هر یک خصلتهای اخلاقی ، روحیات ، اندیشهها و رفتارها وحتی زبان خاص خود را دارند و اگر چه درک فهم احساسات و افکار باطنی آنها چندان آسان نیست اما با حضوری چنان فراموش ناشدنی چنان در متن حاضر می شوند که خواننده آنها را حقیقتی می پندارد و با آنها همذات پنداری میکند.
این مدرس دانشگاه، ویژگی اصلی رمان پروست را در آن دانست که رویدادها از دریچه چشم یک راوی واحد بیان می شوند که از نوجوانی تا سالمندی در پی کشف و شهود شخصیت افراد دیگر اشیاء و نقش خویشتن است.
وی تصریح کرد: البته در پس ماجرا این راوی می داند که خاطراتش دستمایه رمان را تشکیل می دهد ، می توان دو شخصیت را متمایز ساخت یکی آنکه رویداد را شخصا تجربه می کند و دیگری آن که سالها بعد ماجراها را به رشته تحریر می کشد. انتخاب دیدگاهی دو گانه یعنی دیدگاه قهرمان داستان که جوانی خام وبی تجربه است و دیدگاه مردی در سن کمال که به گذشته خویش میاندیشد آن را باز نویسی میکند و هر دو رخداد را با تجربه کنونی اش مورد تفسیر وقضاوت قرار می دهد. این امر این امکان را برای نویسنده فراهم می آورد که نگرشها را نه به گونه ای خام بلکه به شکلی منسجم،منظم ،سرشار از افکار و تشبیهات در شبکه ای از خاطرات منسجم منظم و غنی از افکار و تشبیهات، فشرده در شبکه ای از خاطرات که تجسم لحظات حال را با گذشتهای بسیار دور در هم می آمیزد ، متجلی سازد
وی در ادامه تصریح کرد: .پروست در برابر مضمون زمان در برابر تخریب زوال ناشی از آن و برای رویارویی با آن دو مضمون حافظه و اثر هنری را مطرح می کند. به کمک حافظه می توان خاطرات گذشته را بازیافت . اما این حافظه کاملاً غیر ارادی است.
قویمی با بیان اینکه بنای باشکوه رمان زمان از دست رفته سراسر بر پایه ظهور ناگهانی حافظه غیر ارادی شکل گرفته است، گفت: اما بازیابی خاطرات گذشته به معنای غوطه ور شدن در ایامی دیگر یا تأسف خوردن برای از دست رفته ها نیست. هنرمند می تواند با آفرینش اثری که پس از او باقی خواهد ماند به خاطراتش جنبه ای جاودانه بخشد و نگرشی را که به جهان دارد به سایرین منتقل کند. در واقع دستمایه هنر چیزی جز زندگی نیست.
نظر شما