۱۹ بهمن ۱۴۰۰، ۷:۰۹

فعالیت رسانه‌ای‌ها در توئیتر/۳

ضرورت طراحی پروتکل برای فعالیت خبرنگاران در شبکه‌های اجتماعی

ضرورت طراحی پروتکل برای فعالیت خبرنگاران در شبکه‌های اجتماعی

مدیرکل سیاسی خبرگزاری تسنیم معتقد است امروز ضرورت طراحی و بازنگری رسانه‌ها در پروتکل‌هایی که برای فعالیت خبرنگاران‌شان در شبکه‌های اجتماعی دارند، حس می‌شود.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه ترکاشوند: چه چیزی باعث می‌شود فعالیت خبرنگاران در صفحات شخصی‌شان در شبکه‌های اجتماعی بیش از فعالیت‌شان در رسانه‌های رسمی، زیر ذره‌بین قرار بگیرد؟ پاسخ این سوال می‌تواند در تشخیص نحوه تعامل رسانه‌های رسمی و غیررسمی، بسیار تعیین‌کننده باشد چرا که در این ارتباط دوسویه، پای مسائلی مثل اعتبار شخص و اعتبار رسانه، چارچوب‌های حرفه‌ای، و از همه مهم‌تر تنظیم کردن سرعت انتشار با مدت زمان صحت‌سنجی خبر به میان کشیده می‌شود.

دو گفتگویی که پیش‌تر در قالب پرونده رصد فعالیت خبرنگاران و اهالی رسانه در توئیتر با مهدی خانعلی‌زاده، مدیر سایت پرس‌تی‌وی و الهام عابدینی، مترجم و خبرنگار برون‌مرزی شبکه خبر سیما، منتشر کردیم، در دو پیوند زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:

* تله جلب توجه پیش پای فعالان رسانه و مسئولان

* از سوژه‌یابی تا ارتباط‌گیری با کارشناسان خارجی در توئیتر

در سومین شماره از پرونده مذکور، با مهدی بختیاری مدیر کل سیاسی خبرگزاری تسنیم به گفت‌وگو نشستیم تا از ضرورت طراحی و بازنگری رسانه‌ها در پروتکل‌هایی که برای فعالیت خبرنگاران‌شان در شبکه‌های اجتماعی دارند، بگوید. مدیرکل سیاسی تسنیم معتقد است مصلحت‌سنجی‌ها و محافظه‌کاری‌های زائد باعث شده که رسانه‌های رسمی ما در سرعت انتشار خبر از فضای مجازی از شبکه‌های اجتماعی و حتی رسانه‌های رقیب عقب بیفتند.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

* تفاوت فعالیت‌تان در توئیتر با رسانه‌های رسمی چیست؟

مهم‌ترین تفاوت این است که شما در فضای خبرگزاری و مطبوعات مجبورید مقداری رسمی‌تر صحبت کنید یعنی هر خبری را نمی‌توانید کار کنید چون اعتبار و صحت و دقت و معیارهای دیگری که لازم است، حتماً در رسانه‌های رسمی باید رعایت شود. اما در شبکه‌های اجتماعی و مشخصاً توئیتر که اشخاص حقیقی در آن فعال هستند، دست طبیعتاً بازتر است. یعنی می‌توانید اطلاعات را فارغ از آن چارچوب‌ها حتی در قالب شنیده‌ها، منتشر کنید اتفاقی که شاید در رسانه‌های رسمی ممکن نباشد یا به سختی ممکن باشد.

البته در فضای مجازی هم خبرنگاران با محدودیت‌هایی مواجه هستند اما باز به نظرم این محدودیت‌ها کمتر است. من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین تفاوت همین است که باعث می‌شود این فضا خصوصاً برای خبرنگاران جذاب‌تر باشد چون می‌تواند آن‌ها را به تبدیل به یک برند و منبع خبر مجزا از رسانه رسمی‌شان کند.

* در این فرایند برندسازی، خبرنگاران اعتبارشان را از رسانه رسمی که در آن کار می‌کنند می‌گیرند یا از فعالیت شخصی‌شان در شبکه اجتماعی مثل توئیتر؟

طبیعتاً اگر خبرنگاری در فضای مجازی فعالیت می‌کند، نمی‌توان گفت همه چیزش محصول شخصیت حقیقی خود اوست. قطعاً اگر من در توئیتر خبری را منتشر کنم که مورد استناد قرار بگیرد، حداقلش این است که در ابتدای کار، شخصیت حقوقی من باعث مورد استناد قرار گرفتن، شده است. یعنی به عنوان سردبیر یا حتی خبرنگار یک رسانه خاص، ممکن است اصلاً به اسم‌تان هم اشاره‌ای نکنند بلکه فقط با عنوان حقوقی‌تان ذکر کنند که خبرنگار یا سردبیر فلان روزنامه این خبر را منتشر کرده است.

البته موارد خاص هم وجود دارد که برخی در رسانه‌های رسمی هم کار نمی‌کنند اما انقدر فعالیت جدی داشته باشند که مرور صاحب این جایگاه بشوند. این اتفاق به شکل دوطرفه هم وجود دارد یعنی اعتبار شخصی خبرنگار می‌تواند برای رسانه او هم کسب اعتبار کند و این طور نیست که از هم مجزا باشند. این وابستگی باعث می‌شود گاهی مشکلاتی هم پیش بیاید چون فرد دارد در رسانه‌ای کار می‌کند اما خارج از چارچوب‌های رسانه رسمی خود، فعالیت می‌کند. این دست فعالیت‌ها چالش‌هایی ایجاد می‌کند که البته علت دقیقش این است که هنوز رسانه‌های ما برای فعالیت‌شان در فضای مجازی هیچ پروتکلی طراحی نکرده‌اند.

* خودتان فکر می‌کنید کجا اعتبار بیشتری کسب کرده‌اید؟ توئیتر یا رسانه رسمی‌تان؟

کسانی مثل من و همکارانم که با اسم و عکس خودمان در توئیتر فعالیت می‌کنیم، آورده این شبکه را برای اعتبار شخصی‌مان بیشتر می‌دانیم. ممکن است در رسانه رسمی خبرنگار سال‌ها فعالیت کند اما حتی اسمش هم بالای مطلبش درج نشود، اما در توئیتر یا یک کانال شخصی به نام خودتان، حتی اگر خبر یک خبرگزاری را هم کار کنید و حتی منبع را هم ذکر کنی باز هم در گردش و نشر خبر خواهید دید که آن را به نقل از شما یا به نام شما منتشر می‌کنند. این هم باز حالت دوطرفه دارد و صفروصدی نیست اما این مقدار وجود دارد که در شبکه اجتماعی، نام فرد محوریت دارد.

* در کدام یک از این رسانه‌ها احساس می‌کنید اثرگذارترید؟

من هر دو را مؤثر می‌دانم. چون وقتی ما در روزنامه یا خبرگزاری کار می‌کنیم درست است که امکان دارد اسم ما درج نشود اما به هر حال آن خبر تاثیرخودش را می‌گذارد. در فضای مجازی هم تأثیر خبر محوریت دارد و اینکه سرعت گردش آن بالاتر و طبعاً اثرگذارتر است. اما در کل اثرگذاری فعلاً در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بسیار بالاتر است و اگر قرار باشد خبری پروموت شود، اول در توئیتر بالا می‌آید. از آنجا موج درست می‌شود که رسانه‌ها به دنبالش می‌روند.

الان متأسفانه یا خوشبختانه حرکت به این سمت رفته که رسانه‌های رسمی به دنبال فضای مجازی افتاده‌اند. شاید هم اجتناب‌ناپذیر باشد چون در آنجا اخبار خیلی انبوه‌تر، خیلی سریع‌تر و خیلی لخت‌تر به گردش در می‌آید به این معنا که خبر، راست یا دروغ، بدون هیچ چارچوبی منتشر می‌شود و باعث می‌شود که رسانه‌های رسمی به دنبالشان بیفتند. از این جهت به نظرم اثرگذاری رسانه‌های نوین بیشتر است.

* تاکنون اتفاق افتاده که بین رسانه رسمی و شخصی‌تان تعارض ایجاد شود؟

هم برای خودم پیش آمده و هم همکارانم. ببینید گاهی پیش می‌آید که خبرنگار فکر می‌کند اگر من در فضای مجازی خبری را منتشر کنم، فضای شخصی من است و هرچیزی می‌توانم بگویم. این در حالی است که همه رسانه‌های حرفه‌ای و بزرگ جهان برای فعالیت خبرنگاران‌شان در شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی، چارچوب‌ها و پروتکل‌هایی دارند. یعنی قاعدتاً خبرنگار نباید بتواند چیزی را ۱۸۰ درجه خلاف آنکه در رسانه رسمی‌اش منتشر کرده، در رسانه شخصی‌اش بگذارد. اما در ایران متأسفانه این‌طور نیست. فقط بعضی‌ها کمی شروع کرده‌اند. به هر حال فضای کلی کشور این است که خبرنگاران، شخصیت حقوقی خود را کاملاً مجزا از شخصیت حقیقی خود می‌دانند. البته نمی‌گویم که دست خبرنگار باید بسته باشد اما حداقل‌ها باید رعایت شود. باید رسانه‌ها چارچوب‌های حرفه‌ای را مشخص کنند چون این روند هم برای خودشان چالش‌آفرین است هم برای همکاران در فضای رسانه.

* فکر می‌کنید شبکه‌های اجتماعی در کدام بخش به فعالیت‌تان در رسانه‌های رسمی کمک کرده‌اند؟ سوژه‌یابی، ارتباط با افراد یا...

برای اهالی رسانه به نظرم بیشتر در گرفتن سوژه فایده دارد چون در انبوه خبرها و شایعات و انتشار اسناد، تشخیص اینکه روی کدام می‌شود موج ایجاد کرد، معمولاً در این شبکه‌ها اتفاق می‌افتد. حتی تلویزیون هم الان دنباله‌رو سوژه‌های داغ در این فضاهاست.

* فیلترینگ چه تأثیری روی فعالیت اهالی رسانه در توئیتر داشته است؟

صحبت از فیلترینگ در این دوره و زمانه به نظرم اساساً کار بسیار بیهوده‌ای است. واقعاً اثرگذاری آن خیلی کم و قابل چشم‌پوشی است. شاید در دهه ۶۰ و ۷۰ اگر می‌خواستید خبری منتشر نشود کافی بود روزنامه‌ها را از انتشار آن منع کنید اما الان وقتی مردم به تمام رسانه‌های داخلی و خارجی دسترسی دارند، به راحتی می‌توانند همه چیز را در اختیار داشته باشند، چطور می‌شود به فیلترینگ فکر کرد؟ زمانی با پارازیت انداختن روی ماهواره موانعی ایجاد می‌شد الان در دورافتاده‌ترین روستاها با یک گوشی و یک فیلترشکن، می‌تواند به همه سایت‌ها دسترسی داشته باشد.

به نظرم ما هنوز هم داریم راه را اشتباه می‌رویم. باید به جای فیلتر کردن روش‌ها را عوض کنیم و همه بار را از دوش این فیلترینگی که واقعاً مؤثر هم نیست برداریم. اثرش هم اتفاقاً معکوس است چون مردم هر قدر که از رسانه‌های داخلی نظام فاصله بگیرند بیشتر به سمت رسانه‌های مخالف خواهند رفت. این سیاست به نظرم واقعاً درست نیست هرچند نمی‌دانم هیچ سیاست جایگزین درستی برای آن دارند یا نه.

* به مرور زمان قرار است رسانه‌های سنتی قربانی رسانه‌های نوین خواهند شد؟

«قربانی» عبارت درستی نیست. شما هر جا بخواهید کار کنید باید خودتان را با شرایط جدید وفق دهید. در همه چیز همین است. ما باید خودمان را به‌روز کنیم و از فضای مجازی در راستای اهداف‌مان استفاده کنیم. نکته اینکه رسانه‌های رسمی وقتی با اکانت خود رسانه و چند میلیون فالوور در مثلاً توئیتر خبری را منتشر می‌کنند، ممکن است ۵۰ تا لایک و دو تا ریتوئیت بگیرد اما اگر همان مطلب را خبرنگار همان رسانه کار کند می‌بینید چندصدهزار لاین و بازنشر به دنبال می‌آورد. این اقتضائات را باید شناخت و از آن استفاده کرد. هدف ما تأمین خوراک خبری برای مردم است و نباید به یک قالب خاص وابسته شویم. مردم شاید یک بار هم سایت خبرگزاری را باز نکنند اما در کانال تلگرام آن، اخبار را دریافت می‌کنند. مهم این است که به‌روزرسانی کنیم وگرنه قافیه را خواهیم باخت.

* هیچ تجربه خاصی در ذهن دارید که انتشار یک توئیت، رویداد ویژه‌ای را برای شما از هر جهت رقم زده باشد؟

موارد خیلی زیادی بوده خصوصاً در ایام انتخابات‌ها. معمولاً از زمان مشخص شدن نتیجه تا اعلام رسمی آن، یک مدت زمانی طول می‌کشد که فاصله انتشار خبرهای غیررسمی است که معمولاً بازتاب زیاد و آورده بالایی برای خبرنگاران یا فعالان فضای مجازی دارد که خودم هم تجربه‌اش را داشته‌ام.

مورد دیگر که به یاد دارم شب شهادت سردار سلیمانی، در فاصله ساعت یک‌ونیم شب تا حدود ۳و نیم و ۴ صبح که خبر به طور رسمی اعلام شد، توئیت‌های بسیاری زده شود و خود من هم وقتی مطمئن شدم که خبر درست است، توئیت زدم و دیدم که چقدر به آن استناد می‌شود. در این موارد تجربه‌ام این است که رسانه رسمی چون به دنبال تأیید صحت خبر و راستی‌آزمایی و مسائل دیگری می‌رود از فضای مجازی جا می‌ماند.

* این خوب است یا بد؟

نمی‌شود گفت بد است چون رسانه رسمی باید دقیق و صحیح باشد اما مسئله این است که بخشی از اینجا ماندن فقط به خاطر این معیارهای درست نیست. من احساس می‌کنم رسانه‌های ما شدت دچار نوعی خودسانسوری داخلی هم هستند یعنی اگر کاملاً هم از صحت خبری مطمئن باشند باز هم برای انتشارش خیلی دودوتاچارتا می‌کنند تا منتشرش کنند. این از همان جاهایی است که باعث می‌شود دست رقیب بالاتر برود چون در فاصله‌ای که شما دارید مصلحت‌سنجی می‌کنید، رقیب خبر را با شکل خودش منتشر کرده است. باید فکری به حال این نقطه ضعف کرد.

کد خبر 5418970

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha