به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای نشست "ماه منیر کهباسی" نویسنده رمان در مورد کارنامه فعالیتش گفت: من فعالیتم را در سال 74 در حوزه هنری شروع کردم. سال 76 "اوج پرواز" را سوره مهر منتشر کرد و بعد از آن مجموعه "یک کلاه بهار نارنج" و داستان بلند "مهربانم سلام" را نوشتم. در سال 82 مجموعه "با تو باید دروغگو باشم" را نشر علم به چاپ رساند و حالا هم "خط تیره آیلین" توسط ققنوس منتشر شده است.
"خط تیره آیلین" دومین رمان پست مدرن ایرانی است
بعد از صحبت های کوتاه نویسنده، الهام یکتا نخستین منتقد جلسه بود که با اشاره به نقد بلندی که درباره این رمان نوشته است خاطرنشان کرد: شاید بهتر باشد ابتدا این اثر را در قیاس با سایر آثار کهباسی بررسی کنیم که باید بگویم او در این رمان نسبت به داستان های قبل پیشرفت قابل توجهی داشته است. این بار گنگی و ابهامی که در داستان های قبلی او به عنوان ضعف تلقی می شد در خدمت اثر است و خواننده خواه عادی یا منتقد به خوبی با کتاب ارتباط برقرار می کند.
وی تصریح کرد: این رمان برای خوانندگان جذاب و خواندنی است ولی باید بیش از هر چیز به ساختارگرا بودن کتاب توجه کنیم. کارهای ساختارگرا در ادبیات ما بسیار اندک اند و ما منتقدین در مواجهه با این قبیل آثار معمولا با چند اثر محدود و خاص روبرو می شویم. "خط تیره آیلین" دومین رمانی است من که در این ساختار پست مدرن با آن درگیری ذهنی پیدا کردم. اگر هر رمان ساختارگرا را به درختی پرمیوه تشبیه کنیم می توانیم با نگاه به لایه ها و سلول های آن متوجه پیوستگی و استحکام آن شویم.
الهام یکتا با تاکید بر ساختار مستحکم "خط تیره آیلین" ادامه داد: ساختار مثلثی، نمادپردازی ها، موتیف های مختلفی اعم از تنهایی، ویرانی، خیانت و... و نیز لایه های اساطیری پنهان در اثر جنبه های مختلف قابل بررسی در این کتاب هستند.
وی در توضیح ساختار مثلثی رمان گفت: در این رمان مثلث های مختلفی میان آدم ها می بینیم که یکی از آنها مثلث "مرد، زن، زن" است. بهنام، مهرانگیز و آیلین یکی از این سه گانه ها هستند و به همین ترتیب می توان پدر، مادر و یلدا و سه تایی های دیگری را هم مشاهده کرد. همچنین مثلث "مرد، مرد، زن" هم در رمان به واسطه پدربزرگ، شوهر، نرگس و یا بهنام، فردین، آیلین قابل دریافت است.
این منتقد ادبی افزود: در همین ساختار مثلثی سه گانه های دیگری هم داریم که می توان در طول رمان آنها را مشاهده کرد اما این ساختار به چه معناست؟ مثلث نشانه ناپایداری است و ما ناپایداری رفتاری را میان زوج ها می بینیم. دیگر اینکه مثلث نماد زن و زهدان و نیز غریزه جنسی مونث است. همچنین مثلث معادل عدد سه است و فروید می گوید عدد سه مظهر آگاهی جنس مذکر است که البته مردان در این رمان بعد منفی دارند.
وی با تشریح سویه های اسطوره ای مستتر در اثر و برشمردن پیش نمونه های اساطیری شخصیت های رمان، به مقوله نفی پست مدرنیستی اومانیسم در کتاب اشاره کرد و افزود: مصرف زدگی و کالایی شدن زن، فروپاشی کلان روایت هایی چون عشق و...، نفی اومانیسم، اخلاق گرایی پست مدرن، پایان باز و محتمل و... از جمله خصلت های پست مدرن "خط تیره آیلین" است. به جرات می توانم بگویم بعد از رمان "سال بلوا" نوشته عباس معروفی این دومین رمانی ایرانی پست مدرن است که خوانده ام.
"خط تیره..." یک واقعیت اجتماعی کتمان ناپذیر است
ناتاشا امیری دیگر منتقد این نشست بود که با اتکا بر نقدی که پیشتر در روزنامه اعتماد ملی منتشر کرده بود گفت: آیلین در این رمان در زمره مایحتاج خانه است و زمانی می توان به این نکته پی برد که نام او را در فهرست خرید موردنیاز خانه مشاهده می کنیم. او نماد توازن در خانواده است اما با رفتن او هم چیزی تغییر نمی کند و جای خالی او را کسی دیگر می بایست پر کند.
وی به دوگانگی موجود در شخصیت مهرانگیز اشاره کرد و ادامه داد: او به نوعی شخصیت مازوخیستی دارد. ترجیح می دهد به خواهر و مادرش رسیدگی کند تا آنها به فرجام او دچار نشوند. او آیلین را هم به زندگی اش راه می دهد؛ غافل از آنکه آیلین رقیبی برای او می شود که بازنده این رقابت کسی جز مهرانگیز نیست.
این منتقد ادبی"پذیرش تقدیر محتوم" را تم فراگیر اثر دانست و تصریح کرد: روایت این رمان بیشتر بیرونی است تا درونی. حوزه دید راوی محدود و ناقص است و این البته شگرد داستان به حساب می آید. این رمان از طریق توصیف جزئیات روندی جزء به کل را نمود می بخشد که از این طریق به عمق ماجراها می رود. صحنه های کلیشه ای در داستان وجود ندارد و حس ها هم اغلب توسط اشیاء و تصاویر بیرونی نشان داده می شوند.
ناتاشا امیری اضافه کرد: داستان با عدم قطعیت به پایان می رسد و خواننده خود باید تعبیری از پایان آن به دست دهد و این به معنی نبود انسجام در کار نیست. خطوط فرعی نیز در این داستان اهمیت دارند و باید گفت از طریق همین خطوط است که به خط اصلی قصه جهت داده می شود.
وی با اشاره به تیپ وارگی "بهنام" در این رمان گفت: خط سیر اصلی اثر بیم از دست دادن آن چیزی است که وجود دارد و این بیم همچون کابوسی در زندگی همه زنان دیده می شود. "خط تیره..." یک واقعیت اجتماعی کتمان ناپذیر است که نگاه نویسنده به آن تازگی بخشیده است.
مردهای داستان بسیار منفی و تیره تصویر شده اند
در ادامه، لادن نیکنام دیگر منتقد حاضر در نشست این رمان را برخلاف عنوانش داستان شخصیت مهرانگیز دانست و گفت: این زن به تدریج در اثر ساخته می شود و اگر نویسنده با جاه طلبی بیشتری به این راوی فکر می کرد رمان از لایه های عمیق تری برخوردار می شد. نویسنده چندان به ذهنیات این شخصیت نمی پردازد و بیشتر کنش های بیرونی و تصاویر را مدنظر دارد. راوی اول شخص نیز به نفع شخصیت اصلی کتاب عمل کرده و بقیه افراد در سایه او تعریف می شوند.
این منتقد ادبی به تشریح رفتارهای آدم های قصه پرداخت و خاطرنشان کرد: در رفتارهای مهرانگیز نوعی سکون و درنگ وجود دارد و واکنش هایش نسبت به وقایع اطراف ناچیز است و به همین دلیل سم خریدن او در پایان داستان چندان منطقی جلوه نمی کند.
وی ادامه داد: می شد برخی خرده روایت ها را پررنگ تر ساخت و به دغدغه های مهرانگیز هم اهمیت بیشتری داد. حتی اگر یکی دو بخش از داستان از زاویه دید فرانک گفته می شد شاید درونیات و تمایلات مهرانگیز برای مخاطب آشکارتر می شد. همچنین به خاطر نوع راوی و نویسنده که هر دو از جنس مونث اند، مردها بسیار منفی و تیره تصویر شده اند درحالی که ما می بایست صورت واقعی تری از آنها می دیدیم.
نیکنام در ادامه گفت: رمان خالی از فضاسازی های اجتماعی و نمایاندن زمان وقوع قصه است. فضاهای بیرونی در داستان کمتر به چشم می خورد و گویی همه آدم ها زیر سقف جمع شده اند. در عوض جزئیات روزمرگی به خوبی تصویر شده و تاکید بر سایه ها و چکه های آب و... نوعی موسیقی متن داستان تلقی می شوند.
در این نشست که منتقدان و نویسندگانی چون محمد حسینی، ارسلان فصیحی، یوسف علیخانی، علیرضا روشن، رسول آبادیان، محسن حکیم معانی و نیز محمد حسین زادگان - مدیر نشر ققنوس - حضور داشتند حاضران نیز با طرح مسائل و پرسش هایی به نقد اثر پرداختند.
نظر شما